بررسی تاریخی شکل‌گیری دولت صهیونیسم در گفت‌و‌گو با محمد تقی‌ تقی‌‌پور

نطفه شوم

هجوم غیرانسانی رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم بی‌دفاع غزه و کشتار بی‌رحمانه زنان و کودکان، هر چشم بینایی را گریان خواهد کرد. حمایت جانبدارانه حکومت‌های به اصطلاح طرفدار حقوق بشر از این رژیم قصاب، این مسأله را روشن می‌کند که سال‌ها در روند شکل‌گیری این حکومت جعلی باید تاریخ را به‌دقت واکاوی کرد و شکل‌گیری این نطفه شوم را با دقت مورد بررسی قرار داد.
کد خبر: ۱۴۲۷۳۴۱
نویسنده فاطمه درودی - گروه تاریخ

به همین بهانه با محمدتقی تقی‌پور، پژوهشگر و نویسنده کتاب‌هایی همچون «‌ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی»، «‌کتاب استراتژی پیرامونی اسرائیل» به گفت‌و‌گو نشستیم.

ایده اصلی تشکیل دولت صهیونیست در سرزمین فلسطین از چه زمانی شکل گرفت؟
ایده اسکان یهودیان در سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهودی، پیشینه‌ای به قدمت تاریخ یهود و تدوین کتاب‌های عهد عتیق، به‌خصوص اسفار پنج‌گانه تورات دارد. در دوران معاصر، یهودیان پس از چند قرن تلاش و تکاپوی همه‌جانبه، به‌ویژه در اوایل قرن۱۹ میلادی به یک موقعیت بسیار مناسب و ممتاز در جهان مسیحیت یعنی دنیای غرب دست پیدا کردند. آنها در این مقطع تاریخی، مراکز قدرت اقتصادی و شاهرگ منابع مالی و پولی دنیای مسیحیت را کاملا به‌دست خود گرفته و قبضه کرده بودند. از طریق این سیطره اقتصادی و مالی، به‌تدریج ارکان قدرت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری و حکمرانی آمریکا و به‌خصوص اروپا و بالاخص انگلیس را نیز به‌دست آورده بودند؛ یعنی یهودیان ذی‌نفوذ در اکثر و اغلب کشورهای اروپایی مقام رسمی مشاور مالی پادشاه و دربار سلطنتی را عهده‌دار بودند و از این طریق منویات قومی خود را به نام شاه و حکومت اجرایی و عملیاتی می‌کردند. این قدرت و سیطره یهودیان در اوایل قرن۱۹ میلادی در اروپا، آن‌چنان علنی و آشکار بود که در ادبیات عامه مردم، به آنها «سلطان پول» لقب داده بودند. در انگلیس این سلطه یهودیان آنچنان شگفت‌آور بود که خاندان یهودی و پول‌سالار روچیلد، به دربار شاه فرمان می‌دادند که چه کسی باید کلیددار خزانه سلطنتی و حکومتی باشد. به بیانی دیگر پادشاه انگلیس بدون اجازه خاندان یهودی روچیلد حق نداشت و جرأت نمی‌کرد به‌تنهایی و به‌طور مستقل فردی را به دلخواه خود به مقام خزانه‌دار حکومت و سلطنت منصوب کند. بنابراین در چنین شرایط و موقعیت بسیار ممتاز، برخی رهبران ذی‌نفوذ و قدرتمند یهودی مانعی نمی‌دیدند تا مکنونات پنهانی و اصلی خود را آشکارا بیان و اعلام کنند. این مکنونات چیزی نبود جز ایده اسکان قوم یهود در سرزمین فلسطین و ایجاد دولت یهودی در آن سامان.
 
چرا برای تشکیل دولت یهود، سرزمین فلسطین را انتخاب کردند؟ 
سران یهود و رهبران صهیونیست فرضیه‌هایی را دستاویز خود قرار می‌دادند و افسانه‌هایی را تکرار و تبلیغ می‌کردند که در متون و منابع عبرانی چند هزار سال پیش، یعنی عهد عتیق، به‌ویژه کتاب تورات تصریح شده است. طبق ادعای آنها، در متون و منابع مورد اشاره، از فلسطین به‌عنوان «سرزمین موعود» قوم یهود و بنی‌اسرائیل یاد شده است. یعنی یهُوه (خدای ملی و قومی این قوم) به اجداد و نیاکان آن در چند هزار سال قبل وعده داده که این سرزمین ملک و مال شماست(!) 
 
تکاپو و تلاش صهیونیست‌ها برای اسکان یهودیان در فلسطین و تشکیل دولت اسرائیل، به چه روش‌هایی و به‌طور رسمی از چه زمانی آغاز شد؟
حداقل از همان اوایل قرن۱۹، یعنی از وقتی که آرمان و ایده انتقال و اسکان قوم یهود در فلسطین و موضوع ایجاد دولت یهودی در آن سرزمین را به‌طور آشکار اعلام کردند، فعالیت‌های گوناگون سیاسی، فرهنگی و تبلیغی گسترده‌ای را در جهان غرب و به‌ویژه در جوامع یهودی‌نشین سازماندهی و انجام دادند. برای نمونه با سفارش یکی از شاهزادگان انگلیسی و سرمایه بعضی ثروتمندان یهودی، یک شاعر فاسد و منحرف انگلیسی به نام لرد بایرون را مجاب و وادار کردند که در مظلومیت قوم یهود و آوارگی آنها در جهان و ضرورت ایجاد یک وطن یهودی شعری بسراید. این شعر که به ترانه‌های عبری یا نغمه‌های داوودی معروف شد، توسط یک آهنگساز یهودی به نام ایزاک (اسحاق) ناتان و همکاری یک آوازه‌خوان یهودی به نام جان براهام، به همراه یک موسیقی سوزناک تنظیم گردید و برای تحریک یهودیان به‌صورت رایگان در جوامع یهودی پخش و توزیع شد. هدف این بود که به عموم یهودیان القا کنند که به زندگی در محیط زندگی و زیست خود نباید دل ببندند و امیدوار باشند، ولو این‌که از بهترین شرایط و موقعیت اجتماعی و اقتصادی برخوردار باشند؛ چرا که وطن اصلی آنها «سرزمین موعود»‌(!) است. در همین مسیر تبلیغاتی، بنیامین دیزرائیلی، نخست‌وزیر یهودی و مرد شماره یک پادشاهی انگلیس در همان دوران، رمان معروف دیوید آلروی را نوشت و در شمارگان وسیع منتشر کرد. قهرمان داستان، در رمان «دیوید آلروی» نوشته بنیامین دیزرائیلی، تلاش می‌کند تا به فلسطین برود و در آنجا ساکن شده، قدرت یهود را در آن سرزمین تثبیت کند. به دنبال این رمان تبلیغاتی، خانم ماریان کراس با نام مستعار و مشهور جرج الیوت به تحریک یهودیان، رمان معروف «دانیل دروند» را منتشر می‌کند تا با ترغیب و تحریک افکار یهودیان، آنها را مجاب و تشویق کند که از محیط‌زیست خود چشم پوشیده و به فلسطین کوچ کنند. در کنار این قبیل فعالیت‌های به‌اصطلاح فرهنگی، ادبی و تبلیغاتی، برخی گروه‌ها و کانون‌های مخفی یهودی، دست به یک سری اقدامات ایذایی در میان جوامع یهودی زدند تا به افراد این جوامع القا کنند که مورد آزار و اذیت غیریهودیان قرار دارند، پس بهتر است که به فلسطین کوچ کنند تا در آرامش به زندگی خود ادامه دهند. این دسته‌ها و سازمان‌های مخفی و نیمه‌مخفی یهودی در دهه ۱۸۸۰ میلادی، با انجام یک سلسله اقدامات و عملیات ایذایی و شیطانی در جوامع یهودی و مناطق یهودی‌نشین روسیه، موفق شدند از طریق ایجاد رعب و هراس در میان یهودیان، حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار یهودی را وادار کنند که از روسیه کوچ کرده و از آن خارج شوند. گرچه اکثریت قریب به اتفاق این یهودیان به آمریکا و عده‌ای نیز به دیگر ممالک غربی و اروپایی کوچ کردند، با این‌حال عده کمی نیز به فلسطین عزیمت کردند و اولین کلونی‌های یهودی‌نشین را در سرزمین فلسطین آغاز و ایجاد کردند. گروه‌های مخفی و تروریستی پس از ترور و قتل الکساندر دوم، امپراتور روسیه با استفاده از شگرد انحصاری یهودی، یعنی تبلیغ و ترویج داستان مظلومیت قوم یهود و مظلوم‌نمایی، سناریویی تحت نام «پوگروم‌ها» (قتل‌عام و آزار یهودیان) در روسیه را کلید زدند. با راه‌اندازی این جریان ساخته و پرداخته یهودی، مثل ماجرای دروغین هولوکاست، آنها به یهودیان روسیه این‌گونه وانمود و القا کردند که در سرزمین روسیه تحت آزار و اذیت هستند. بنابراین، راه و چاره‌ای جز خروج از این کشور و کوچ کردن از مناطق زیست خود ندارند. با ایجاد این فضای دروغین و ساختگی که به آن «آنتی‌سَمیتیسم» (یهود‌آزاری یا یهودستیزی) نام نهاده بودند، در سال ۱۸۸۲ موفق شدند دو‌میلیون‌و‌۵۰۰‌هزار یهودی را فقط به آمریکا کوچ دهند و برنامه اشغال آمریکا را از این طریق تکمیل کنند. البته با همین شگرد و برنامه توطئه‌آمیز نیز توانستند با ایجاد دو گروه صهیونیستی به نام «جنبش بیلو» (بیا به خانه یعقوب برویم) و «جنبش عاشقان صهیون» از میان جوانان یهودی روسیه، آنها را ترغیب و وادار کنند تا به فلسطین کوچ و عزیمت کنند. گفتنی است که همین گروه‌ها و دسته‌ها با پشتیبانی و حمایت همه‌جانبه سازمان‌های صهیونیستی و سرمایه‌داران مشهور یهودی، مثل خاندان روچیلد و موشه مونته فیوری توانستند در همان مقطع تاریخی۱۸۸۲تا۱۸۸۷ میلادی آبادی‌های یهودی‌نشین «میقوه ایسرائیل» یا «میکوه ایسرائیل» را در جوار روستای فلسطینی «یازور» در ساحل یافا و نیز «ریشون لِصیون» (نخستین دَرِ صهیونیسم) را در روستای فلسطینی «عیون قاره» و کلونی یهودی‌نشین «پتح تیکواح» (دروازه امید) را در روستای فلسطینی «مَلبس» ایجاد کنند. در سال۱۸۶۱ میلادی اسحاق آدولف کرومیو، یکی از افراد مشهور یهودی در فرانسه با همکاری و سرمایه بعضی ثروتمندان این قوم، توانست یک سازمان جهانی به نام «آلیانس ایسرائیلیت اونیورسال» در پاریس پایه‌گذاری کند. هدف این سازمان آموزش و ترویج اندیشه صهیونیستی در میان جوامع مختلف یهودیان جهان بود. در مسیر تعقیب این هدف، آنها موفق شدند در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله کشورهای آسیایی و اسلامی و نیز ایران، شعبه آموزشگاه‌ها و مدارس آلیانس را نه در یک شهر، بلکه اغلب شهرهای یهودنشین دایر کنند. محور اصلی این آموزشگاه‌ها ترویج اندیشه و آرمان صهیونیستی کوچ یهودیان به فلسطین و ضرورت ایجاد دولت یهودی در آن سرزمین بود.
 
این تحریک‌ها و فعالیت صهیونیست‌ها برای این‌که بخواهند فلسطین را اشغال کنند از چه زمانی و از چه دورانی شکل سازمان‌یافته به خودش گرفت؟
به دنبال این اتفاقاتی که اشاره شد، اولین کنگره جهانی این قوم متشکل از صدها رهبر یهودی از سراسر جهان و به‌خصوص رهبران اروپا و آمریکا در شهر بال سوئیس در سال ۱۸۹۷ برپا شد. گرداننده و مدیر اصلی این کنگره تئودور هرتصل بود. او به عنوان پایه‌گذار صهیونیسم ‌شناخته می‌شود. در این کنفرانس چند اتفاق می‌افتد. در حضور چند صد رهبر برجسته یهودی کل جهان، سازمان جهانی صهیونیسم برای ساماندهی و سازماندهی فعالیت‌هایش در مسیر اسکان یهودیان در فلسطین و ایجاد دولت یهود، پایه‌گذاری می‌شود. موضوع دیگر پروتکل‌های رهبران صهیونیسم است که در این کنگره رسمیت یافت. نکته مهم‌تر از همه اینها که در تاریخ معاصر مخفی مانده، اظهارات رهبران صهیونیستی و به‌خصوص شخص تئودور هرتزل است که آنجا به طور رسمی اعلام می‌کند اگر ما رهبران یهودی نتوانیم براساس این سناریوهایی که تا الان طراحی کردیم به آرمان‌های‌مان یعنی اسکان یهودیان در فلسطین و ایجاد دولت یهودی برسیم، باید اروپا را به آتش بکشیم. درواقع یک پیام غیرمستقیم برای ایجاد جنگ جهانی صادر می‌کند.
 
نقش صهیونیست‌ها در ایجاد جنگ جهانی دوم چگونه بود؟
برخلاف تصور عمومی که آدولف هیتلر را آغازگر جنگ جهانی دوم می‌دانند، این جنگ را همان کسانی شروع کردند که جنگ جهانی اول را آغاز کرده‌بودند. جنگ جهانی دوم را اردوگاه‌های پنهان جنگ در آمریکا و اروپا با هدف تکمیل سناریوی جنگ جهانی اول شروع کردند. شش ماه قبل از این، وزیر جنگ انگلیس (هور بلیشای یهودی، مغربی‌تبار) نقشه جنگ را به پارلمان انگلیس می‌برد. نخست‌وزیر انگلیس زمان جنگ چمبرلن یهودی بود. چرا جنگ جهانی اول شروع شد و هدف از آن چه بود؟ در وهله اول اشغال فلسطین و اسکان یهودیان در این سرزمین و ایجاد دولت یهود بود که این برنامه تا سال ۱۹۳۹ میلادی به طور کامل محقق نشد.

دستاوردهای صهیونیست از جنگ جهانی اول

اولین دستاورد این بود که امپراتوری بزرگ تزاریسم در روسیه از هم پاشیده شد. با فروپاشی تزاریسم، یک کودتا در دل کودتا انجام گرفت. یعنی کودتای بلشویک‌های یهودی در روسیه به نتیجه رسید. انقلاب اکتبر۱۹۱۷ یک کودتای کاملا یهودی در مسیر استقرار و حاکمیت یهودی‌ها در روسیه بود. تمام سران کمونیسم بعد از انقلاب اکتبر همه یهودی هستند. تروتسکی، استالین و لنین یهودی‌اند، حتی لازار کاگانویچ که شخص پشت پرده استالین بود هم یهودی است. یعنی ماهیت عمده رهبران سوسیالیزم کاملا یهودی است. در جنگ جهانی اول امپراتوری عثمانی نیز متلاشی شد. کشورهایی مانند عراق، ترکیه، سوریه، اردن، لبنان، عربستان و... درست شد. برای هرکدام هم یک پادشاهی درست کردند اما گفتند فلسطین مال ما اشغالگران یهودی ـــ انگلیسی است. جامعه اتفاق ملل بعد از جنگ جهانی اول درست شد که بعدها نام سازمان ملل به خود گرفت. این سازمان سال۱۹۲۲ لایحه‌ای(لایحه قیمومیت) را که خود یهودی‌ها نوشته بودند تصویب کرد که بر اساس آن فلسطینی‌ها نمی‌توانند سرزمین‌شان را اداره کنند. سرزمین فلسطین را چه کسی باید اداره کند؟ حکومت اشغالگر انگلستان. انگلیسی‌ها با استناد به این لایحه یکی از وزرای کابینه جنگی خود را در دوره جنگ جهانی به نام سِر هربرت ساموئل (وزیر وقت کشور) به‌عنوان کمیسرعالی برای اداره فلسطین انتخاب و به آن سرزمین اعزام کردند. به این ترتیب زمینه‌ها برای انتقال یهودیان جهان به سرزمین فلسطین به‌تدریج آماده شد. ناگفته نماند در زمان جنگ جهانی اول کابینه انگلیس را عمدتا یهودی‌ها و صهیونیست‌ها تشکیل داده بودند. از سر هربرت ساموئل، وزیر کشور تا ادوین مونتاگ معاون نخست‌وزیر، دیوید لووید جورج نخست‌وزیر، لرد بالفور وزیر خارجه، وینستون چرچیل وزیر جنگ و...، همه اینها یا یهودی صهیونیست بودند یا صهیونیست مسیحی.

نفوذی انگلیس

از زمانی که جریان پروتستانتیسم در انگلستان شکل گرفت و حاکمیت پیدا کرد، تقریبا در این چهار قرن اخیر حکومت انگلیس کاملا توسط دو جریان اداره شده است. این دو جریان یا یهودیان صهیونیست بودند یا صهیونیست‌های مسیحی. در زمان جنگ جهانی اول ۶۰۰۰ لژ فراماسونری در انگلستان وجود داشت. از میان اینها ۴۰۰هزار فراماسون کارگزاران اصلی حکومت انگلیس بودند. اتفاقاتی که در کشورهای منطقه ازجمله ایران روی داد، کاملا در مسیر استراتژی ایجاد دولت یهودی در فلسطین بود. همان‌طور که پیدایش وهابیت در منطقه و نیز بابیت و بهائیت در ایران، کاملا یک حرکت یهودی بود. روی کار آمدن رضاخان و جریان قتل عام بین ۹تا۱۳میلیون ایرانی در آن فاجعه قحطی بزرگ، کاملا برنامه‌ریزی شده توسط صهیونیست‌ها بود. وزیر جنگ انگلیس آن زمان چه کسی است؟ وینستون چرچیل یهودی که حقوق‌بگیر خاندان ارنست کاسل، مباشر خاندان روچیلد بود. خب رضاخان را اینها برای ایران انتخاب و در نظر گرفتند. به علاوه حکومت وقت هندوستان که کاملا تحت اشغال انگلیس بود و توسط یک حقوقدان یهودی به نام دانیل روفو اسحاق، اداره می‌شد. او در زمان جنگ جهانی اول، قاضی‌القضات کابینه انگلیس بود، به دلیل این‌که توانست آمریکا را وارد جنگ کند. به عنوان نایب‌السلطنه یعنی جانشین پادشاه انگلیس در هندوستان حاکمیت و حکومت پیدا کرده‌بود. او به همراه وینستون چرچیل یهودی وزیر جنگ انگلیس در تعیین رضاخان نقش اصلی و کلیدی را داشتند. اگرچه رضاخان از سوی بعضی مأموران اطلاعاتی، جاسوسی و سیاسی یا نظامی آنها در داخل ایران، نشان شده‌بود. از سوی دیگر، همه اتفاقاتی که در کشور‌های پیرامون فلسطین از آن تاریخ به بعد رقم خورده، کاملا در مسیر ایجاد دولت یهودی و هماهنگ با آن راهبرد بوده‌است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها