خوشبختی روی خط تعادل

جام جم سرا- سردرگمی و کلافگی یکی از احساسات ناخوشایندی است که هر یک از ما در زندگی خود تجربه می‌کنیم، اما وقتی این حس سراغ ما می‌آید که تعادل را بین جنبه‌های مختلف زندگی خود از دست می‌دهیم.
کد خبر: ۷۹۷۱۷۸
خوشبختی روی خط تعادل

سعیده، بانوی 35 ساله‌ای است که وقتی از مشکلاتش حرف می‌زند گریه می‌کند. او یک فرزند 2 ساله دارد و فرزند دیگرش نوزادی است که ناخواسته و بی‌مقدمه وارد زندگی‌شان شده است.

سعیده ناچار است برای این‌که کارش را از دست ندهد کمتر از 2 ماه دیگر به سر کار خود برگردد و آن‌وقت 2 کودک می‌مانند که کسی نیست از آنها مراقبت کند.

همسرش شاغل است، اما زندگی‌شان کفاف سپردن 2 کودک به مهدکودک را نمی‌دهد.

مادرش نیز قادر نیست از هر 2 کودک با هم نگهداری کند. او اکنون مادری خسته و افسرده است که هنوز از زیر بار پرورش اولین کودکش کمر راست نکرده کودک دوم به خانواده وارد شده است.

سعیده می‌گوید: خود را مثل کرم ابریشمی می‌بینم که هر حرکتی می‌کنم تنها در پیله خودم است و هرگز نمی‌توانم از آن خارج شوم.

سعیده درست می‌گوید. برای این‌که بتوانیم مشکل را درست ارزیابی کنیم باید یک قدم از خود خارج شویم و به زندگی و مشکلاتمان از بالا و مثل یک شخص ثالث نگاه کنیم.

آیا چیزهایی هست که می‌توانیم تغییر دهیم؟

آیا چیزهایی هست که بتوانیم کنار بگذاریم؟

آیا سرمایه‌مان را می‌توانیم افزایش دهیم؟

آیا نیروی کمکی برای ما وجود دارد؟

چقدر می‌توانیم برای تمدد اعصاب زمان در نظر بگیریم.

خانواده چقدر از زندگی ما را اشغال کرده است؟

این سوالات و بسیاری از پرسش‌های دیگر است که می‌توانیم با مرور آن کمی از موقعیت فعلی فاصله بگیریم و آن را بهتر ارزیابی کنیم.

برای این‌که این کار بهتر صورت بگیرد یک قلم و کاغذ بردارید و سعی کنید مدار تعادل را ترسیم کنید.

زندگی شما باید در یک مدار 360 درجه بین کار و ثروت، دانش و تحصیلات، خانه و خانواده، معنویات و روحیات، دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و سلامت و زیبایی تقسیم شود.

برای این‌که بدانید آیا در تعادل هستید یا نه از یک تا 20 به وقت، سرمایه و اهمیتی که برای هر یک از ابعاد زندگی خود قائل هستید، امتیاز دهید. هر یک از بخش‌های زندگی که کمتر از متوسط به آن بها دهید سبب می‌شود بخش‌های دیگر زندگی‌تان شما را خسته و فرسوده کنند.

ارزیابی و برنامه‌ریزی

گام بعدی ارزیابی و برنامه‌ریزی است. تمام بخش‌های فراموش‌شده زندگی‌تان را طبق امتیازی که دارند رده‌بندی کنید.

قسمت‌هایی هست که ما زیاد به آن توجه کرده‌ایم و شاید 19 امتیاز به دست آورده‌اند. برای این‌که به تعادل برسید گاه عملی نیست که همه بخش‌ها را به 19 برسانید. گاهی لازم است این بخش را کمی تعدیل و بقیه قسمت‌ها را کمی تقویت کنید تا دوباره بر مدار تعادل و توازن قرار گیرید.

برای تقویت بخش‌ها برنامه‌ریزی کنید. می‌توانید کمی از وقت و سرمایه‌ای که به بخش‌های خیلی قوی اختصاص داده‌اید کم کنید و به سهم بخش‌های ضعیف بیفزایید.

اولویت‌بندی کنید و قسمت‌هایی از زندگی را که کمتر از 10 امتیاز کسب کرده‌اند مورد توجه قرار دهید تا به آنها بیشتر بپردازید و در مواردی که 14 امتیاز کسب کرده‌اید سعی کنید به دنبال ارتقا و شکوفایی باشید.

مرحله‌های 14 امتیاز به بالا را سعی کنید در وضع خود حفظ کنید.

به میزان رضایت خود از هر یک از این قسمت‌ها نیز امتیاز دهید و بخش‌هایی که امتیاز کمی کسب کرده‌اند را در برنامه تقویتی قرار دهید و سعی کنید آنها را به ایده‌آل‌های خود نزدیک کنید.

با این کار می‌توانید تعادل بیشتری در زندگی ایجاد کنید. اما باید در نظر داشته باشید ظرفیت و توانایی‌های شما محدود است باید آن را درست توزیع کنید وگرنه پرداختن زیاد به هر یک از وجه‌های زندگی می‌تواند شما را از وجوه دیگر غافل کند.

همه ما زندگی‌های مرفهی را سراغ داریم که گاه در آن جای عشق، خالی است و گاه انسان‌های تک‌بعدی با روح‌های کوچکی در قفس‌های طلایی سر می‌کنند.

همه ما دانشجویان سختکوشی را می‌شناسیم که نه کار می‌کنند و نه ازدواج و فقط دانشجو هستند یا زنان و مردان بااستعدادی که خود را با خانه‌داری نامحدود یا کار نا محدود و وسواس‌گونه از پا درمی‌آورند، بی‌این‌که به استعدادهای دیگر خود فکر کنند. استعدادهایی که ممکن است آنها را از این همه کار بی‌نهایت خلاص سازد.

وسعت بخشیدن

اگر می‌خواهید حیطه عملکرد خود را در این دایره اختیارات و ابعاد زندگی وسعت ببخشید باید تلاش کنید، برنامه‌ریزی کنید و مجری دقیق و خوبی باشید و مهم‌تر از همه در حین انجام امور هرگز تعادل را فراموش نکنید.

برای رسیدن به این هدف باید مهارت‌های خود را افزایش دهید. با برنامه‌ریزی، یادگیری چیزهای جدید و رعایت انضباط شخصی می‌توانید تلاش کنید و بزرگ شوید. بزرگ‌تر از آنچه اکنون هستید.

در مرحله اول از خود بپرسید که آیا من بهترین چیزی هستم که می‌توانم باشم.

این سوال را در همه ابعاد طرح کنید: آیا در کار خود بهترین کارمند ممکن هستم و نمی‌توانم خود را ارتقا دهم؟

در زندگی آیا همسر خوبی هستم؟

آیا به اندازه کافی سالم هستم و برای ظاهر خود تلاش کرده‌ام؟

آیا بنده خوبی هستم و در ابعاد معنوی بهتر ازا ین نمی‌توانم باشم؟

آیا چیزی نیست که بیاموزم و نمی‌توانم دانش و مهارت خود را افزایش دهم؟

آیا در صحنه اجتماع تمام کاری که می‌توانسته‌ام انجام داده‌ام و نمی‌توانستم انسان موثرتری باشم؟

حالا برای خود جدولی تهیه کنید و تمام این موارد را در یک ستون و ضعف‌ها و تهدیدها، نقاط قوت و فرصت‌ها و مهارت‌ها و تجربیات و چیزهایی که نیاز دارید بیاموزید و اهداف خود را در سطر نخست بنویسید و برنامه خود را برای رسیدن به اهداف با چشم‌اندازی درست و منطقی تنظیم و با دقت به اجرا بگذارید.

اگر شما هم مثل سعیده که در ابتدای گزارش در موردش صحبت کردیم، احساس می‌کنید که در یک پیله قرار گرفته‌اید، وقتش رسیده است که فرصت‌ها و تهدیدهای خود را ارزیابی کنید و اقدامات جدیدی که برای وسعت بخشیدن به زندگی خود نیاز دارید، در نظر بگیرید و شروع به تعادل بخشیدن کنید.

باور کنید یک برنامه متعادل کشتی خوشبختی شما را سریع‌تر از آنچه تصور می‌کنید، به سواحل امن و دوست‌داشتنی می‌رساند.

ماندانا ملاعلی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها