سرهنگ محمدامین حسینی، کارشناس اطلاعات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با جام سیاست به بیان عملکرد داعش در عرصههای اجتماعی، سیاسی و نظامی پرداخته و نقش برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در حمایت از این جریان تروریستی و پشتیبانی از نیروهای مخالف محور مقاومت در عراق و سوریه را بیان کرده است.
در حال حاضر که داعش در معرض ضربات سنگین از سوی محور مقاومت قرار دارد، باوجود صدمات و لطمات شدیدی که در آواره کردن و کشتار مردم بی دفاع داشته، اما برای اشاعه یک فریب تبلیغاتی مدعی حمایت از مردم محروم منطقه و درصدد القای این موضوع است که عملیات نظامی محور مقاومت باعث آشفتگی وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم شده است. با توجه به حضور ایران به دعوت سوریه و عراق در مناطق بحرانی آیا این حضور صرفا در حد ارائه راهکارهای نظامی و دفاعی است یا شامل خدمترسانی به مردم جنگزده این مناطق هم میشود؟
اصولا حضور ما در سوریه و عراق برای جنگ نیست حضور ما برای ثبات منطقه و کمک به مردم مظلوم و ستمدیده است. حضور ما در راستای تعهد ما به دین و مذهب است. در عملیات نظامی معمولا منطقه درگیری و صحنه جنگ وضعیتهای مختلف پیدا میکند. گاهی اوقات منطقهای چند بار دست به دست میشود. در این تحولات و جابهجاییها مردم آسیبپذیر هستند و نیاز به کمک دارند لذا صحنه جنگ ماندگاری ندارد و این آثار و رفتار ماست که ماندگاری دارد. اگر ما توانستیم با رفتار مناسب و پسندیدهای که در پیش خواهیم گرفت با آنها برخورد کنیم طبعا خاطره خوشی از ما در ذهن آنان نقش خواهد بست. بنابراین نوع رویکردها در این زمینه بسیار مهم است. بیان رفتار خوب یک شیعی از سوی برادران اهل سنت بسیار تاثیرگذار خواهد بود. سعی ما بر این است که در هر منطقهای حضور پیدا میکنیم با اهالی منطقه رفتار شایسته و مناسب داشته باشیم. به عبارت دیگر اتخاذ رویکرد و رفتار مناسب در برخورد با اهالی و مردم مناطق بحرانزده بسیار سودمندتر و موثرتر از رویکردهای نظامی و دفاعی خواهد بود. الحمدلله مشاورین نظامی ما رفتارشان با مردم بسیارسنجیده و برادرانه است زیرا جنگ سوریه و عراق به پایان میرسد و ما دوباره به کشورمان باز خواهیم گشت، اما آنچه که در ذهن مردم منطقه بحرانزده میماند و ماندگاری دارد رفتار پسندیده ماست. بسیاری از اهالی این مناطق در محرومیت بهسر میبرند و برخی از آنها حتی از امکانات اولیه زندگی برخوردار نیستند. حضور ایرانیها در این مناطق باعث شد که برخی از امکانات برای رفاه حال این افراد فراهم شود. تامین سرپناهی برای زندگی، در نظر گرفتن امکانات بهداشتی و رفاهی، بهینهسازی سیستم برقرسانی، تهیه امکانات غذایی و آشامیدنی و حتی تامین پوشاک برای نیازمندان و بیسرپرستان ازجمله اقداماتی بود که تاکنون ما در این مناطق انجام دادیم. مهم این است که با حضور ما در این مناطق، مردم احساس امنیت و آرامش کنند. بسیاری از آنان که افکار و عقایدی غیرشیعی داشتند و تا قبل از حضور ایرانیها و تحرکات محور مقاومت در معرض بسیاری از شایعات آلوده نسبت به ماهیت، اندیشه و جریان شیعی قرار داشتند، در شرایط کنونی نگاه مثبتی به ما پیدا کردند چون ایرانیها تلاشهای فراوانی را برای بهبود وضعیت زندگی مردم مناطق بحرانزده داشتند. من دیدم که بعضی از برادران ما آنچنان خوب و دلسوزانه با مردم برخورد کردند که گویی این افراد جزو خانواده آنهاست کاش میتوانستم اسم ببرم از برادرانی که دیدم بارها غذای خودشان را نخوردند و به افراد یتیم و بیسرپرست میدادند این کار مارا به یاد بزرگان دین میانداخت این سیره شیعه و اهل بیت است.
واقعیت این است که عملکرد نظامی داعش فراتر از یک گروه تروریستی بوده و این گروهک مانند یک دولت، با دو ارتش عراق و سوریه میجنگد. داعش در این دو کشور از چه سازمان رزمی برخوردار است؟
برای ما واضح است که این جنگ نیابتی از طرف استکبار است و سازماندهی داعش توسط سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی بعضی از کشورهای منطقه و غربیها اتفاق افتاد. نیروهای داعش در یک تقسیمبندی کلی دارای یک هسته و یک پوسته هستند. هسته داعش شامل فرماندهان آموزشدیده و با تجارب جنگی بالاست که البته از تعداد کمتری نسبت به پوسته برخوردارند. پوسته داعش که عمده نیروهای آنها هستند، شامل گروههای تروریستی و وهابی است و بیشتر افراد بیسواد و کمسوادی هستند که شستوشوی مغزی شدند و البته قرائن و شواهد نشان میدهد که در جریان عملیاتهای نظامی بعضا از مواد مخدر استفاده میکنند. برای ما محرز بود افرادی که روبهروی ما هستند و با ما میجنگند آدمهای عادی نیستند. عمده کسانی که در بین نیروهای تکفیری و داعشی اقدام به عملیات انتحاری میکنند از قبل مواد مخدر مصرف کردهاند. این پوسته سرپنجههای داعش را تشکیل میدهند. نیروهای سرپنجه البته از آموزشهای بالای نظامی برخوردار نیستند و عمدتا برای درگیریهای اولیه و عملیات انتحاری از آنان استفاده میشود. بعد از نیروهای سرپنجه، دستههایی هستند که آموزشهای بیشتری دیدهاند و وقتی که نیروهای فدایی در هجوم و تصرف منطقهای شکست میخورند آنها وارد عمل میشوند. برای عملیات نظامی ابتدا نیروهای انتحاری وارد عمل میشوند و مثلا برای گرفتن یک مقر نظامی اقدام به آتش تهیه با ادوات سنگین میکنند. آنها در گذشته کمتر از توپخانه استفاده میکردند البته دلیلش نداشتن توپ نبود. در سالهای اول درگیری نیروهای داعش موفق به گرفتن غنیمت نظامی از ارتش سوریه شدند. با این حال داعشیها بیشتر از ادوات سنگین و خمپاره 120 و 81 استفاده میکنند. روش آنها برای تصرف یک مقر نظامی این است که خودروی جاسازی شده پراز تیانتی همراه یک راننده با سرعت به سمت مقر نظامی حرکت میکند. این کار با سه هدف جنگ روانی، پرت شدن حواس نیروها و تلفات بالای نظامی صورت میگرفت. انفجارهای صورت گرفته به خاطر مقادیر زیاد تیانتی استفاده شده قدرت تخریب بالایی دارد. انفجار با این حجم بالا باعث آشفتگی نیروهای دفاعی میشود و موجب بههم ریختن شیرازه دفاعی نیروهای موجود در منطقه شده و نیروهای هجومی داعش از این موقعیت استفاده و سنگرهای تدافعی را تصرف میکنند. تروریستها بعد از استفاده از اصل غافلگیری با بهکارگیری تیربارهای 57 و 14/5 سنگرها را بشدت تیرباران میکردند. این مساله باعث میشد ارتش در موضع دفاعی قرار بگیرد و مقاومت سختی را متحمل شود. بعد از این مرحله چند گروه هشت نفره شامل جوانان آموزش دیده داعشی و عمدتا غیرسوری با فاصله سنی بین 18 تا 25 ساله حمله را آغاز میکردند. البته این یکی از تاکتیکهای متداول داعش است گاه که گروههای مزدور و غیرسوری به خاطر تحقق نیافتن اهداف قصد عقبنشینی داشتند و این موضوع را با بیسیم به فرماندهان خود اطلاع میدادند، این درخواست با مخالفت فرماندهان داعشی مواجه میشد. طبعا تلف شدن این نیروها برای فرماندهان داعشی از اهمیت خاصی برخوردار نبود. به عبارت دیگر داعشیها از این نیروها به عنوان پیشقراول استفاده میکردند و اگر هم کشته میشدند برایشان اهمیتی نداشت.
داعشیها از چه تسلیحات و ادوات نظامی استفاده میکنند؟
داعشیها همه ادوات شناخته شده نظامی و سلاحهای دستساز و غیرمتداول را در اختیار دارند و از آنها استفاده میکنند. میزان سلاحهای داعش از چنان فراوانی برخوردار است که حتی آنان سلاحی به نام موشک کرنت را که برای از بین بردن تانک و ایجاد انفجار در بین جمعیت استفاده میشود برای کشتن نفر بهکار میبرند، این نشانه حمایت و پشتیبانیهای بیدریغ عربستان و آمریکا از داعش است. این سلاحها از کشورهای آمریکا و انگلیس تهیه و با دلارهای سعودی خریداری میشود. جالب اینجاست که امکان تهیه هر گونه سلاحی برای داعش از سوی کشورهای منطقه و فرامنطقهای فراهم است، اما تاکنون دیده نشده که داعشیها از هواپیما استفاده کنند.
به نظر میرسد که شرایط برای ارسال هواپیما برای نیروهای داعشی فراهم است، اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. این احتیاط بیش از حد آمریکا برای اسرائیل است آمریکا در پی ایجاد بیثباتی کنترل شده در کشور سوریه است. به این معنا که نیروهای فرامنطقهای قصد بیثباتی در عراق و سوریه را دارند، اما در پی آن هستند که اوضاع را کاملا به صورت کنترل شده در اختیار خود داشته باشند. آنها در پی این نیستند که همه امکانات و پشتیبانیهای خود را در اختیار داعش بگذارند چون روی کار آمدن یک حکومت افراطی احتمالی مانند داعش در سوریه و عراق باعث نگرانی فزاینده برای نیروهای منطقهای و فرامنطقهای است. از این روست که همه سلاحها را در اختیار آنها قرار نمیدهند. طبعا امنیت اسرائیل برای آنها مهم است و نمیخواهد در پی تشکیل حکومت احتمالی داعش، آنها با سلاحهایی که در اختیار دارند امنیت رژیم صهیونیستی را با مخاطره مواجه کنند. بنابراین هدف اصلی آنها در عراق و سوریه ایجاد بیثباتی کنترل شده است. دادن هواپیما یا موشکهای دوربرد به داعش این هدف را با مشکل مواجه خواهد کرد. از این بحث که بگذریم وضعیت جغرافیایی کشور سوریه است که سرزمینی هموار بهشمار میرود و تقریبا 80 درصد از خاک این کشور مستعد برای عبور و مرور خودروهای شاسیبلند است. به همین خاطر داعشیها در عملیات نظامی بیشتر از جنگ سواره استفاده میکنند و از توپهایی مثل توپ 23 که در قدیم معمولا برای شلیک زمین به هوا استفاده میشد، در جنگ سوریه به صورت زمین به زمین و به عنوان تیربار استفاده میکنند. توپ 57 سلاحی بود که برای زدن هواپیما از آن استفاده میشد، اما الان داعشی این توپها را روی تویوتاهای شاسیبلند میگذارند و در هجوم و حملات از شیوه تاخت استفاده میکنند. تاخت یکی از شیوههای جنگ چریکی است تا از زمان حرکت از مقر خود تا رسیدن به دشمن کاسته شود و تلفات کمتری به آنها وارد گردد. دوم اینکه استفاده از این شیوه ممکن است در بین نیروهای مقابل رعب و وحشت ایجاد کند. گاهی هم با استفاده از شرایط گرد و غبار با خودروهای تندرو و در حالت تیراندازی مداوم خود را به سرعت به مقر نیروهای مقابل میرسانند. در این شرایط امکان غافلگیری نیروهای مقابل وجود دارد چون با سرعت خود را به خاکریز نیروهای مقابل میرسانند. بنابراین داعشیها برای آتش تهیه از ادوات سنگین و برای پیشروی از شیوه تاخت استفاده میکنند. نارنجک و اسلحه کلاش هم از دیگر ادوات نظامی داعشیها در عملیات است.
میان داعشیها و دیگر گروههای تروریستی چه هماهنگیهایی وجود دارد؟ البته خبرهایی هم از اختلاف میان داعش و جبهه النصره منتشر شده، دلیل این اختلافات چیست؟
جریان درگیر با ارتش سوریه و حتی ارتش عراق، شامل گروههای متفاوتی است. یکی از دلایلی که باعث شد این گروهها نتوانند به اهدافشان برسند وجود همین اختلافات است. البته تلاش بازیگران خارجی تحولات سوریه کاهش اختلافات میان وهابیت و گروه اخوانالمسلمین بود که به موفقیتهایی در این زمینه رسیدند. در سوریه جریانی متعلق به اسلام سیاسی وجود دارد که بخشی از این جریان را اخوانالمسلمین تشکیل میدهد. در گذشته این گروه ازجمله جریانهای فعال مخالف حکومت سوریه بود. داعشیها و جبهه النصره از قبل به لحاظ نوع بینش با هم اختلاف دارند. شعار داعش برپایی حکومتی جهانی است و البته ازجمله روشهای این گروه این است که وقتی موفق به تصرف منطقهای میشود آن را با خاک یکسان میکند. ولی معارضین یا ارتش آزاد البته گونهای دیگر میاندیشد و معتقد است که باید شرایط را برای حکومت کردن بعد از بشار اسد در سوریه فراهم کرد، اما هدف داعشیها نابود کردن سوریه است. داعش در نهایت مکه را مرکز حکومت خود قلمداد میکند. به نظر من این مساله به اختلاف پوسته و هسته نیروهای مخالف حکومت سوریه برمیگردد. پوسته از اهداف پشت پرده خبر ندارد و همان رویکردهای خود را دنبال میکند، اما هستههای محور با توجه به اینکه اهداف مشترکی را مدنظر دارند در پی هماهنگی با هم هستند. در صحنه سوریه شاهدیم که هیچ گاه جبهه النصره و داعش در یک منطقه و محور در کنار هم نجنگیدند. به عنوان مثال جاده مواصلاتی حماه تا خناصر به طول 100 کیلومتر در اختیار ارتش سوریه است و این محور حائلی میان داعش و جبهه النصره میباشد، در حالی که دو طرف جاده در اختیار داعش و النصره بود ولی عملیات مشترک انجام نمیدادند و حتی شاهد گشودن آتش داعش و جبهه النصره نسبت به مواضع یکدیگر بودیم، اما برخی اوقات که از طرف جبهه ما به یکی از آنها فشار میآمد با دستور از بالا مانند سرویسهای اطلاعاتی غرب به همدیگر کمک میکردند. در سال 94 همزمان با شروع عملیات محرم در منطقه حلب، جاده مواصلاتی بین حلب و حماه دست ارتش بود، اما این جاده در منطقهای مابین داعش و جبهه النصره وجود داشت. جناح مقابل ما در عملیات محرم، جبهه النصره بود. همزمان با پیشروی ما به مواضع جبهه النصره، داعش از فرصت استفاده و از پشت سر به مواضع ما حمله کرد. این درست همزمان با انتشار اخباری مبنی بر وجود اختلاف میان داعش و جبهه النصره بود. این مساله نشاندهنده هماهنگی پشت پرده میان هستههای اصلی نیروهای تروریستی ازسوی قدرتهای فرامنطقهای است. از سوی دیگر جبهه النصره شامل گروههای مختلف ازجمله برخی طوایف است. وجود همین ترکیب بعضا آنها را برای اجرایی کردن طرحهای عملیاتی با مشکل مواجه میکرد. بعضا روسای برخی از طوایف با اجرای عملیات موافق نبودند و همین مساله جبهه النصره را برای تحقق اهدافش با ناکامی روبهرو میکرد. حتی این اختلاف بعضا باعث شکست عملیات نظامی جبهه النصره میشد چون در برخی از مواقع گروههایی که پشتیبانی عملیات را به عهده دارند به خاطر اختلافشان با دیگر گروهها از پشتیبانی نیروهای عملکننده خودداری میکردند. البته این اختلافات در بین ارتش سوریه به صورت کمرنگ وجود دارد، چون در ساختار این ارتش، افرادی با مذاهب مختلف، شیعی، علوی، اسماعیلی، دروزی و سنی حضور دارند و بعضا ممکن است ناهماهنگیهایی با هم داشته باشند که البته اختلافات در مقایسه با جریان مسلحین و جبهه النصره پررنگ نیست.
جبهه داعش در عراق با جبهه داعش در سوریه چه رابطهای دارد؟
داعش در سوریه و عراق یکی است و فرقی با هم ندارند، هر دو در یک جبهه و با یک هدف میجنگند. وقتی داعش در سوریه به اهداف خود نرسید و با مقاومت ارتش و بسیج مردمی روبهرو شد درصدد ایجاد جبههای جدید در عراق برآمد تا اربابان خود را راضی نگه دارد. در سال گذشته ماشاهد بودیم وقتی ارتش عراق در پی تصرف فلوجه بود، خیلی از پایگاههای داعش در رقه و دیرزور نیروهای خود را از ده نفر به دو نفر تقلیل دادند و به عنوان نیروهای کمکی به سمت فلوجه اعزام شدند. مرکز سیاسی داعش درحالحاضر در رقه است و بیشتر هزینه اقتصادی خود را از فروش نفت به اروپا در لیبی و دیگر مناطق تامین میکند.
چرا داعش در عراق سریعتر از سوریه عمل کرد؟ وقتی که بحران عراق شروع شد اخبار حاکی از پیشرویهای سریع داعش در عرض مدتی کوتاه دراین کشور بود. این در حالی است که پیروزیهای این گروه تروریستی در سوریه، بیشتر زمان برد؟
پیشروی اولیه داعش در عراق به عواملی چند بستگی داشت. عراقیها در وهله نخست غافلگیر شدند و طراحی این عملیات برقآسا از بالا صورت گرفت. عراقیها دو لشکر قوی در الانبار داشتند که بعد از شروع عملیات داعش اصلا نجنگیدند و در کمتر از 24 ساعت الانبار سقوط کرد. این منطقه به لحاظ جغرافیایی دارای وسعتی نزدیک به نیمی از عراق است. کاملا مشخص بود که برای اشغال الانبار از قبل هماهنگیهای لازم صورت گرفته بود. سیستمهای جاسوسی غرب در این منطقه بسیار فعال بودند و مردم را از کدخدای یک روستا گرفته تا فرمانده لشکر کاملا توجیه کرده بودند و هماهنگیهای لازم با آنها بهعمل آمده بود. تعدادی از نیروهای داعش از سوریه و تعدادی از مرزهای عربستان وارد الانبار شدند. چند روز قبل از این حمله، بسیاری از تجهیزات و ادوات نظامی به الانبارمنتقل و به لشکرهای مستقر در حوالی موصل واگذار شد تا به نفع داعش بهکار گرفته شود و در اولین فرصت بعد از اشغال الانبار این تجهیزات در اختیار داعش قرار گرفت. عملکرد مسئولان نظامی و سیاسی در این استان حاکی از هماهنگیهای قبلی برای استقبال از داعش بود. برخی از افسران بهجای مانده از دوران حکومت صدام در رأس ارتش با تبانی و هماهنگی با داعش توسط سرویسهای اطلاعاتی دیگر کشورها مسئولین کشور عراق را غافلگیر کردند و این بلای بزرگ گریبانگیر کشور عراق شد.
آیا اشتباهات دولت وقت عراق هم در این زمینه موثر بود؟
بعضی اشتباهات نوری مالکی در این اتفاق بیتاثیر نبود ولی موارد زیادی وجود داشت که در این مساله دخیل بود. قبلا به المالکی توصیه شده بود که پاکسازی ارتش از نیروهای بعثی را جدی بگیرد، اما متاسفانه او به این توصیه توجهی نکرد. عناصر بعثی در آن زمان در ارتش عراق حضور پررنگی داشتند و از نیروهای تابعه خود بهنفع مطامع و اهداف سیاسی استفاده میکردند. حتی زمانی که برای نیروهای ارتش تامین اعتبار میشد، فرماندهانی که نیت مخالفت با دولت را داشتند عمدا تعداد ارتش را بالاتر از آمار واقعی اعلام میکردند تا برای همان تعداد نیروی اعلام شده تامین منابع و اعتبار صورت گیرد و فرماندهان بعد از دریافت این امکانات از آنها برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکردند. همین مساله باعث ضربه پذیرتر شدن ارتش عراق شد و بعد از نوری المالکی پاکسازی ارتش جدی گرفته شد که البته مضراتی هم داشت. جابجایی بیش از 80 درصد فرماندهان ارتشی طبعا نارضایتیهایی را در پی داشت هرچند این مساله لازم بود ولی باید در زمان مناسبتری انجام میگرفت. حضور نیروهای آمریکایی در عراق در این موضوع بیتاثیر نبود، زیرا مهرههایی از ارتش با آمریکا هماهنگ شده بود و موجب شد که این توطئه براحتی شکل بگیرد.
روند پیروزی ارتش عراق در روزهای اخیر سرعت بیشتری به خود گرفته و داعشیها بسیاری از مواضع خود در این کشور از دست دادند. شاید بتوان گفت با همان سرعتی که داعشیها اقدام به تصرف خاک عراق کردند با همان سرعت در حال از دست دادن مواضعشان هستند. آیا این نشاندهنده کاهش میزان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به این گروه تروریستی است؟
کشور عراق از وسعت و منابع بزرگی برخوردار است. همچنین این کشور مراکز دینی مهمی دارد. بخش زیادی از مردم عراق، شیعه هستند و به جنگ و جهاد و دفاع از حریم اسلام و اهل بیت(ع) معتقدند. ارتش این کشور در مقایسه با سوریه از انسجام بیشتری برخوردار است و از سوی دیگر بسیج مردمی و متقاضی برای جنگ با داعش در عراق خیلی بیشتر است. در عراق آنقدر متقاضی برای اعزام به جبهه زیاد بود که برای بسیاری از آنان امکان تهیه اسلحه وجود نداشت. اگر کارشکنی آمریکا نبود قبل از این، موصل به تصرف ارتش درمیآمد. همان سیاست بیثباتی کنترل شده از سوی بازیگران فرامنطقهای در عراق هم اعمال میشود. کارشکنیهای آمریکا بارها موجب عدم موفقیت ارتش و نیروهای مردمی شد.
وضعیت نیروهای ما در عراق و سوریه چگونه است، آیا در سوریه به خاطر هماهنگی با دولت این کشور فعالتریم و در عراق به خاطر روی کار آمدن حاکمیت جدید، به نسبت سوریه از نقشآفرینی کمتری برخورداریم؟
عراق و سوریه برای ما فرقی ندارد منتها عراقیها به نسبت سوریه از قدرت نظامی بیشتری برخوردار است و شاید به این خاطر است که حضور ایرانیها در این منطقه در ظاهر نمود کمتری دارد. در سوریه وضعیت متفاوت است و چون این کشور مشکلات بیشتری دارد بنابراین حضور نیروهای ایران رنگ و صبغه بیشتری دارد. ما خواهان این هستیم که ملتها مخصوصا شیعیان سر پای خودشان بمانند. اگرما درسوریه و عراق حضور پیدا میکنیم برای دفاع از مردم است نه برای دولتها، ولی حمایت از حکومتهای مردمی و همسو با انقلاب و اسلام از اهداف انقلاب ما و بنیانگذار انقلاب اسلامی است. حضور مدافعین حرم برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و ائمه اطهار(ع) است.
گفتوگو : فتاح غلامی
ضمیمه جام سیاست
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد