مدتی از شما بیخبر بودیم. این روزها مشغول چه کارهایی هستید؟
من ایران نبودم و زندگی کردن در غربت برای کسی چون من که تعلق خاطری بسیار به هویتهای ریشهای و تاریخی وطن خود دارد و نیز همه تار و پود وجودش پرورده این دیار گهرخیز است و در دل و جانش به فکر اعتلا و سربلندی نام ایران و ایرانی است، کار بسیار دشواری بوده است.
همه بنمایه شور و شوق من متعلق به این فرهنگ و آیین دیرپای ایرانی است. اکنون خوشحال و خشنودم بهعنوان خدمتگزاری دیرینه و معلمی دلسوخته که نزدیک به نیمقرن کار و کوشش و تجربهاندوزی و ارائه آثاری بسیار و نیز مسئولیتهای گسترده در توسعه فضاهای آموزشی و ساختار انجمن خوشنویسان ایران همینطور شهرت و اعتبار برونمرزی جشنوارهها و همایشهای فرهنگی و هنری خارج از کشور و نمایشگاه و سخنرانی در دانشگاههای معتبر کشورهای اروپایی و آسیایی، ایالتهای فرهنگی آمریکا و دانشگاههای بزرگ کانادا به ایران بازگشتم. با توجه به این پشتوانه، دو سال در شهر ونکوور کانادا در جهت همین فعالیتها و اشاعه هنر گرانقدر خوشنویسی با جامعه ایرانی و مردم هنردوست کشورهای غربی فعالیت داشتم. این فعالیت در حوزه آموزش و برگزاری نمایشگاهها در شهرهای مختلف و دانشگاههای کانادا ادامه یافت و خوشحالم علاقهمندان بسیاری را به هنر خوشنویسی که یک هنر معنایی و ریشهای است و به نوعی یکی از هویتهای سرزمین ماست، آشنا کردم.
به دعوت چه نهادی به کانادا رفته بودید؟
به دعوت کسی نرفته بودم. از اعتبار هنری و رزومه فعالیتهای بینالمللیام استفاده کردم و ویزای کار و اقامت کانادا را گرفتم و عازم شدم.
با هزینه شخصی خودتان رفته بودید؟
بله، من با مرکز فرهنگی ـ هنری نوا به مدیریت استاد بهروزینیا که از مفاخر موسیقی سنتی ایران هستند در ونکوور کانادا مشغول به کار شدم.
با توجه به اینکه خوشنویسی با خط فارسی آمیخته است، چطور هنردوستان غربی که به خط فارسی آشنا نیستند، میتوانستند با خوشنویسی ایرانی ارتباط برقرار کنند؟
هنر یک ودیعه الهی است که در هر گوشهای از عالم بدون خط و مرز جغرافیایی و سیاسی گرامی داشته میشود و بالاخص هنر خوشنویسی که به عنوان هنری قدسی شناخته شده و با کارنامه درخشان چندصد ساله و نقشی فراگیر و جهانی حافظ مواریث فرهنگی ما بوده و در ترویج علم و ادب و اخلاق و فضیلت و کلام بزرگان تاریخ کشورمان مسئولیت بزرگ را ایفا کرده است.
یکی از اشتباهات مدیریت فرهنگی ماست که کشورهای حاشیه خلیجفارس فضای فرهنگی ما را هدایت میکنند. جای تأسف است جریان فرهنگی و هنری کشوری با تمدن چند هزار ساله را قدمت کشوری که سکه 50 ساله ندارد جهت بدهد |
هنر خوشنویسی ایران، هنری است که به عنوان خوشنویسی برای ایرانیان و به عنوان کالیگرافی در سطح جهانی برای همه کسانی که علاقهمند به فضاهای بنیادین هستند، مطرح میشود. این یک هنر پایهای و همیشگی محسوب میشود. فرقی نمیکند کسی با خط فارسی آشنا باشد یا نباشد. کسانی هستند که به ذات هنر خوشنویسی علاقهمندند؛ حال این هنر به خط فارسی باشد یا به لاتین. بنابراین وقتی شما هنری اینچنینی برای آنها عرضه میکنید این علاقهمندی با توجه به آمیختگی آن با ادب فارسی و مضامینی که از روی آن خوشنویسی میکنید، هنری پدید میآورد که مرز نمیشناسد. هنر وقتی که متعالی میشود دیگر مرز نمیشناسد و ارج و قرب مییابد و دیگر فرقی نمیکند ایرانی باشید یا خارجی.
چه اتفاقی افتاد که به ایران بازگشتید؟
دغدغه ارتباط گسترده با عزیزان و دلبستگانم در عرصه خوشنویسی و پیوند دیرینه با فرهنگیان و صاحبنظران که در طول دو سال دوری، لحظهای از من جدا نبودند و با امکانات گسترده ارتباطات پیوسته در گفتوگو و همدلی بودیم. باعث شد، برگردم گرچه این توفیق و سعادت در خارج از ایران نیز با مشتاقان و جوامع بسیار ارزشمند ایرانی و خارجی نیز فراهم آمده بود ولی دلبستگی عمیق، این نیروی معنوی که مظهر عشق و مهر و وفا بود و راز بقا و حیات من با وجود آنها استمرار مییافت، مرا به سوی خانه ابدیام و وطنم کشاند و من ناگزیر شدم به همین کانون عشق و مهر که برایم تعریف یک عمر کوشش را دارد، برگردم. گاهی برخی رفتنها آمیخته با قهر و اعتراضی است جبرانناپذیر. جامعه فرهنگی و هنری به دلیل گسترش بیرویه آماری و گاه بیکیفیت و فضای تنگ رقابتهای جاری و نبودن آگاهی در نقد و بررسی و مدیریت سلیقهای شاخصههای هنری دچار مشکلاتی میشود که جوانها و حتی میانسالها در جای خودشان قضاوت نمیکنند و کوتهنظریها و بخل و حسادتها فضای سالم و معنوی هنر و ارزشهای جامعه هنری را مخدوش میکند. برای من بعد عمری تلاش این فضا غیرقابل تنفس و کار و تلاش شد. کمتوجهی مسئولان در رفع این تنگناها عرصه را به بحرانهایی کشاند که در فکر جای تازهای افتادم که به دور از این جنجالها زندگی کنم.
چه عواملی باعث شده بود شما در اوج هنرمندی ایران را برای همیشه ترک کنید؟ البته اشاراتی به وضعیت نابسامان فرهنگی ـ هنری و کمتوجهی مسئولان داشتید. میخواهم مصداقیتر صحبت کنید.
آدمی که یک عمر با شور و عشق و انگیزه تحولات بنیادینی در یک هنر اصیل را فراهم آورده و به کارنامه هنری او مهر ماندگاری زدهاند این انتظار را دارد که حرمت و شئوناتش مصون و محفوظ بماند و بقیه عمر را در فضایی آرامتر به کار و تلاش بپردازد.
کار اقامت شما درست شد؟
درست میشد، اما ترجیح دادم برگردم.
البته اقتصاد هنر ایران رشد چشمگیری داشته است. شما فکر میکنید حالا که برگشتید فضای هنر ایران در مقایسه با دو سال پیش که کشور را ترک کردید، چه تغییراتی داشته است؟
مدیریت هنر در کشور ما یک مدیریت سلیقهای است، نه مدیریتی مبتنی بر کارشناسی، ولی زمانی که عدهای از پیشکسوتان هنر به عنوان نماینده رسمی از بالاترین ارکان هنری کشور منصوب میشوند و بعد از سالها رنج و ریاضت و تجربه برای ارزشیابی هنرمندان کشور با صداقت و ایمان رای میدهند، بعد از یکیدو سال از گذشت این نظریه فنی و هنری، عدهای دیگر میآیند آن را نقض میکنند و هر چه برای دفاع از حیثیت خود و هنرمندان جوان این کشور تلاش میکنید هیچ جواب مثبتی دریافت نمیکنید و حیران و سرگردان که این چه اعتماد و اعتباری است!
امروز شاهدیم در حراجهای معتبر جهانی مانند بونامز، کریستی یا ساتبی نقاشیخط عرضه میشود، اما خوشنویسی سنتی نه. علتش از نظر شما چیست؟
همین مدیریت در اقتصاد هم ایجاد مشکلات کرده. انجمن خوشنویسان ایران بهعنوان برجستهترین مجموعه فرهنگی ـ هنری نیمقرن گذشته دستاوردهای بسیار تاریخی، هنری و فرهنگی داشته، با وجود بروز و ظهور چهرههایی درخشان در اقلام گوناگون خوشنویسی یکباره همه امکانات تبلیغاتی به سمت گرایشهای نوین رفته و همه توجهات به بحثهای کاربردی معطوف میشود گرچه همه آثار کاربردی هنرمندان ارزش و اعتبار خود را دارد ولی اگر امروز این کارها از سوی کمپانیهای بزرگ کشورهای حوزه خلیجفارس و حراجهای گوناگونی حمایت میشوند دلیل برتری و کیفیت و ارزشیابیهای اصولی نیست.
فراموش نکنیم همه این دستاوردها تلاشهای جانبی هنر اصیل خوشنویسی است که استادان پیشکسوت آن از این قدر و سهم مالی و اقتصادی بیبهره ماندهاند. من شخصا همیشه مدافع کار تازه و خلاقیت و نوآوری در هنر بودهام و یکی از مدافعان سرسخت گرایشهای نوین جشنواره جهان اسلام سال 1375، ولی هیچ گاه فریب رنگ و فرمهایی که قرابتی با ریشههای اصیل خوشنویسی ایرانی را نداشتهاند، نخوردهام.
اعتقاد دارم که این حراجها و جشنوارهها در ایران که مظهر و سرچشمه تاریخی این هنر است باید برگزار گردد و نظارت استادان ایرانی حاکم باشد.
الان از همان استادان طراز اول انجمن خوشنویسان هم چهرههای زیادی در میان هنرمندان نقاشیخط میبینیم که اتفاقا آثارشان در حراجهای مختلف جهانی طرفداران زیادی دارد؛ مثل استاد شیرازی و استاد افجهای.
بله، چون اگر اینها در فضای سنتی و آکادمیک خوشنویسی تامین میشدند هرگز سراغ رنگ روغن نمیرفتند.
منظور شما از تامین شدن چیست؟
یعنی از نظر مالی تامین میشدند. اینها با مشکلات مالی مواجه بودند که سراغ این فضاها رفتند. میدانید که ایران مظهر و پایگاه خوشنویسی جهان است. ما با توجه به حمایت و استقبال کشورهای حاشیه خلیجفارس مثل امارات دچار این فضاها شدیم و متاسفانه هنرمندان ما هر چه اثر داشتند بردند و در آن فضا عرضه کردند. این یکی از اشتباهات مدیریت فرهنگی ماست که کشورهای حاشیه خلیجفارس فضای فرهنگی ما را هدایت میکنند. خیلی درد دارد جریان فرهنگی و هنری کشوری با تمدن چند هزار ساله را قدمت کشوری که سکه 50 ساله ندارد جهت بدهد. این کار را مدیریت فرهنگی ما باید انجام دهد.
فرهنگ و هنـر
سجاد روشنـی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد