مجموعه ثریا در شبکه یک مستندی با عنوان پدرخوانده به نمایش در آورد که از حیث بررسی شیوهها و تاکتیکهای جدید دولت آمریکا نکات مهمی را عنوان میکند. این فیلم مستند سراغ موضوعی حیرتانگیز و قابل تامل میرود؛ برنامهای با عنوان ایران پروجکت در ساختار حاکمیتی دولت و البته دولت سایه آمریکاست.
ماجرا از کجا آغاز میشود؟
همه چیز از یک هتل در هلند شروع میشود؛ هتل بیلدربرگ که بیش از نیم قرن محل تجمع سرمایهداران و البته تصمیمگیرندگان اقتصاد جهانی است و البته یک نام مشخص و عجیب پشت این تجمعات دیده میشود؛ دیوید راکفلر 96 ساله مولتی میلیاردر و سرمایهدار بزرگ آمریکایی و تصمیمگیرنده اصلی بنیاد راکفلر که تقریبا به عنوان اصلیترین لابی نفوذ در دولت ایالات متحده شناخته میشود. این گردهمایی با حضور راکفلر و دوستانش عمدتا باعث تغییرات مهم در اقتصاد و سیاست جهان میشود.
بهعنوان نمونه، همین گروه باعث بوجود آمدن شرایط ایجاد واحد پول اروپایی و پیمان ماستریخت یا اتفاقاتی از این دست میشوند که به ظاهر حتی در برخی مواقع با منافع آمریکا در تضاد است، اما در درازمدت اثرات امپریالیستی خود را نشان میدهد، اما شاید این سوال پیش بیاید این هتل و راکفلر چه ربطی به ایران به طور خاص دارند؟
ربط داستان به یک نام ویژه بازمیگردد؛ ویلیام لوئرز، سفیر ایالات متحده در چکسلواکی سابق بین سالهای 1983 تا 1986 و مدیر برنامه ایران پروجکت از اعضای ارشد صندوق راکفلر است که در دوران اوج جنگ سرد وظیفه ارتباط با نخبگان چکسلواکی را داشته و بسیار به واتسلاو هاول در راه رسیدن به ریاست جمهوری چک کمک کرده است.
این سفیر سابق و مدیر کنونی به شکل جدی معتقد است مدل مشابه اجرا شده در این کشور اروپای شرقی به شکل کامل در ایران هم قابل اجرا خواهد بود. این اعتقاد از آنجا شکل میگیرد که او در بیش از یک دهه مدیریت ایران پروجکت و اجرای آن، بررسیهای بسیاری انجام داده و به صورت مستقیم این برنامه را در پراگ اجرا کرده است، اما بهتر است برای درک بهتر این برنامه نرم به چند نمونه از این برنامهها در اروپای شرقی بپردازیم.
اتحاد جماهیر شوروی
زمانی که میخائیل گورباچف دو برنامه اصلاحات سیاسی و اقتصادی خود با نامهای گلاسنوست و پروسترویکا را آغاز کرد، آمریکاییها بسرعت متوجه شدند روزهای فروپاشی این ابرقدرت سرخ از راه رسیده است. آنها سالها منتظر این روزها بودند و به قول خودشان بدون شلیک حتی یک گلوله کرملین را فتح کردند.
این در حالی اتفاق افتاد که نزدیک به 70 سال بلوک شرق اجازه نفس کشیدن به تفکرات کاپیتالیستی را از چین تا مرز آلمان غربی نداده و طبق دکترین برژنف، شوروی نباید اجازه میداد هیچ کشور کمونیستی در جهان در معرض فروپاشی قرار بگیرد و حالا خود بهراحتی از هم پاشیده میشود. البته در مورد شخصیت گورباچف نظرات متفاوتی وجود دارد؛ به عنوان مثال کمونیستهای دوآتشه او را خائن و جاسوس سیا و غربیها او را ناجی شوروی و آغازگر دوران آزادی بلوک شرق میدانند، اما آن چیز که مسلم است نقش برنامههای آمریکاییها در این فروپاشی غیرقابل کتمان است.
گرجستان
اولین انقلاب رنگی به شکل مدرن و کلاسیک در این کشور اتفاق میافتد و ادوارد شواردنادزه رئیسجمهور این کشور و وزیر امور خارجه شوروی در زمان گورباچف به شکل عجیبی از سمت خود برکنار شده و دقیقا کشور دو نیم میشود؛ نیمی غربگرا و نیمی طرفدار روسیه و شوروی سابق که در نهایت گرجستان به حیاط خلوت آمریکا تبدیل میشود و جالب اینجاست که در کمال حیرت و طبق مشاهده نگارنده در این کشور زادگاه استالین، نام اتوبان منتهی به فرودگاه تفلیس پرزیدنت بوش است!
این دو کشور بلوک شرق که اتفاقا در مستند پدرخوانده هم به آنها اشاره میشود، نمونههای بسیار خوبی از پروجکتهای آمریکایی هستند که عمدتا توسط دیپلماتهای کهنهکار این کشور اداره میشوند و این دیپلماتها بعضا عضو ارشد صندوق یا بنیاد راکفلر هستند. روش کار هم بر مبنای ایجاد سازمانهای مردم نهاد مانند سازمانهای خیریه جهانی یا نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل آمریکا و نه سازمان ملل متحد، ایجاد شوراهای روابط خارجی و از همه مهمتر گفتوگوهایی موسوم به گفتوگوی track 2 است.
این گفتوگوها به معنای دیالوگ مستقیم مقامات و دیپلماتهای سابق دو کشور است که در زمان گفتوگو سمت رسمی ندارند و به صورت محرمانه و سری انجام و طی این ملاقاتها خواستههای دو کشور در سطح غیررسمی مطرح میشود. این یکی از اصلیترین روشهای آمریکاییها در ایجاد رابطه با کشورهایی است که ارتباط دیپلماتیک با آن ندارند. طبق اسنادی که این مستند ارائه میکند، این گفتوگوها بیش از 12 سال است بین ایران و آمریکا و در سه دولت متفاوت اتفاق افتاده و این روزها که این ملاقاتها و دیالوگها به صورت رسمی در جریان است تمرکز بیشتر روی گفتوگوهای track 1 و بین مقامات رسمی خواهد بود.
اما شاید دردناکترین قسمت این اتفاقات، شرایط وحشتناک اقتصادی کشورهایی است که در این بازی خطرناک فریب تبحر آمریکاییها را میخورند. بررسی شرایط زندگی کشورهای بلوک شرق در سالهای پس از فروپاشی کاملا این نکته را نشان میدهد. البته این سرمایهگذاری اصولا برای تکههایی از جهان اتفاق میافتد که دارای منابع غنی نفتی یا معدنی و همچنین موقعیت ژئوپلیتیک قوی هستند که مسلما ایران از هر جهت واجد این امتیازات است و همان طور که تاریخ گواهی میدهد از کنفرانس تهران گرفته تا دوران معاصر همیشه ایران نقطه مهمی در معادلات جهانی بوده و خواهد بود.
اما نکته حیرتانگیزی که در مستند پدرخوانده به آن اشاره میشود، این که سایت ایران پروجکت بهراحتی در دسترس است و از همین جا هم میتوان عضو آن شد و اخبار و اطلاعات را دریافت کرد. البته این میزان شفافیت در اقدامات مداخلهجویانه در تاریخ این کشور سابقه طولانی دارد و برخلاف کشورهای کمونیستی، هر اقدام یا تغییری برای یک منطقه ابتدا به صورت آزمایشی در مقیاس کوچک یا حتی سریالها و فیلمهای سینمایی هالیوودی مطرح میشود و پس از افکار سنجی و جانمایی در اذهان از درون همان کشور هدف و در قالب پروژههای سیاسی و فرهنگی و حتی نظامی اتفاق میافتد. به عنوان مثال در یک تحقیق سینمایی مشخص شد تقریبا هیچ موضوع مبهم یا ناشناختهای در تاریخ این کشور وجود ندارد که قبلا توسط هالیوود تبدیل به فیلم نشده باشد. اتفاقاتی همچون واتر گیت یا ترور کندی و اتفاقاتی از ایندست و این یکی از تاکتیکهای رسانهای است که موضوعی برای ساخت فیلم برای کشورهای دشمن باقی نمیماند. یک نگاه در مورد فیلمهای ساخته شده در مورد این موضوعات در داخل و خارج آمریکا این موضوع را ثابت میکند.
در ساخت مستندهایی همچون پدرخوانده به لحاظ ساختاری میتوان در تجربههای بعدی برنامه ثریا به دو نکته مهم توجه کرد تا دیدنیتر شود؛ نخست این که باید موضوعات سیاسی روز مانند برجام و اتفاقات پیرامون آن جداگانه بررسی شود و اتفاقات تاریخی و تئوریهای انقلابهای مخملی و نرم در مستندی دیگر به تصویر درآید؛ چراکه تداخل این دو باعث میشود به لحاظ ساختاری هیچ کدام از این دو موضوع به سرانجام نرسد. دوم این که بهتر است گفتوگوهای کارشناسی در قالب نریشنی واحد بیان شود تا از مستندهای گزارشی فاصله گرفته شود. در مستند پدرخوانده متن نریشن اصلی که ناصر طهماسب به زیبایی اجرا میکند گاه در میان گفتوگوهای کارشناسان گم میشود.
شاید اگر جریانات سیاسی 75 سال گذشته ایران را مرور کنیم؛ چه از روزهایی که روزولت با بیاعتنایی به شاه جوان وارد تهران شد و به اتفاق چرچیل و استالین و با وقاحت تمام دنیا را تقسیم کردند تا همین روزها که بدبینی مردم ایران همچنان در بالاترین حد خود قرار دارد، آمریکاییها مهمترین نقش منفی را در سیاست خارجی ایران داشتهاند و البته اهمیت ایران هم برای آنها به حدی است که بیش از یک دهه پروژهای به نام ایران پروجکت را طراحی کردهاند؛ پروژههایی که میتواند سوژه خوبی برای مستندسازان جوان ایرانی باشد تا به دور از هیجانات سیاسی و جناح بندیهای مرسوم به صورت مستند به موضوعاتی اینچنینی بپردازند. موضوعاتی که با توجه به نیاز افکار عمومی میتواند کمک بزرگی به حفظ آگاهی و هوشیاری مردم ایران داشته باشند.
مستند پدرخوانده فیلمی است برای نشان دادن ایران پروجکت، پروژه ناجوانمردانهای در ادامه سالها دخالت در کشوری که هزاران جوان از سه یار دبستانی و سه قطره خون ریخته شده به پای نیکسون تا بچههای بیادعای خاکریزهای جنوب مقابلش ایستادند تا بگویند اینجا مثل هیچ جای دنیا نیست. اینجا ایران است و همیشه آزاد و مستقل خواهد ماند.
بهرنگ ملک محمدی - ضمیمه قاب کوچک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست اداره کل روابطعمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی کشور مطرح شد
فرزاد آشوبی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد
تشكر از شما در خصوص مطالب فوق
اگر كتاب یا نشریه ایی در خصوص ایران پروجكت یا راكفلرها جهت مطالعه معرفی كنید ممنون میشوم
اموزگار