آیا جن‌زدگی قدیم همان شیزوفرنی است؟ پاسخ به چنین پرسشی به طور حتم در خور تامل و تفکر بسیار است؛ چرا که در غور درباره این مهم با افرادی روبه‌رو هستیم که روزگاری با نام افراد جن‌زده بخشی از همین جامعه را تشکیل می‌دادند؛ کسانی که امروزه به آنها بیماران شیزوفرنی اطلاق می‌شود. این افراد کسانی بودند که ادعا می‌کردند موجوداتی ماورایی را می‌بینند یا صدای آنها را می‌شنوند؛ موجوداتی که بدن آنها با انسان معمولی تفاوت داشت و افراد معمولی گاه حتی اسم و رسم آنها را نیز نشنیده بودند. از این رو مردم عادی ترس و واهمه‌ای از این افراد داشتند و آنها را جن‌زده می‌نامیدند.
کد خبر: ۷۳۹۰۲۵

این در حالی است که این مشاهدات غالبا بر اساس اوهام و خیالات این اشخاص به وجود می‌آمد. در آن روزگاران سعی می‌شد چنین اشخاصی درمان شوند و از آنجا که پزشکان از پس درمان آنها برنمی‌آمدند، خانواده چنین افرادی دست به دامن دعانویسان و جن گیران می‌شدند. اما کار آنها بیهوده از آب درمی‌آمد و اگر چنین بیمارانی خانواده‌ای مسئول و آگاه داشتند، به آسایشگاه روانی سپرده می‌شدند.

در واقع مشخصات بیماری چنین افرادی با بیماری روانی شیزوفرنی یکسان بود. زیرا بیماران شیزوفرنی اشخاصی را می‌بیند و صداهایی را می‌شنود و افکاری را در سر می‌پروراند که برای دیگران ناآشناست. این دو موضوع و یکی دانستن یا یکی ندانستن آنها را بررسی خواهیم کرد.

موضوع ارتباط انسان با جن موضوعی است که در بین اقوام سامی بسیار به چشم می‌خورد. اقوام سامی به دو گروه اعراب و عبرانیان تقسیم می‌شوند. عبرانیان معتقد بودند ارواح گوناگونی در بیابان هستند که ظاهر و صفاتی انسانی دارند. آنها بر این تصور بودند که این موجودات نادیدنی چه نر چه ماده از نیرویی فریبنده و اغوا کننده برخوردارند. هنگامی که متون عبرانیان را مطالعه می‌کنیم، به نام لیلیت برمی‌خوریم. لیلیت نام روحی موذی است که آدم را گمراه می‌ساخته است. حتی در تصورات آنها شیاطین و جن‌ها به صورت تندباد جلوه‌گر می‌شد و به طرق مختلف در عالم خیالات آنها ظاهر می‌شدند. (بی ناس، 1379، 487)

اما در عین حال نیز نباید از قرآن و اشاره آن به وجود جن در داستان‌های گوناگون غافل شد. در داستان سلیمان آمده است که جن‌ها تحت اراده او بودند. «و برای سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمع‏آوری شد.» (27/17) «و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار می‏کردند و هر کس از آنها از دستور ما سر برمی‏تافت، از عذاب سوزان به او می‏چشانیدیم.» (34/12) داستان حضرت سلیمان در مورد انگشتری آن حضرت و همچنین بر تخت نشستن یکی از جن‌ها به جای آن حضرت که در سنت اسلامی وجود دارد، نمونه بارز اشاره به این موجودات در قرآن است.

دلی که غیب نمای است و جام‌جم دارد/ ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد

اعراب نیز به وجود جن یا هاتف، غول و پری باور داشتند. حتی بعضی ارواح و اشباح نامرئی نیز نزد ایشان وجود داشتند. ایشان کارهای خوب را به پریان نسبت می‌دادند (بی‌ناس، 710،1379،) و غول در نزد آنها موجودی موذی شبیه شیطان بود که باعث شر می‌شد و در قلب اعراب ایجاد رعب و وحشت فراوان می‌کرد. (همان، 710،1379) مسعودی درباره هاتف و جن معتقد است که آنها موجوداتی هستند که در نتیجه تنهایی و ترس اعراب بادیه‌نشین در بیابان‌ها و دره‌ها دیده می‌شوند؛ زیرا وقتی انسان در این قبیل مکان‌ها تنها باشد، اوهام پوچ و خیالات در انسان نفوذ می‌کند که باعث می‌شود صداهایی بشنود و اشخاصی را ببیند که غیرواقعی هستند و آنها را جن و هاتف نام نهد. (مسعودی، 1390 512 و514 )

نظامی در منظومه هفت پیکر خود داستان مردی مصری به نام ماهان را بیان می‌دارد که در بیابان سرگردان شده است و با فرارسیدن شب چیزهایی می‌بیند که با طلوع خورشید همه آنها از بین می‌روند. این نمونه خوبی برای جن‌زدگی است:

بود مردی به مصر ماهان نام

منظری خوبتر ز ماه تمام

روزی آزاده‌ای بزرگ نه خرد

آمد او را به باغ میهمان برد

بوستانی لطیف و شیرین کار

دوستان زو لطیف‌تر هر بار

دید شخصی ز دور کامد پیش

خبرش داد ز آشنایی خویش

چون که بشناختش همالش بود

در تجارت شریک مالش بود

چون پر افشاند مرغ صبحگهی

شد دماغ شب از خیال تهی

شد ز ماهان شریک ناپیدا

ماند ماهان ز گمرهی شیدا

چون ز گرمای آفتاب سرش

گرم‌تر گشت آتش جگرش

باغ گل جست وگل به باغ ندید

جز دلی با هزار داغ ندید

مقصود از دیدار ماهان با شریک خود و تمامی موجوداتی که بعدها در اثر گم شدن در بیابان با آنها روبه‌رو می‌شود، اشاره به غول و جن هستند که نام‌های متفاوتی مانند هیلا وغیلا و... به خود می‌گیرند. این موجودات با غروب آفتاب پدیدار و با طلوع آفتاب ناپدید می‌گردند. دیدن باغ‌ها و گلستان‌ها که در صبح چیزی جز مزبله نیستند، همان نشان جن‌زدگی یا شیزوفرنی است که از همان توهم و خیال نشأت می‌گیرد.

روان‌گسیختگی یا اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که مشخصه اصلی آن به صورت توهم در دیدن و شنیدن رخ می‌دهد. علائم دیگر این بیماری ممکن است کناره‌گیری از اجتماع، تحریک‌پذیری و بی‌قراری باشد. از این رو و با توجه به این‌که در قرآن نیز به اجنه اشاره شده است، این سوال پیش می‌آید که آیا واقعا چنین موجوداتی وجود دارند یا زاییده یک ذهن بیمار هستند. از این رو باید اشاره کرد که جن و دیدن و ارتباط با آن امری نیست که هر کسی قادر به درک آنها باشد.

جن و عالمی که این موجودات در آن ساکن هستند، از ساحت خاصی برخوردارند که هر کسی قادر به ارتباط با این موجودات و ورود به عالم آنها نیست. عالم آنها عالم مثال است که این عالم یکی از عوالم برزخ است. حتی بنا به گفته قرآن، برخی جنیان به پیامبر نیز ایمان آوردند. «بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت‏آور شنیدیم.»(1‌/‌72)

بنابراین همچنان که از قرآن نیز بر می‌آید، ارتباط با اجنه و ورود به عالم خاص آنها مخصوص پیامبران و اولیای خاص خداوند است. از این رو دعاوی در باب ارتباط با اجنه و تعامل با آنها از نگاه دینی هیچ وجهی ندارد و بنابراین نباید چنین دعاوی‌ای را به باورهای دینی نسبت داد و در سیره معصومین نیز چنین رفتارهایی مورد تائید قرار نگرفته است. پس می‌توان گفت همان‌گونه که نگاه عرفی، شیزوفرنی و توهم را نوعی بیماری تلقی می‌کند، دیدگاه دینی نیز نگاه مثبتی به دعاوی وهمی ندارد و چنین دعاوی‌ای را می‌توان تا حد زیادی ناشی از بیماری ذهنی دانست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها