به فرزندانمان کمک کنیم که از شکست نترسند

پدر و مادر نخستین الگو‌های مورد اعتماد کودکان هستند تا جایی که اغلب آن‌ها والدین خود را قهرمانان توانمندی می‌دانند.
پدر و مادر نخستین الگو‌های مورد اعتماد کودکان هستند تا جایی که اغلب آن‌ها والدین خود را قهرمانان توانمندی می‌دانند.
کد خبر: ۱۲۸۲۸۶۷

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خيرفوري، رحیم دستخط گشتى درباره چگونگی تربیت کودکان شکست ناپذیر، اظهار کرد: آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان تقریبا شبیه آموزش دروس مهارتی است که ترکیبی از یادگیری تئوری یا نظری و عملی در آن گنجانده شده است و هنرآموز (در اینجا پدر و مادر) باید خود مسلط به محیط باشد و بتواند در عمل نیز به خوبی چگونگی و چرایی را نشان دهد.

این روانشناس با اشاره به اینکه اگر قصد داریم تا رفتاری در فرزندانمان نهادینه شود، لازم است نه تنها درباره فواید آن با وی صحبت کنیم، بلکه بیشتر از آن باید رفتار را در عمل نشان دهیم تا آن را از ما مشاهده کنند، گفت: کودکان، مشاهده گران ماهری هستند و معروف است که «کودکانمان از رفتارمان یاد می‌گیرند نه از گفتارمان»، از این رو والدین نیز باید هوشمندانه عمل کنند و خود عامل به آنچه می‌گویند نیز باشند. پدر و مادر نخستین الگو‌های مورد اعتماد کودکان هستند تا جایی که اغلب کودکان والدین خود را قهرمانان توانمندی می‌دانند. حال فرض کنید این مدل خود نتواند در مواجه با مسایل و تجارب آن گونه رفتار کند که می‌گوید!

دستخط گشتى با بیان اینکه برخی از والدین، کودک را از هر تجربه‌ای دور نگه داشته و خود دست بکار می‌شوند و همه مسیر را مهیا می‌سازند با این فرض که قصد حمایت از فرزند خود را دارند، از این رو کودکی وابسته و به دور از تجربه را پرورش می‌دهند، تصریح کرد: برای روشن شدن موضوع لازم است به نمونه‌ای کاربردی اشاره کنم: فرض کنید کودک به همراه والدین خود به پارک یا محلی دیگر رفته‌ است، در حین راه رفتن یا بازی کودک زمین می‌خورد،. هر کدام از والدین متناسب با نوع واکنشی که دارند قادر خواهند بود زمینه‌های تجربه شکست و نترسیدن از شکست، یا هراس از آن را در وی ایجاد کنند. چنانچه به کودک بگویند "برخیز"و یا کمکش کنند تا برخیزد و محکم زمین را لگد بزن و بگو: "ای زمین بد! "، چه بسا خودشان هم با وی همراهی کنند.

وی افزود: در واقع (کنترل بیرونی) را در کودک شکل می‌دهند و او را متوجه پذیرش این موضوع می‌کنند که علت شکست هایم در بیرون از عمل و رفتار و افکارم است، بعد‌ها با تکرار و تجربه‌های مشابه، کودک این یافته را از والدین یا الگو و قهرمانان خود نهادینه کرده و هر شکستی را به دیگران ربط می‌دهد، تا حدی که بعد‌ها ممکن است به جای مطالعه کافی و تمرین متناسب، نمره پایین درسی خود را به کتاب، معلم، درس و یا در میادین ورزشی باخت را به داور و ... مرتبط سازد.

این روانشناس بیان کرد: حتی اگر والدین او بار‌ها به وی این جملات زیبا را بگویند: "شکست مایه‌ پیروزی است. ما شکست نمی‌خوریم، بلکه یاد می‌گیریم. شکست پلی برای عبور است. آنقدر شکست می‌خورم تا شکست دادن را بیاموزم. من شکست نخورده ام؛ بلکه راهی جدید یافته‌ام که به هدف منتهی می‌شود." و جملات انگیزشی دیگری که می‌تواند در صورتی که خود در هنگام برخورد با مسایل آگاهانه آن را در رفتارمان نشان بدهیم تأثیر بسزایی در تکوین شخصیت فرزندمان داشته باشد. نکته دیگری که لازم است به آن توجه شود این است که کودک به مرحله‌ای نرسد که حتی موفقیت هایش را نیز به عوامل بیرونی نسبت دهد، زیرا این احتمال تقویت خواهد شد که بعد‌ها زمینه ساز اختلالاتی می‌شود.

دستخط گشتى ادامه داد: در طرف دیگر مثال، والدینی قرار دارند که به کودک می‌گویند: "از جایت بلند شو و این راه رو یکبار دیگر برو. البته دقت کن آیا مانع یا فرو رفتگی در مسیر است یا خیر و هنگام راه رفتن نگاهت به روبرو باشد". یعنی با جمع آوری و ارائه اطلاعاتی از مسیر و علل تجربه قبلی، کودک را تشویق می‌کنند تا همان مسیر را با رعایت جوانب طی کنند. پس از آن که فرزندشان راه را بدون افتادن طی کند به وی گوشزد می‌کنند: "دیدی این بار که با دقت بیشتر و توجه به موانع عبور کردی، نیفتادی؟ ". در واقع کودک را متوجه "کنترل درونی" و نقش آن در نتیجه رفتار می‌کنند؛ این دو نوع از برخورد و واکنش به یک اتفاق است که در اولی کودک را نگران از شکست می‌سازد و چه بسا همواره وی از هر شکستی بترسد و در نوع دوم وی بعد از تجربه شکست در پی علل و سهم خود در آن می‌شود.

وی اضافه کرد: اینجاست که بیان جملات انگیزشی که نمونه‌هایی از آن پیش‌تر بیان شد، می‌تواند بسیار کمک کننده باشد و انگیزه فرزندانمان را افزایش دهد. این گونه نه تنها وی از شکست احتمالی بیمناک نخواهد بود، بلکه از آن درس هم خواهد گرفت. اکنون که به اینجای صحبت رسیدیم ذکر این نکته ضروری است که چنانچه قصد داریم درباره تجربه‌های کودکان اعلام نظر کنیم مراقب باشیم فقط به رفتاری که او در آن لحظه انجام داده بپردازیم و آن را به رفتار‌ها و موقعیت‌های دیگر تعمیم ندهیم و توجه کنیم تا شخصیت وی را مورد هجمه قرار ندهیم، یعنی به جای آن که بگوییم: "تو در این کار دقت کافی نداشتی"، نگوییم: "همیشه دست و پا چلفتی هستی، همیشه سر به هوایی، نشد یکبار یک کار رو درست انجام بدهی"، و جملاتی از این قبیل که نه تنها سبب ترسیدن کودک از انجام کار‌ها و شکست خواهد شد، بلکه شخصیت منحصر به فرد وی را نیز مخاطب قرار خواهد داد.

والدین به آنچه می‌گویند عمل کنند

این روانشناس با بیان اینکه در زندگی مواردی پیش می‌آید که نتیجه دلخواه و مورد انتظار نصیب مان نمی‌شود، افزود: در واقع برخی موارد با شکست مواجه می‌شویم. نوه واکنش والدین می‌تواند به عنوان یک آموزه کارساز در نزد فرزندان ایفای نقش می‌کند. اگر در این موارد والدین با سعه صدر و حفظ آرامش و خونسردی ضمن پذیرش شکست به علل و عوامل سبب ساز شکست بپردازند، بدون آن که هیجانات و احساساتی از قبیل خشم، نگرانی و تشویش، غم، عصبانیت و... را از خود بروز دهند یا آن‌ها را کنترل کنند و به راه‌هایی دیگر بیاندیشند و آن‌ها را مورد بررسی قرار دهند و دوباره راهی دیگر برای نیل به هدف بیافرینند، در واقع بهترین نوع آموزش را به فرزندان خواهند داد.

دستخط گشتى با اشاره به اینکه امیدوارم با توجه به فرصتی که در اختیار داشتم توانسته باشم به یکی از مهمترین سئوالات پدران و مادران گرانقدر پاسخ داده باشم، گفت: تأکید این نکته اهمیت دارد که فرزندانمان آرامش، متانت، خشم، بردباری، عصبانیت و پرخشگری، تعاملات سازنده و بسیاری از رفتار‌ها و هیجانات و احساسات را در مشاهدات خود از ما و نحوه برخوردمان در موقعیت‌های متفاوت یاد می‌گیرند و می‌آموزند.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به مطالب بیان شده از پدران و مادران ارجمند، به ویژه زوج‌های جوان که در تجربه‌های اوایل زندگی مشترک هستند، تقاضا دارم جملات انگیزشی را که تقدیم شد یادداشت کرده و در جایی که دیده شود نصب کنند، زیرا ضمن اینکه انگیزشی هستند یادآوری مداوم آن‌ها می‌تواند در صورت عمل به شیوه دوم رفتار با کودک موثر شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها