بسیار دشوار است سخن گفتن در مورد شخصیتی که عمق ابعاد مختلف حیاتش مانع از توصیفش می‌شود.
کد خبر: ۱۲۹۹۲۹۶

استاد مصباح را می‌توان عصاره فکری سه استاد برجسته و بی‌نظیرش یعنی امام‌خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و آیت‌ا... بهجت(ره) دانست.

جامعیت فکری و دقت‌های علمی‌اش، جامعیت اجتماعی و بصیرت سیاسی‌اش و جامعیت اخلاقی و اخلاص عمیقش حاکی از حضور آن سه روح بزرگ در ایشان است.

چه زیبا علمدار انقلاب، عمار خویش را توصیف کرده است: «بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است». (آبان ۱۳۸۹)

علامه مصباح، حکیمی بود که با نگاهی عمیق، اندیشه‌های نظری اسلام ناب را به میدان عمل و اجتماع امتداد داد و عرش علم را به فرش سیاست گره زد. از این رو، ایشان را می‌توان جزو شخصیت‌های کم‌نظیری دانست که نه علم را برای علم آموخته و گسترش داده است، از این رو تلاش می‌کند اندیشه‌های نظری را برای تحول عملی به‌کار گیرد.

این تحول از علوم انسانی تا سلوک اجتماعی- سیاسی را شامل می‌شود و نه سیاست را گسسته از فکر و نظر دنبال کرده است. به همین دلیل، همواره نظریه‌های سیاسی- اجتماعی خویش را به جنبه‌های نظری دین مرتبط می‌کند.

اخلاص عمیق آیت‌ الله مصباح، مانع از آن شد تا میدان سیاست را به نفع تشویق‌های و فشارهای خودی‌ها و حملات غیرخودی‌ها تغییر مسیر دهد.

وقتی رضایت الهی را در حضور تمام‌عیار سیاسی دید، دیگر خیرخواهی دیگران برای حفظ شأن و جایگاه علمی‌اش اثرگذار نبود.

ایشان به حقیقت توحید و این‌که ماسوی‌ا... همه عین نیاز و فقر نسبت به خدای متعالند، باور داشت. از این رو، در سلوک سیاسی-اجتماعی‌اش هیچ شأن استقلالی برای خویش و سایر ماسوی‌ا... قائل نبود.

چه سخت است برای دیگرانی که نمی‌توانند مثل ایشان بیندیشند و چه سخت بود برای ایشان که دیگران نتوانستند همانند او بفهمند.

دیگران در این آزمون سخت، سطحی‌نگری را برگزیدند و با ذبح حکمت عمیق، عافیت‌طلبی خویش را اختیار کردند اما سختی خوب نفهمیدن دیگران، هرگز زانوی آیت‌ الله مصباح را سست نکرد.

هنوز عده‌ای، تکلیف‌گرایی ایشان را بر انتزاعی و غیرواقعی بودن فلسفه و ناظر به نتیجه نبودن این نگاه حمل می‌کنند ولی ایشان با چه زبانی باید می‌گفت نتیجه برآمده از تکلیف غیر از نتیجه برآمده از نگرش‌های عمل‌گرایی سکولار است، هر نتیجه‌ای با هر روشی مطلوبیت ندارد.

از اینجا می‌توان فهمید که خیلی از ما این کلام مهم امام(ره) که «ما مکلف به وظیفه‌ایم نه نتیجه» را تنها شعار خویش قرار دادیم و اساسا فهم عمیقی از این سخن نداریم.

نگاه نظام‌مند و بنیادین علامه حکیم به تفکر اسلامی و لوازم اجتماعی آن از ویژگی‌های خاص ایشان بود. ایشان پس از حدود ۵۰سال تلاش علمی و تأملات اساسی، منظومه فکری مستحکمی را با محوریت تفکرات بنیادین ارائه کرد که هم برای استادان و محققان و هم برای دانشجویان و طلاب منشأ تحولات فکری، اخلاقی و بصیرتی شده است.

در طول تاریخ اسلام، چنین منظومه‌ای که مسائل اسلام را به‌صورت زنجیره‌وار و منسجم ارائه کرده باشد، نخستین‌بار توسط ایشان بنیانگذاری شد.

چنان که رهبر معظم انقلاب در این‌باره فرموده‌اند: «یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیادی است». (شهریور ۱۳۷۵)

بنیانگذاری دوره‌های طرح ولایت (آموزش مبانی اندیشه اسلامی) و هدایت علمی و صیانت از جهتگیری‌های این دوره در بیش از ربع قرن از آثار چنین نگاه نظام‌مند و بنیادینی به اسلام ناب است.

اهمیت دوره‌های فوق برای علامه آنقدر بالا بود که بارها به صراحت فرمودند: «من در کل عمر ۷۰سال طلبگی، هیچ کاری بابرکت‌تر از طرح ولایت سراغ ندارم».

کادرسازی فکری و تربیتی در سطوح مختلف «نظریه‌پردازان»، «اساتید و محققان علوم انسانی» و «دانشجویان و طلاب و فعالان فرهنگی» از دیگر ویژگی‌های استاد مصباح است.

فضل علمی ایشان هرگز در خودشان متوقف نشد، بلکه در طول حیات علمی خویش، همواره به تربیت نیروهایی پرداخته‌اند که در عرصه‌های مختلف به‌ویژه عرصه‌های فرهنگی اثرگذارند.

نکته قابل توجه این‌که علامه مصباح هرگز این تشکیلات عظیم را در راه تحقق اهداف جریان‌های سیاسی همسو و غیرهمسو هزینه نکردند؛ بلکه رسالت مهم خویش را ارتقای ظرفیت نظام برای تحقق منویات رهبر معظم انقلاب از طریق کادرسازی با رویکرد تشکیلات فکری می‌دانستند.

حجت الاسلام دکتر صفدر الهی‌راد - عضو هیات علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی(ره) / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها