عضو حزب مؤتلفه اسلامی در گفت‌وگو با جام جم آنلاین

عوامل داخلی انحطاط دولت مصدق چه بود؟/ رد پای ناصر جگرکی و رمضان یخی در تخریب آیت الله کاشانی

عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی ضمن آسیب شناسی تحولات قبل از کودتای 28 مرداد، به نقش وابستگان دربار شاه در تخریب وجهه روحانیت و ارعاب توده مردم برای جلوگیری حمایت از دولت مصدق پرداخت.
کد خبر: ۱۱۵۹۸۰۹
عوامل داخلی انحطاط دولت مصدق چه بود؟/ رد پای ناصر جگرکی و رمضان یخی در تخریب آیت الله کاشانی

حمیدرضا ترقی در گفت وگو با جام جم آنلاین با اشاره به توافق پشت پرده آمریکا و انگلیس در اوایل دهه 30 شمسی مبنی بر کاهش نفوذ لندن در تهران، گفت: طی این توافقات مقر شد تا دولت انگلیس دامنه نفوذ خود در ایران را محدود کرده و جای خود را به یک استعمارگر جوان همچون ایالات متحده بسپارد. لذا آمریکایی ها با بکارگیری تجارب استعمار پیر انگلیس و کمک مهره های سیاسی و جاسوسان بریتانیایی، ظرف مدت کوتاهی در تمام عرصه های حاکمیتی ایران جا باز کردند.

وی افزود: با روی کار آمدن دولت ملی مصدق و حمایت روحانیون از دولت وی، ما شاهد ملی شدن صنعت نفت و کوتاهی دست انگلیس و قدرت ها از این ثروت ملی هستیم. لذا دولت در حال نیل به استقلال سیاسی از انگلیس بود. اما با توافقات پنهان و آشکار قدرت ها این استقلال در ادامه به وابستگی به آمریکا تبدیل شد. جالب اینجاست حزب کمونیستی توده که در ایدئولوژی نقطه مقابل آمریکا و انگلیس بود در اقدامی هماهنگ نسبت به استقرار کامل آمریکا و سلطه او در ایران همکاری لازم را انجام داد. از این رو با همدستی قدرت ها میان آیت الله کاشانی و مصدق دو رهبر برجسته نهضت ملی شروع به اختلاف افکنی کردند.

این فعال سیاسی تصریح کرد: یکی از پیامدهای اختلاف افکنی میان ملیون و مذهبیون این بود که مصدق گمان می برد از جایگاه بالای مردمی برخوردار است و این مسئله موجب خودشیفتگی در وی گشت. او تصور می کرد حمایتی که در قیام 30تیر مردم مبنی بربازگشتش به قدرت علیه شاه انجام دادند صرفا حمایت از شخص اوست و روحانیت هیچ نقشی در این زمینه نداشته اند. همین رویه باطل باعث شد روز به روز شکاف بین سیاسیون وطن پرست بیشتر شود و به موازات آن هم آمریکا بسترهای لازم برای تسلط بهتر بر جامعه ایرانی را فراهم آورد.

ترقی با نگاهی آسیب شناسانه به تحولات قبل از کودتای 28 مرداد خاطرنشان کرد: آمریکا و انگلیس و حزب توده با ارایه اطلاعات غلط از تحولات سیاسی به مصدق بعنوان نخستوزیر وی را اسیر یک اشتباه محاسباتی از نحوه اداره کشور کردند. بر همین اساس با جدایی مصدق از دیگر جریان های سیاسی حکومت شاه با صحنه گردانی بیگانگان پای پوپولیسم اراذل و اوباش را به تضعیف دولت و تغییر معادلات کشور با هدف سرنگونی دولت مستقر باز کرد.

وی در این باره گفت: رژیم پهلوی با تطمیع الواطی همچون «ناصر جگرکی»، «حسین رمضانیخی»، «طیب حاج¬رضایی» و «شعبان جعفری»یک جنبش کاذب و کور ضد دولتی در جامعه ایجاد کردند و جو جامعه را به گونه ای ملتهب کردند تا جامعه به سمت نافرمانی مدنی و اغتشاش سوق پیدا کند. به همین خاطر گماشته های شاه و اراذل و اوباش با ایجاد رعب و وحشت و چماق وقمه کشی روی مردم، طرفداران مصدق و روحانیون را به حاشیه رانده و فضای سیاسی کشور را در اختیار سلطنت خواهان و حامیان دستگاه پهلوی قرار داد.

عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه روحانیت مبارز به رهبری آیت الله کاشانی و حمایت های آشکار آیت الله سید محمود طالقانی و فقیه عالی قدر سید رضا زنجانی تلاش کردند تا تحرکات کور و نا آگاهانه برخی از پیوستگان به تجمعات ضد دولتی را کنترل کنند و به موازات آن سعی نمودند تا مصدق را نسبت به رخدادها و توطئه های پیرامون خود آگاه کنند. اما متاسفانه مصدق همچنان در فضای قیام 30 تیر به خود مغرور شده بود و حتی نامه رسمی کاشانی مبنی بر احتمال کودتا علیه دولت را رد کرد. آن زمانی که در پاسخ به نامه کاشانی نوشت: «من مستحضر به پشتیبانی از مردم هستم»، در اصل تیر فتنه کودتاگران بر شقیقه دولت ملی را شلیک کرد.

وی با نگاهی به دیگر عوامل انحطاط دولت ملی و میدان داری کودتاچیان، ابراز داشت: هر اندازه مصدق به هشدارهای دلسوزان دولت توجه نمی کرد به همان میزان پایگاه مردمی خود را در بین آحاد جامعه از دست می داد. از طرفی او در دوران نخست وزیری خود اهانتها و اقدامات دور از شئون عناصر انگلیسی و حزب توده بر علیه روحانیت بویژه شخص آیت الله کاشانی را نایده می گرفت. حتی کار به جایی رسید وقتی نامی از کاشانی را روی گردن یک سگ انداختند، مصدق حتی این اقدام را محکوم نکرد تا باعث دلگرمی اندک حامیان دولت گردد. بنابراین علاوه براینکه شکاف نخبگانی بین سیاسیون داخلی بوجود آورد دشمنان این آب و خاک را در به زیر کشیدن دولت قانونی مصدق و استقرار یک حکومت دست نشانده همچون پهلوی دوم مصمم می کرد و همان مردمی که شعار «یا مرگ یا مصدق» سر می دادند در روز 28 مرداد دولت را به حال خود رها کردند و مصدق پس از عزل توسط دادگاه شاهنشاهی محاکمه و تبعید شد.

ترقی در پایان خاطر نشان کرد: در طول 1 قرن اخیر قدرت های استعمارگر اروپایی و بعدها آمریکا همواره یک نگاه منفعت طلبانه به موقعیت استراتژیک ایران داشتند. رقابت میان قدرت ها در این میان نشان دهنده عمق اهمیت بی نظیر ایران در خاورمیانه و جهان است. لذا استکبار جهانی حاضر است با صرف میلیادرها دلار و حتی از بین رفتن حیثیت سیاسی خود به این سرزمین مسلط شوند کما اینکه در جریان کودتای 28 مرداد این مهم رخ داد.

وی افزود: امروز هم ما شاهد انواع تحرکات ضد ایرانی کشورهای اروپایی و غرب علیه مردم ایران هستیم. بواقع آنها فارغ از اینکه کدام جریان این منطقه حساس به لحاظ ژئوپولتیک را اداره می کند به دنبال حذف استقلال و جایگزینی آن با وابستگی نظام به قدرت ها هستند. لذا باید توجه داشت امروز هم رهایی از بند مثلا استعمار انگلیس نافی استعمارگری دیگر قدرت ها از جمله آمریکا نمی باشد و نباید در دام آن افتاد. این نکته ای بود که مصدق نسبت به آن بی توجه بود و عاقبت دیدم چه هزینه سنگینی برای مملکت به همراه داشت.
محمدرضا شجاعیان/جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها