گزارش جام جم از جنایت بی رحمانه؛

رازگشایی از معمای قتل پیرمرد تنها

دو مرد سابقه‌دار که با انگیزه سرقت، پیرمرد تنها را کشته و اموالش را سرقت کرده بودند، پس از چهار ماه دستگیر شدند. یکی از متهمان با همدستی همسرش حساب مقتول را خالی کرد.
کد خبر: ۱۳۰۱۰۳۴

به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین به نقل از خبرنگار جام‌جم، سی‌ویکم شهریور امسال زنی به دادسرای جنایی تهران آمد و شکایت کرد که پدرش ناپدید شده است. پس از این شکایت، پرونده با دستور قضایی به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران ارسال شد. شاکی در تحقیقات گفت: پدر سالخورده‌ام تنها در شرق تهران زندگی می‌کند و شغلش آشپزی و قنادی است. خواهروبرادرم خارج از کشور هستند و من هم در کرج زندگی می‌کنم. چندبار با خانه پدرم تماس گرفتم اما او جوابگوی تماس‌های من نبود به همین خاطر نگران او شده و به خانه‌اش رفتم اما در را باز نکرد و همسایه‌ها هم گفتند چند روزی است او را ندیده‌اند.

ماموران با هماهنگی قضایی به خانه پیرمرد رفته و دیدند آنجا به‌هم ریخته و اموالی ازجمله کارت بانکی، طلا و جواهر و سنگ‌های قیمتی که ارزش بالایی داشته سرقت شده و شواهد حاکی از سرقت بود. چند روز بعد مشخص شد، ۷۰میلیون تومان از کارت سرقتی مردگمشده برداشت و به حساب چند مغازه‌دار واریزشده که در زمینه فروش تجهیزات بدنسازی فعالیت داشتند. در تحقیق از آنها معلوم شد یک زن و شوهر و یک مرد به‌طور جداگانه از آنها خرید کرده‌اند که ماسک به چهره داشته‌ و دوربین‌های مغازه تصاویرشان را ثبت کرده‌اند.

سرانجام متهمان هفته گذشته با پول‌های سرقتی از مغازه‌ای خرید کردند که با تحقیق از مغازه‌دار مشخص شد، زوجی که از آشنایان او بودند از او خرید کرده بودند.

این مرد در ادامه با زوج سارق قرار صوری گذاشت که آنها با حضور در محل، دستگیر شده و در تحقیقات به قتل پیرمرد و سرقت کارت‌های بانکی او با همدستی مرد دیگری به نام مهرداد اعتراف کردند. متهمان ادعا کردند جسد پیرمرد را در جاده تلو رها کرده‌اند که با بررسی پرونده‌ها مشخص شد، جسد پیرمرد بیست‌وششم شهریور در جاده تلو به عنوان مجهول‌الهویه پیدا شده بود. مهرداد هم در خانه‌اش شناسایی و دستگیر شد.

متهمان دیروز در جریان تحقیقات در پلیس آگاهی جزئیات قتل را تشریح کردند. بهروز به ماموران گفت: پنج سال قبل با همسرم که دو فرزند از ازدواج اولش داشت، آشنا شده و ازدواج کردم. بنگاهدار بودم که با شیوع کرونا وضع مالی‌ام به‌هم ریخت و مسافربر شدم. یک روز دوستم مهرداد سراغم آمد و مدعی شد پیرمرد تنهایی را می‌شناسد که وضع مالی‌اش خوب است و می‌توانیم از او سرقت کنیم. چون پیرمرد را می‌شناخت، همراهش مقابل خانه او رفتیم و به بهانه این‌که کار آشپزی و قنادی داریم، پیرمرد را با خودمان بردیم. میانه راه دست‌وپایش را بستیم، شوکر به او زدیم که بدحال شد و در ادامه بند کیف کمری‌اش را به دور گردن او انداختیم و با دوستم آن را کشیدیم تا خفه شد. کارت بانکی مقتول را سرقت کردیم، دسته کلید او را برداشته و به خانه‌اش رفتیم. ۷۰گرم طلا، ۱۵میلیون تومان پول و مقداری سنگ‌های قیمتی را سرقت کردیم. دو روز بعد هم جسدش را در جاده تلو رها کردیم. در ادامه دو همدستش نیز اعتراف کردند.

سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران در گفت‌وگو با جام‌جم گفت: با اعتراف این متهم و دو همدستش، برای آنها قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از آنها برای کشف اموال سرقتی و رازگشایی از دیگر جرایم آنها ادامه دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها