نگاهی به فیلم «کلوپ همسران» ساخته مهدی صباغ‌زاده

نـــه به تکـــرار

«کلوپ همسران» را می‌توان در رده B-movie‌های‌هالیوود قرار داد؛ آن دسته از فیلم‌هایی که به جهت سرگرمی ساخته می‌شوند و شاید ارزش هنری چندان بالایی نداشته باشند. در وانفسایی که بسیاری از کمدی‌های این روزهای سینمای ایران و حتی جهان به سمت و سوی ابتذال پیش رفته‌اند و از مباحث مبتذل در جهت خنداندن مخاطب بهره می‌گیرند، آخرین ساخته مهدی صباغ‌زاده می‌کوشد تا با حفظ و رعایت چارچوب‌های اخلاقی به همان مبحث همیشگی تقابل میان زن و مرد بپردازد.
کد خبر: ۱۲۳۰۰۰۴

فیلم شروع خوبی دارد. تقسیم درام به زندگی‌های سه زوج در ابتدای کار علاوه بر ایجاد یک موقعیت کمیک قابل بسط، واجد جذابیت دراماتیک نیز هست و می‌تواند تماشاگر را به تماشای ادامه فیلم ترغیب کند اما درام در میانه راه از نفس می‌افتد و فیلمنامه دچار مشکلات جدی می‌شود. درواقع فیلمنامه کلوپ همسران در آغاز، بستری را فراهم می‌کند تا درامی قصه‌گو و با قابلیت داستان‌پردازی شکل بگیرد اما فیلمنامه‌نویس در تکامل ساختار روایی مورد نظر خود دچار لکنت می‌شود و از بخش گروگانگیری به بعد عملا دیگر حرفی برای گفتن ندارد!
وقتی درام، در داستان‌پردازی و پرداختن به عناصر مهم ساختاری خود حفره‌هایی پیدا می‌کند، سر‌و‌کله بخش‌های بی‌ربط آواز خواندن، حرکات موزون و شوخی‌های بی‌معنی در فیلم پیدا می‌شود و سکانس‌های فیلم با موقعیت‌های جغرافیایی و تصاویر و نماهای صرفا خوش‌تصویر پر می‌شوند و درام به بیراهه می‌رود. درواقع کارگردان به‌جای ارائه منطق روایی متقاعدکننده، دست به حاشیه‌پردازی می‌زند و همین درگیر ساختن فیلم با زواید، علاوه بر کشدار کردن آن، درام را دچار شلختگی می‌کند.
این دسته از فیلم‌ها عموما در طرح و پرداخت به شخصیت‌های‌شان نیز دچار ناپختگی‌اند. به عبارتی فیلمساز تعدادی شخصیت مسطح و فاقد پردازش را کنار هم قرار می‌دهد تا صرفا بر همان هدف اصلی خود یعنی داستانگویی متمرکز باشد اما همین امر منجر به آن شده است که شخصیت‌ها نیز همچون خود فیلم بلاتکلیف باشند، بازیگران در همان نقش‌های تکراری و کلیشه‌ای همیشگی دیده شوند و تلاش برخی از آنها همچون بیژن بنفشه‌خواه یا گوهر خیراندیش نیز برای ارائه بازی تأثیرگذار به‌دلیل عدم تطابق با دیگر بخش‌ها بیش از اندازه گل‌درشت باشد و درنهایت نیز کمکی به فیلم نکند.
عناصر گره‌گشایی و حل و فصل که از مهم‌ترین بخش‌های یک درام به شمار می‌آیند در این دسته از فیلم‌ها معمولا نادیده گرفته می‌شوند که کلوپ همسران نیز از این مساله جان به در نبرده است. آن بحران عجیب و غریب و مبالغه‌آمیز که حتی در بستر کمدی نیز توجیه چندان منطقی‌ای ندارد به‌راحتی آب‌خوردن رفع می‌گردد و همه چیز ختم‌به‌خیر می‌شود و فیلمساز برای نجات خود از طرح یک پایان‌بندی هوشمندانه، فیلم را با کنسرت یکی از شخصیت‌های اصلی - با بازی محمدرضا‌هدایتی- به پایان می‌رساند تا دل تماشاگر به تماشای فیلمی سرخوشانه با پایانِ شاد خوش باشد؛ غافل از این‌که این دسته از کمدی‌ها مدت‌هاست به مذاق تماشاگر خوش‌نمی‌آیند و مخاطب امروزی در پی تماشای فیلم‌هایی فاخر است، حتی اگر کمدی باشند.

یاسمن خلیلی فرد
منتقد سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها