نگاهی به فیلم «یه حبه قند» رضا میرکریمی

پسند میرکریمی و هوای تافلری!

فیلم «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی، کلاژی متفاوت از سبک زندگی ایرانی است،کلاژی که هر لحظه از آن، روش و مشی زندگی ایرانی از زوایایی کاملا سنت‌گرایانه نمایش داده می‌شود. مدل خاصی از سنت‌گرایی غیرافراطی که واپسگرایانه نبوده و اتفاقا مفهوم قبیله گرایی ایرانی در فیلم با سیاقی کاملا مدرن تصویر شده است.
کد خبر: ۸۲۶۰۱۲
پسند میرکریمی و هوای تافلری!

آنچه در انتظار پسندیده است

در این کلاژ آمیخته به رنگ‌های متفاوت بصری در بخش روایی گزاره‌ای مهم از سبک و مشی زندگی ایرانی مورد واکاوی قرار می‌گیرد. در درام سینمایی «یه حبه قند» مهم‌ترین چالشی که مخاطب با آن مواجه بوده، انتخاب میان دو شیوه زندگی است؛ شیوه نخست در انتخاب سبک سنتی قبیله‌گرای ایرانی، یعنی آنچه در فیلم از ابتدا با فرمی خاص از مواجهه کاراکترها بر آن تاکید می‌شود. شیوه دوم سبک زندگی خاصی است که در انتظار «پسندیده» است. سبکی که در آتلانتیس بشری انتظار تغریق پسندیده (نگار جواهریان) را می‌کشد، زندگی مبتنی بر فردگرایی.

اما واکاوی یه حبه قند از دریچه سبک زندگی، نقبی به بررسی قبیله‌گرایی موج اول و فردگرایی موج سوم، برداشتی از پژوهش‌های الوین تافلر،آینده‌شناس آمریکایی است که قبیله‌گرایی جمعی را منسوخ شده و مربوط به شیوه و روش سبک زندگی بشر اولیه می‌داند. اما همین سبک زندگی که مدرنیست‌ها آن را منسوخ شده می‌دانند، با نمایشی منحصربه‌فرد در یه حبه قند اصالت پیدا می‌کند و شیوه زندگی اصیل ایرانی در قالب روایت ازدواج شخصیت اصلی فیلم یعنی پسندیده در مواجهه با سبک زندگی مدرن قرار می‌گیرد.

زندگی در خانواده بزرگ

مهم‌ترین مفهومی که در این فیلم بومی به آن تاکید محتوایی فارغ از شعار می‌شود، حرکت در مسیر حفظ زندگی قبیله‌ای و بومی است. به همین دلیل دوربین میرکریمی تا جایی‌که ممکن است از نمایش خصایص وکنش‌های فردی شخصیت‌ها در فیلم پرهیز می‌کند و با نمایش کنش‌های جمعی به نمایش سبک زندگی ایرانی مبتنی بر قبیله‌گرایی جمعی، با شکل خانواده بزرگ، نزدیک می‌شود.

الوین تافلر در کتاب موج سوم اشاره می‌کند: قبیله‌گرایی و زندگی جمعی رویکرد اجتماعی کاملا بدوی بوده و در موج نخست زندگی بشری منسوخ شده است. اما پسندیده (نگار جواهریان) چالش بسیار بزرگی مقابل خویش دارد. او قرار است از این زندگی جمعی جدا شده و به ینگه دنیا سفر کند؛ جایی که پیش‌بینی‌های تافلر در مورد شیوه زندگی فردگرای بشر محقق شده و اوج گرفته است.

آیا پسندیده از سرنوشت غمبار خویش وحشت دارد؟ آیا از آینده‌ای دلنگران است که تافلر برای بشری چون او پیش‌بینی کرده است؟! یا دلبستگی به قاسم (امیرحسین آرمان) است که او را از این سفر می‌ترساند؟! شگرد روایت عشاق در سینما، کهن الگوی دراماتیک است. از سوی دیگر مهاجرت و پذیرش سبک زندگی مدرن و زندگی در ماتریکس دیجیتال آمریکایی موضوعی است که در فیلم‌های سینمایی بسیاری مطرح شده است. اما از کهن الگوی کاملا تکراری عاشقانه و موضوع سردستی مهاجرت به جهان مدرن، مفاهیمی در زیر متن اثر مطرح می‌شود که مخاطب در موقعیت قضاوت قرار می‌گیرد.

قضاوت مخاطب

امروز ساخت فیلم‌هایی که مخاطبان را با حقه‌های دراماتیک در جایگاه قضاوت قرار می‌دهند، فراوانند. اما در اثری سینمایی با چنین پیکره‌ای، مخاطب میان دو کاراکتر یا دو موقعیت خاص و ویژه قضاوت نمی‌کنند. یه حبه قند مخاطب را وادار می‌کند میان سبک زندگی ایرانی یا سبک زندگی وارداتی (شبه مدرنیسم) قضاوت کند.

پیکره فیلم ساده و شبه مستند است با دوربین روی دستی که قلب کنش‌های جمعی را شکار می‌کند؛ اما ماحصل تمام شگردهای کلیشه‌ای و پیشرو فیلم رسیدن به موقعیت انتخاب است. این موقعیت انتخاب و قضاوت، قابلیت تفسیر جزئی را حتما دارد.

نگرش ضد موج سومی که برای نپذیرفتن سبک زندگی مدرن می‌جنگند، توسط پسندیده و دلبستگی به یک عاشق ساده همچون قاسم که شیفته زندگی ایرانی با سیاق جمعی است، مخاطب را در دوراهی سختی قرار می‌دهد.

همذات‌پنداری فوق‌العاده مخاطب با پسند میرکریمی موجب می‌شود مهاجرت و زندگی به شیوه مدرن همچون هیولایی در کمین به نظر آید و زندگی قبیله‌گرای میرکریمی جزء لاینفک اتوپیای ایرانی. به همین دلیل تماشاگر فیلم از تنهایی در انتظار پسند وحشت می‌کند.

سمبل جمعی

از سوی دیگر، قاسم اثرش در درام صرفا یک عاشق ساده نیست که حضورش به چند نگاه عاشقانه ساده معطوف شود؛ زیرا کارکردش در بطن درام، فراتر از یک عشق زمینی است. او از یک نقش کاملا تیپیکال ساده به سمبل و نماد زندگی جمعی بدل می‌شود. عشق قاسم بدل می‌شود به یک میل اینجایی و وطنی و قصه و روایت ساده میرکریمی یک جدل شگرف است برای انتخاب. مهاجرت در قالب روایت ازدواج کیوان و پسند تبدیل می‌شود به شوریدگی و تراژدی. مخاطب از این مهاجرت بی‌نهایت وحشتزده است و چندان میلی ندارد که پسند در دام زندگی فرد گرای ماتریکسی به دام بیفتد.

علیرضا پورصباغ

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها