زیر سایه مامان یا بابا؛

لحظه بسیار سختی است وقتی که اشکهای یک کودک پاک و بی گناه را ببینی و بخواهی برخلاف میل باطنی او که بودن زیر سقف یک خانه با پدر و مادری مهربان است ، حکم کنی که باید با یکی از آنها باشد ، پدر یا مادر ؛ پدر و مادری که مهربان نبوده اند
کد خبر: ۱۴۳۶۴۳
نه با خود و نه با او و... می خواهند از هم جدا شوند.
لحظه دردناکی است که کودکی را از پدر یا مادرش جدا کنی ، به این جرم که پدر و مادر می خواهند از هم جدا شوند و کودک باید با ساز کوک شده آنها در تنهایی خود برقصد. اینها درددلهای قضات یا وکلایی است که در دادگاه خانواده در مسیر پرونده های مربوط به حضانت مجبورند با اشکهای کودکان طلاق سر کنند.



برابر قانون نگهداری و تربیت اطفال به عهده پدر و مادر است و خانواده ، مهمترین واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسانی است و والدین تکلیف تربیت و نگهداری کودکان را به عهده دارند، البته به تجربه نیز ثابت شده است که کودک در محیط و فضای گرم خانوادگی بهتر رشد می کند و به تکامل و تعالی می رسد. حال ممکن است به دلایلی از قبیل مسافرت ، وجود اختلاف و طلاق بین والدین آنها نتوانند در یک جا باهم زندگی کنند و در یک منزل باشند که به واسطه وجود اختلاف ، حضانت فرزند به پدر یا مادر واگذار می شود و قانونگذار با تصویب مقررات قانونی خاص درخصوص نگهداری و تربیت اطفال مواردی در این خصوص را تقنین کرده است . حضانت چیست و چه شرایطی دارد؛ در این گزارش ، به این سوالها پاسخ می گوییم . حضانت به معنای پرورش دادن و نگهداری از طفل است و با ولایت طفل که سیطره و اشرافی است که قانون به اشخاص می دهد که می توانند درباره مسائل مالی و غیرمالی و مسائل دیگر مانند ادامه تحصیل که زیر نظر ولی اعمال می شود، متفاوت است . اولین و مهمترین نکته درخصوص نگهداری و تربیت کودکان که در باب دوم قوانین حقوقی مدنی به آن اشاره شده ، این است که حضانت کودکان هم حق است و هم تکلیف : طبق ماده 1168 قانون مدنی : نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است . قادری وقاری ، رئیس مجتمع قضایی اطفال درخصوص این ماده قانونی اظهار می کند: حضانت هم حق است و هم تکلیف و این تنها موردی است که در قانون هم به عنوان حق در نظر گرفته شده و هم به عنوان تکلیف . وی در ادامه می افزاید: بدان معنی که حق حضانت صرفا حق نیست که بگوییم اگر والدینی نخواستند، پس مسوولیت از آنها ساقط است ؛ در حالی که حضانت تکلیف و مسوولیت هم محسوب می شود و حق نگهداری و تربیت بچه ای را به هیچ دلیلی نمی توان از والدین سلب کرد، مگر در مواردی به دلیل مواد قانونی از قبیل بیماری یا در صورت محجور بودن والدین که سلامت اطفال در معرض خطر قرار بگیرد و دادگاه صالح تنها مرجعی است که می تواند با توجه به مواد قانونی ، سلب حضانت از والدین کند.طبق ماده 1169 حقوق مدنی ، اصلاحی 6مردادماه 1382 برای حضانت و نگهداری طفلی که والدین آن جدا از هم زندگی می کنند، مادر تا 7سالگی اولویت دارد و فرقی نمی کند که این طفل پسر باشد یا دختر و پس از 7سال ، حضانت آن با پدر است و طبق تبصره الحاقی 6مرداد 1382 بعد از 7سالگی در صورت حدوث اختلاف بین پدر و مادر، حضانت طفل با رعایت مصحلت کودک به تشخیص دادگاه می باشد.ماده 1170 قانون مدنی هم اضافه می کند: اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست مبتلا به جنون شود یا به دیگر ازدواج کند، حق حضانت با پدر خواهد بود، و ماده 1171 هم می گوید: در صورت فوت یکی از ابوین ، حضانت طفل با آن که زنده است ، خواهد بود هر چند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد. اگر هنگام طلاق ، حضانت فرزند مشترک با توافق زوجین به زن سپرده شود و زن پس از طلاق ، ازدواج کند، آیا حضانت از او سلب می شود؛مواد قانونی موجود در قانون مدنی به این مساله این گونه پاسخ می دهند، اگر زوجین هنگام طلاق با توافق حضانت کودک خود را به زن واگذار کند با ازدواج مجدد مادر، این حق سلب نمی شود، اما اگر زوجین به هر دلیلی از یکدیگر جدا شوند و طلاق آنها توافقی نباشد ، بنا بر قانون حضانت تا 7سالگی با مادر است و اگر مادر ازدواج کند، حق حضانت از او سلب می شود.حال اگر در مدتی که حضانت طفل با مادر است (تا 7 سالگی) مادر با مرد دیگری ازدواج کند، بنا بر قانون ، حضانت از او سلب می شود، آیا در صورت طلاق از شوهر دوم ، حق حضانت قبلی به او برمی گردد؛ در اینجا اگرچه بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد، عقیده غالب آن است که در صورت متارکه مادر از ازدواج دوم ، حق حضانت به او برمی گردد. مادر با داشتن حق حضانت می تواند فرزند را از کشور خارج کند؛ پدر یا مادر که حضانت طفل به آنها واگذار شده ، نمی توانند طفل را به شهرستانی غیر از محل اقامت طرفین یا به خارج از کشور بفرستند، مگر در صورت ضرورت و کسب اجازه از دادگاه ، اما مادر می تواند درخواست صدور گذرنامه را برای طفل تحت حضانت کند.اما آیا هیچ ضمانت اجرایی از طرف قانونگذار برای تخطی از امر حضانت پیش بینی شده است؛ همان طور که اشاره شد؛ حضانت تکلیف است ، طبق ماده 1172 قانون مدنی هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنهاست ، از نگهداری او امتناع کنند، در صورت امتناع یکی از ابوین حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از نزدیکان یا به تقاضای مدعی العموم ، نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده اوست ، الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد، به خرج مادر تامین کند و دادگاه فقط می تواند پدر یا مادری را که قانونا حضانت به او سپرده شده ، به انجام وظیفه الزام کند.البته قانونگذار در جایی دیگر این گونه ذکر می کند اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده است ، در موقع مطالبه اشخاصی که قانونا حق مطالبه دارند، امتناع کند؛ به مجازات از 3 تا 6 ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلون و 500 هزار ریال تا 3 میلیون ریال محکوم می شود. حال اگر به دلایلی از قبیل عدم مواظبت و انحطاط اخلاقی والدین ، صحت جسمانی و تربیتی طفل در معرض خطر قرار گیرد، طبق ماده 1173 اصلاحی 11 آبان 1376 ، محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند ، اتخاذ کند. ازجمله مواردی هم که از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین به حساب می آید ، عبارتند از: اعتیاد زیان آور به الکل ، مواد مخدر و قمار، اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا، ابتلا به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی ، سوءاستفاده از طفل یا اجبار او در ورود به مشاغل ضداخلاقی مانند فساد، فحشا، تکدی گری و قاچاق و نهایتا هم تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف یا همان کودک آزاری .در صورت جدایی والدین هم طبق ماده 1174 قانون مدنی ، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمی باشد، حق ملاقات طفل خود را دارد و تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزییات مربوط به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محاکمه است . طبق ماده 1175 نیز طفل تحت حضانت پدر و مادر را بدون هیچ علت قانونی نمی توان از ابوین گرفت ، مگر در صورت وجود علت قانونی و از آنجا که حضانت فرزند بجز نگهداری شامل تربیت او نیز می باشد، بر حسب ماده 1178 قانون مدنی نیز ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود، به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.

مادر به حضانت طفل سزاوارتر است یا وصی پدر؛

اگر پدر پس از انتقال حق حضانت از مادر به وی یا قبل از آن ، از دنیا برود، مادر به حصانت طفل ، سزاوارتر از وصی پدر است ، هر چند ازدواج کرده باشد و باید طفل را تحویل او دهند ، چه پسر باشد و چه دختر و همچنین مادر سزاوارتر است از بقیه بستگان حتی پدر و مادرش تا چه رسد به دیگران . همچنان که اگر مادر دوران حضانتش از دنیا برود ، پدر در حضانت طفل ، سزاوارتر از دیگران است و اگر در همین دوران هم پدر بمیرد و هم مادر ، حق حضانت طفل به پدر پدر منتقل می شود و اگر پدر پدر هم نباشد و وصی از ناحیه پدر طفل و از ناحیه پدر پدرش معین نشده باشد، اقارب و خویشاوندان طفل البته با رعایت الاقرب فالاقرب حق دارند طفل را حضانت کنند ، پس آن کس که نزدیک تر از دیگران با آن طفل است ، حق حضانتش مانع حضانت آن دیگری است. حق حضانت تا زمانی مطرح است که طفل به حد بلوع نرسیده باشد اما پس از بالغ شدن و رشد یافتن ، هیچ کس حتی پدر و مادر حق حضانت بر او ندارد بلکه او برای خود انسانی است که اختیار خود را دارد چه پسر باشد و چه دختر.

بازنگری و اصلاح قوانین حضانت

یک وکیل دادگستری در خصوص بازنگری و اصلاح قانون حضانت در مجلس شورای اسلامی می گوید ، تلاش برای بازنگری و اصلاح قانون حضانت به وسیله نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی و کارشناسان فقهی در حال بررسی و تحقیق است تا جایگاه مادر را به عنوان ایفاکننده نقش ولایت در نگهداری و سرپرستی کودک تحکیم بخشد. سیداحمد احمدی در ادامه می گوید: در قوانین اولیه که به تصویب رسید ، نقش پدر و جد پدری در امر ولایت برجسته بود اما قانون اصلاحی به سمت حمایت بیشتر از مصلحت کودک پیش می رود و به قاضی دادگاه اختیارات وسیعی برای تشخیص سرپرست می دهد و اگر سیستم قضایی ما به سمت تخصصی شدن دعاوی حرکت کند و در دعاوی خانوادگی از حضانت و مشاوران زن در شعب خاص استفاده شود تا مسائل هم از بعد واقعگرایی و هم از بعد تخصصی پیگیری شود ، می توانیم نقش مادر را در امر حضانت کودک به صورت نسبی بپذیریم.

اعظم بهرامی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها