آشفتگی در سیاست خارجی آمریکا

سخن و رفتار دونالد ترامپ چه در زمان رقابت‌های انتخاباتی،‌ چه در دوران استقرار در کاخ سفید و بویژه سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. نخبگان و استادان دانشگاه‌های معتبر آمریکا همواره جزو منتقدان رئیس‌جمهور بوده‌اند. در همین زمینه با دکتر دیاکو حسینی، کارشناس‌ارشد مسائل سیاست خارجی آمریکا، گفت‌وگو کرده‌ایم که حاصل آن در پی می‌آید:
کد خبر: ۱۰۷۷۹۵۰
آشفتگی در سیاست خارجی آمریکا

انتقاد از سخنرانی رئیس‌جمهور آمریکا در سازمان ملل با چه رویکردی بیان می‌شود؟

ماهیت سیاست خارجی دونالد ترامپ، ادامه سیاست داخلی این فرد در آمریکا است. به تعبیری دیگر رئیس‌جمهور آمریکا تمایل دارد همان نوع سخن گفتن و روش سیاست داخلی را در صحنه‌ای بین‌المللی به نمایش بگذارد. یکی از شاخص‌های این مورد، استفاده از تعابیر و واژه‌های عوامانه و پوپولیستی در سخنرانی‌های داخلی و خارجی وی است. در سخنرانی اخیر دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، واژه‌ها، تعابیر و جملاتی که بیان شد برای حاضران و جهانی که به سخنان او گوش می‌دادند بشدت غافلگیرکننده بود. هدف ترامپ از این نوع کنش، خشنود کردن افراد و گروه‌هایی است که به وی رای داده‌اند، نه راضی کردن جامعه آمریکا. لازم به ذکر است که گرچه دونالد ترامپ نامزد پیروز جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری است، اما مقایسه رفتار و سیاست‌های وی با سنت واقع‌گرایان و نئوکان‌ها (نئومحافظه‌کاران) آمریکا، قیاسی باطل است. ترامپ هیچ گونه نسبتی با دو جریان اصلی فکری لیبرالیسم و واقع‌گرایی (رئالیسم) که سنت‌های موثر سیاست خارجی آمریکا را حداقل در دو دهه اخیر تشکیل می‌دهند، ندارد. از سوی دیگر، رئیس‌جمهور آمریکا، کوچک‌ترین توجهی به پیامدهای سخنان خود ندارد. هیچ گروه و جریان معتبری در آمریکا به این فرد مشورتی ارائه نمی‌کنند و احتمالا متن سخنرانی‌های وی محصول عملکرد تعدادی انگشت‌شمار از نزدیکان وی است. به همین دلیل ملاحظات دیپلماتیک و نکات ظریف مطالب تهیه شده در سخنرانی‌های روسای جمهور قبلی آمریکا در سخنان ترامپ وجود ندارد.

مخالفت استادان و نخبگان دانشگاهی آمریکا با رئیس‌جمهور در چه مواردی است؟

بسیاری از استادان و نظریه‌پردازان واقعگرایی و لیبرالیستی در دانشگاه‌های آمریکا جزو منتقدان دونالد ترامپ هستند. رئیس‌جمهور آمریکا تلویحا در برخی موضعگیری‌ها برخی مفروضات واقعگرایی را می‌پذیرد ازجمله این که آمریکا نباید در تمام بحران‌های جهان مداخله داشته باشد یا مسائل سیاست خارجی خود را با نگاه اقتصادی پیش ببرد، اما در نتیجه‌گیری‌های بعدی از اصول پذیرفته شده واقعگرایی دور می‌شود. در ارتباط با لیبرالیسم هم دونالد ترامپ موارد آزادی‌های فردی، حقوق بشر و تشویق گسترش دموکراسی در جهان را که از اصول پذیرفته شده لیبرالیسم است مورد بی‌توجهی قرار می‌دهد. رئیس‌جمهور آمریکا با جریان‌های فکری ریشه‌دار آمریکا که حداقل در دو یا سه دهه اخیر مطرح بوده‌اند، بیگانه است. متقابلا افراد شاخص این جریان‌های فکری هم که بخشی از نخبگان جامعه آمریکا محسوب می‌شوند، منتقد دونالد ترامپ هستند. در واقع یک نوع آشفتگی و اغتشاش فکری در سیاست خارجی آمریکا حاکم است. البته باید تاکید کرد این آشفتگی محصول دوران گذاری است که آمریکا حداقل از دهه 1990 به این سوی در حال طی کردن آن است. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دوسوال عمده پیش روی نخبگان آمریکایی قرار گرفته است مبنی بر این که اول، جهان بعد از دوقطبی و فروپاشی شوروی دارای چه مشخصاتی است. دوم، نقش و جایگاه آمریکا در این جهان چگونه باید طراحی شود. سه رویکرد فکری در این ارتباط مطرح شده‌اند؛ اول، نظریه‌پردازانی معتقد بودند آمریکا فاشیسم و کمونیسم را شکست داده است و اکنون باید به ساختار جمهوریت و اصلاح نظام سیاسی و اجتماعی خود بپردازد. دوم، در طرف مقابل نگاه هژمونیست‌ها مطرح بود که معتقد بودند اگر آمریکا اکنون از جهان عقب نشیند امکان ظهور کشورها و قدرت‌های جدید وجود دارد. نگاه سوم بر این اعتقاد بود راه میانه‌ای باید طراحی شود که آمریکا در نقاط کلیدی جهان ازجمله خلیج‌فارس و اروپای غربی حضور داشته باشد. گفت‌وگو‌های این سه رویکرد فکری تاکنون به نتیجه مشخصی منتهی نشده است و پیروزی ترامپ محصول این به بن‌بست رسیدن گفت‌وگوهای این رویکردهاست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
صعود به عشق مردم وطنم

گفت‌وگوی «جام‌جم» با امیرمحمد دانایی،جوان‌ترین ایرانی صعودکننده به اورست در آستانه سفر به کوه وحشی

صعود به عشق مردم وطنم

نیازمندی ها