بی‌سرانجامی اجرای طرح مقبرۃ‌الشعرای تبریز پس از 50 سال

شعرای تبریزی همچنان چشم‌به‌راهند

گفتگو با شاعر بوشهری که در حاشیه خیابان سنگی کتاب می فروشد

از فنلاند تا بوشهر

این روزها چشم رهگذران و عابرانی که از ضلع شرقی میدان امام خمینی (ره)بوشهر عبور می کنند به مردی کلاه به سر که کاپشن چرمی مشکی رنگ به تن دارد خواهد افتاد که تعدادی کتاب را روی استندی فلزی در معرض دید شهروندان و علاقمندان به کتاب و کتابخوانی قرار داده است. این کتابفروش خیابانی، هرروز  به فاصله کمی بعد از فروشگاه مرکزی محصولات و صنایع دستی اداره میراث فرهنگی بوشهر بساط می کند تا هم کتابها و دفترهای شعر خود را به مردم معرفی و متقاعد به خرید کتاب کند و هم اوقاتی را که روی صندلی کوچکش به استراحت می پردازد به سرودن اشعار دوبیتی خود ادامه بدهد.
کد خبر: ۱۳۰۷۰۹۴

به گزارش جام جم آنلاین بوشهر، این روزها چشم رهگذران و عابرانی که از ضلع شرقی میدان امام خمینی (ره)بوشهر عبور  می کنند به مردی کلاه به سر که کاپشن چرمی مشکی رنگ به تن دارد خواهد افتاد که تعدادی کتاب را روی استندی فلزی در معرض دید شهروندان و علاقمندان به کتاب و کتابخوانی قرار داده است. این کتابفروش خیابانی، هرروز  به فاصله کمی بعد از فروشگاه مرکزی محصولات و صنایع دستی اداره میراث فرهنگی بوشهر بساط می کند تا هم کتابها و دفترهای شعر خود را به مردم معرفی و متقاعد به خرید کتاب کند و هم اوقاتی را که روی صندلی کوچکش به استراحت می پردازد به سرودن اشعار دوبیتی خود ادامه بدهد.

عابران هم به رسم معمول این روزها که هرجا بساطی برپا می شود می ایستند و به انواع و اقسام این کتاب ها نگاهی می اندازند. تعدادی از این رهگذران  رفتن را بر ماندن و وارسی کتاب ترجیح می دهند و سراغ کار خود می روند اما بعضی دیگر که انگشت شمار هستند از این نویسنده و شاعر کتابفروش می خواهند تا در مورد کتاب ها توضیحات بیشتری بدهد و یا در انتخاب کتاب برای خرید راهنمایی می خواهند.این درخواست شهروندان با لبخند رضایت فروشنده همراه می شود به طوری که با شوقی که کاملا در بیان و گفته هایش به وضوح می توان مشاهده کرد تک تک کتاب ها را به مشتریان معرفی و همچنین با حس و حال شاعرانه ای بخشی از این ابیات را برایشان می خواند

بساط کتاب گوشه خیابان

صحبت از حسین دهداران جبری است .شاعر و دوبیتی سرای بوشهری که به گفته خودش بعضی از روزها با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی، گوشه ای از خیابان سنگی را به تسخیر خود درآورده و با تنها یک صندلی متحرک و یک استند پر از کتاب، شهروندان بوشهری و رهگذران همیشگی این خیابان شلوغ و پر از ترافیک را به دقایقی توقف و مطالعه و در صورت امکان خرید کتاب دعوت می کند.مرد شاعری که ابتدا به سختی سخن می گوید اما وقتی متوجه می شود قرار است صحبت هایش  با رعایت امانت منتشر شود گل از گلش می شکفد و لب به سخن باز می کند.

رکورد دار بین دوبیتی سراهای ایران و جهان

این شاعر می گوید:تنها شاعری هستم در کل تاریخ و جهان که رکورددار سرودن دوبیتی هستم.تا حالا۲۴کتاب از من منتشر شده است .از این بین، ۱۲ اثر از آثارم که بیشتر در حوزه ادبیات است حاوی دوبیتی هایی است که سروده ام. بیشترین رباعی مربوط به بیدل دهلوی است که به طور کلی۳۱۵۰ رباعی از وی بر جا مانده است. بعد از بیدل دهلوی ، سروده های مولوی شاعر بزرگ ایران زمین قرار دارد که تمام رباعی های این شاعر هم ۲۵۰۰رباعی است.محزون دشتی که از دیار عالم پرور شهرستان دشتی استان بوشهر برخاسته است سومین دوبیتی سرای ایرانی است که ۱۸۰۰دوبیتی از او به یادگار مانده است اما دوبیتی هایی که من خلق کرده ام به طور دقیق۴۷۶۶ دوبیتی است که در این ۱۲کتاب منتشر شده است.

سرودن ۹۶۴دوبیتی در یک ماه

این شاعر و نویسنده بوشهری که ۱۸ کتاب از مجموعه آثارش در یکی دو سال اخیر یعنی بین سالهای ۹۶تا ۹۷ تالیف و منتشر کرده است می افزاید: ۹۶۴دوبیتی را تنها در یک ماه سروده ام که در نوع خود از نظر زمان و تنوع دوبیتی در تمام دنیا بی نظیر است و همتا ندارد و به نوعی یک رکورد محسوب می شود. این دوبیتی ها در ۲جلد کتاب جداگانه به نام های«۴۳۲ترانه در۷ روز» و «۵۳۲دوبیتی در۲۰روز» چاپ و منتشر شده است. برای نوشتن این دو کتاب روزانه بین ۵۴ تا ۷۴دوبیتی می گفتم.

سبک دوبیتی های رباعی مآبانه

«دهداران جبری» در پاسخ به این سوال که چرا روی جلد همه این کتابها «حدج» برجسته تر و نمایان تر است این گونه پاسخ می دهد: حدج از حرف اول اسم و فامیلم تشکیل شده است و بر همین اساس هم در شعرهایم از «حدج» به عنوان تخلص شعری به کار می برم. رباعی بیشتر کاربردش فلسفه و پند و اندرز است اما دوبیتی شرحی است عاشقانه. من در خلق اشعارم بیشتر به دنبال سبک دوبیتی های رباعی مآبانه هستم .

عاشق بوشهرم

«حسین دهداران جبری» تاکید می کند:با این که گرفتاری خاص خود را دارم اما هر وقت که فرصت کنم به اینجا می آیم تا بتوانم کتاب هایم را با عشق به همشهریانم تقدیم کنم چرا که من همیشه عاشق بوشهر و بوشهری ها هستم و این کار را تا زمانی که زنده هستم با افتخار ادامه می دهم.خیلی ها از من می پرسند که چطور دانش آموخته خارج و کشور فنلاند به اینجا رسیده است و آن هم شعر و کتابفروشی ؟ من در جواب فقط این را می گویم:آنجا خوش است که دل خوش است. اینجا برای من بهترین مکان است .آن را با هیچ چیز دیگر عوض نمی کنم.

تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر از شرح و احوال زندگی این شاعر که خیلی سال ها پیشتر تحصیلات خود را در رشته مهندسی سازه از کشور فنلاند به پایان رسانده است و به طور معمول فرصت های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی هم برایش کم فراهم نبوده است ولی شهد شیرین خاطرات کودکی در محله تاریخی «جبری» بوشهر و وابستگی به خاک دامن گیر این بندر را به ماندن و ثروت اندوزی در غربت را ترجیح می دهد و راهی زادگاه مادری می شود تا با شعر و شاعری اش در سرزمین آفتاب و دریا روزگار سپری کند بی نتیجه است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها