در جوامع قبیله ای زنان به لحاظ مشارکت در امور زندگی، دارای موقعیت مناسبی هستند. به همین سبب در قبایل ترک نیز مانند مغولها زنان احترامی خاص داشتند و زن و مرد از حقوق و امتیازات مساوی برخوردار بودند. "زنان در اداره امور خانواده، معیشت و مسائل گوناگون از جمله مشارکت در جنگ، همراه و همکار مردان قبیله و پا به پای آنان در تلاش و تکاپو بودند.
کد خبر: ۷۶۵۱۸۸
بانوان شاخص در عصر تیموریان

در عصر مغول و تیموریان به علت خصلت قبیله ای زنان از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار بودند، به طوری که در قانون مغول این امتیاز مسجل بوده است:
"اگر زنی نزد امیر برود و از او در مورد جزای خود و یا خویشانش عفو بخواهد، به خاطر احترام زنان، اگر جرم کوچک باشد بخشوده می شود. در صورت سنگین بودن جرم مجازات به نصف تقلیل می یابد."

مقام و موقعیت بانوان در نزد اقوام ترک و مغول ابن بطوطه سیاح نامدار مراکشی قرن هشتم هجری را که به قول معروف ربع مسکون آن روزگاران را مورد بازدید قرار داده و سفرنامه یارحله وی مورد استناد است به تعجب وا داشته به طوری که می نویسد:

"چیزیکه در این بلاد مایه تعجب فراوان بود احترامی بود که درباره زنان خود داشتند. مقام زن در میان این مردم بیش تر از مقام مرد است. اول باری که زنان امرای آن نواحی را دیدم در موقع حرکت از قرم بود که زوجه امیر سلطیه را در ارابه او مشاهده کردم. سراپای ارابه با روپوش کبود رنگ عالی تزئین گردیده و پنجره های آن باز بود ..."

در باره موقعیت زنان شاخص در دستگاه حکومتی می نویسد:

"مقام زن پیش ترکها و مغولها خیلی بلند و محترم است چنانکه بالای فرامین شاهی می نویسند: بفرمان سلطان و خواتین ... هر یک از خاتونها، شهرها و ولایت ها با عوائد فراون در دست خود دارند و در مسافرتها [یی] که با سلطان می کنند اردوی جداگانه ای دارند."

هارولدالمب درباره خصوصیات بانوان این عصر چنین آورده است:

"در آن روزها زنان تاتار بی پرده حرکت می کردند. حرم و پرده نشینی میان زنان تاتار معمول نبود و با مردان خود بر پشت زین نشسته در سفرهای جنگی و زیارت مکه و گردش همراه بودند از غرور و افتخار پدران فاتح خویش سهم می بردند و چون در هوای آزاد نشو و نمو یافته بودند طبعاً نشاط و شادابی فوق العاده داشتند. مادران و جده های آنان همه امور خانوادگی حتی دوشیدن شیر شتر و چکمه دوزی را به عهده می گرفتند.

زنان تاتار در زمان تیمور حق مالکیت داشتند و جهاز و هدیه هایی که به آنان اعطا می گشت متعلق به خودشان بود... و بر عکس زنان اروپایی هیچ گاه پشت کارگاه قلابدوزی و قالی بافی نمی نشستند. زنان تاتار همپای جنگجویان به میدان می آمدند و در منزل مشغول بچه داری بودند و در جشن ها و شادی ها با شوهران شرکت می کردند و اگر مردان شان شکست می خوردند زنها جزء غنائم دیگر به اسارت می رفتند."

بانوان تیمور در پیشرفت کار و موفقیت وی تأثیر مهمی داشتند و هر یک از آنان در موقع خود وظایف مهمی بجای آورده اند معذلک در زمان حیات وی زنان حرمسرا در امور کشوری دخالت نمی کردند فقط در بعضی موارد موفق می شدند از حدت خشم و غضب تیمور و زیاده روی در شقاوت و مجازات شاهزادگان و اطرافیان بکاهند.

ازجمله وظایف بانوان درباری مشارکت در تربیت شاهزادگان تیموری بود. فرزندان خاندان سلطنت را پس از تولد و انجام مراسمی از والدین جدا می کردند و تحت نظارت یکی از بانوان بزرگ تربیت می شد.

کلاویخو در سفرنامه اش از برگزاری ضیافت بزرگی در سال 807هجری با حضور خود وی خبر می دهد که در آن شاهزاده خانم ها اجازه داشتند که مستقلا مجلس جشن و سرور با حضور مردان تشکیل دهند.

بانوان شاخص در عهد جانشینان تیمور
شادملک آغا سرآمد زنان دربار سمرقند در زمان زمامداری خلیل سلطان از نوادگان و جانشینان تیمور توسط امیر سیف الدین از امرا تیمور از ایران به سمرقند آورده شد و جزو زنان امیر سیف الدین بود. خلیل سلطان پسر میرانشاه فرزند تیمور به این بانو توجه پیدا کرد و امیر سیف الدین وی را به خلیل سلطان واگذار نمود. شادملک در سمرقند شیوه درباری را فرا گرفت و خلیل سلطان شیفته او شد. این توجه و علاقه به حدی رسید که باعث خشم و غضب تیمور گردید و درباری را فرا گرفت و خلیل سلطان شیفته او شد. این توجه به حدی رسید که باعث خشم و غضب تیمور گردید و فرمان قتل وی را صادر کرد اما سرای ملک خانم یعنی خانم بزرگ دربار طلب عفو کرد و تیمور نیز درخواست وی را پذیرفت و شادملک نجات یافت.

"خلیل سلطان سرانجام پس از پیروزی ها و ناکامی ها شکست خورد و کردار و رفتار وی و شادملک نارضایتی عمومی را در سمرقند افزایش داد و قحط و غلانیز مزید بر علت شد و بر وخامت اوضاع افزود بالاخره خلیل سلطان به دست خداداد حسین که از امیران متنفذ و زمانی سرپرست و مشاور او بود اسیر افتاد." شاهرخ پس از تسلط بر سمرقند خلیل سلطان را همراه شادملک به حکومت ری فرستاد خلیل سلطان در، ری فوت کرد و شادملک نیز تاب دوری وی را تحمل نکرد به ضرب خنجری به زندگانی خود خاتمه داد و به نوشته ابن عربشاه هر دو را در ری در یک گور به خاک سپردند. این سرگذشت یکی از حوادث ظریف و حساس این دوره می باشد که با شقاوت های عصر تیموری چندان سازگار نیست.

گوهرشاد آغا دختر غیاث الدین ترخان از امراء بزرگ صاحب قران امیر تیمور و همسر شاهرخ و مادر الغ بیک است. وی بانویی با ذکاوت و مقتدر و در دستگاه حکومتی شاهرخ دارای نفوذ فراوان و در کلیه امور نظارت داشته است. "گفته می شود که نفوذ مقتدرانه گوهرشاد در معیت فرزندان و تعدادی از دولتمردان نظمی در حکومت شاهرخ بوجود آورده که باعث فراهم آمدن آرامش و رفاه در اکثر قلمرو حکومت وی گردیده و شهرت شاهرخ مدیون کارآیی و درایت گوهرشاد می باشد."
از ماندگارهای گوهرشاد در ایران مسجد جامع گوهرشاد مشهد از شاهکارهای معماری اسلامی محسوب می شود. این بنا توسط مهندس، معمار و طراح نامدار عصر تیموری قوام الدین زین الدین شیرازی ساخته شده است. این مسجد در سال 821هجری به دستور و هزینه مالی گوهرشاد احداث و جزو ملحقات بناهای آستان قدس رضوی است بنابراین فاقد ورودی جداگانه است و از جمله آثار ارزشمند این مجموعه کتیبه کاشی به خط بایسنقر فرزند شاهرخ می باشد. مجموعه مسجد جامع گوهرشاد مشهد علاوه از سبک معماری دارای کاشیکاری ها و کتیبه های فوق العاده زیبا و جالب است، به همین علت یکی از شاهکارهای معماری محسوب می شود. از دیگر آثار گوهرشاد می توان از مسجد جامع و مدرسه و خانقاه شهر هرات نام برد که این مجموعه نیز از آثار کم نظیر معماری اسلامی به حساب می آید.

"ازجمله بانوانی که در مقدرات حکومت تیموریان دخالت داشته اند می توان از فیروزه بیگم مادر سلطان حسین بایقرا و نیز خدیجه بیگم همسر وی را نام برد که هر یک در موراد حساس سعی داشتند در اداره امور مملکت موثر واقع شوند."

در عصر تیموریان گذشته از رونق بازار خرید و فروش کنیز و غلام و به بردگی کشاندن زنان و مردان اسیر در جنگ های متعدد و فروش آنها در بازارهای تجارت برده برای جلب توجه و رضایت بزرگان هدیه دادن زن نیز متداول بوده است. در داستان شادملک و خلیل سلطان متوجه شدیم که این زن ابتدا متعلق به امیر سیف الدین بود بنابر خواست خلیل سلطان به وی واگذار گردید و نیز در مورد تیمور چنین آمده است:

"در عهد تیموریان طبق مدارک موجود، امراء و سلاطین جهت جلب دوستی یکدیگر اقدام به هدیه دادن زن نیز می کردند و از این راه برای ایجاد مودت سود می جستند و آنان را در ردیف سایر اشیاء و اجناس به دربار یکدیگر می فرستادند. زمانی که تیمور به فتح بزرگ آنقره نایل شد، تصمیم گرفت تا از جانب خویش سفیرانی را با تحف و هدایای بسیار که نشانه محبت و علاقمندی وی نسبت به پادشاه کاستیل باشد بفرستد. این سفیر که بزرگی از قبیله جغتای بود، حاجی محمد نام داشت و با خود نامه تیمور و تحف گرانبهای او را برای پادشاه کاستیل همراه داشت.

"... حاجی محمد به دربار اعلیحضرت هانری آمد و آنچه تیمور لنگ به عهده او گذاشته بود عرضه کرد و نامه ها و هدایا و جواهرات و زنان که مسیحی بودند و تیمور آنها را از ترکان در جنگ آنقره به غنیمت گرفته بود تقدیم داشت."

منبع: سایت انجمن زنان پژوهشگر تاریخ

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها