در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
«وقتی میخواستم برای ادامه پروسه درمان به استرالیا بروم، هیچ مدرک پزشکی در پرونده نداشتم تا ادامه درمان را انجام دهم.» و زمانی که از پزشکش درباره مشکلات بعد از عمل جراحی، این که باید چه کارهایی انجام دهد و چند جلسه به فیزیوتراپی مراجعه کند، میپرسد، سهم او از دانستن، تنها گذراندن سه جلسه فیزیوتراپی بوده است: «من خودم ادامه درمان را انجام دادم و خودم توانستم کاری کنم که انگشتم تکان بخورد. دکترم به من گفت، همین که انگشتت وصل شده، کافی است.» موارد اینچنینی در دادسرای جرایم پزشکی و دارویی فراوان است.
مادری که با ناباوری از پسرش میگوید، تصویر او را به همه نشان میدهد، پسری که یک متر و 80 قد دارد، چهارشانه است و به خاطر عمل جراحی روی یکی از مهرههای کمرش به بیمارستان مراجعه کرده است. کسی که قرار بود تنها مهره کمرش درمان شود و بعد صحیح و سالم به خانه بازگردد؛ اما کمر که درمان نشد، خودش هم راهی بهشتزهرا شد. مادر با چشمانی نمناک میگوید: «از کی تا به حال بهخاطر جراحی کمر، آدمها میمیرند؟» دلیل مرگ هیچوقت مشخص نشده است. مادر در بهت مرگ پسر مانده و دلیل اصلی از دست دادن فرزندش را هم نمیداند و به گفته خودش، این داغ دلش را بیشتر و بیشتر میکند. حرف نزدن پزشکان و متخصصان با بیماران و وقت نگذاشتن برای آنها، شاید حلقه گمشده بسیاری از شکایات از عملکرد پزشکان باشد.
اینها همه در حالی است که استانداردهای وزارت بهداشت، از نکات دیگری میگوید. بر اساس استانداردهای تعریف شده در وزارت بهداشت، مدت زمان ویزیتی که یک پزشک عمومی باید صرف بیمار کند، 15 دقیقه، پزشک متخصص باید 20 دقیقه، پزشک فوقتخصص 25 دقیقه و روانپزشک هم باید 30دقیقه برای بیمارش زمان بگذارد؛ اتفاقی که پزشکان برای بیمارانشان تقریبا انجام نمیدهند و این حرف مشترک بیمارانی است که از پزشکانشان شکایت کردهاند، این که پزشکانمان با ما حرف نمیزنند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد