«پل آزادی» یکی از خاطره‌انگیز‌ترین آثار مستند تلویزیون با موضوع آزاد‌سازی خرمشهر بود

تصویر جنگ در قاب کوچک تلویزیون

جلوه‌های ویژه تصویری و عبور از میدان مین

فرقی نمی‌کند پای پرده سینما نشسته باشید یا جلوی تلویزیون. هر مخاطبی دوست دارد آنچه می‌بیند باشکوه و باورپذیر باشد، تصویری باشد که پیش از این ندیده یا کمتر دیده باشد و در یک کلام چیزی که می‌بیند او را سر ذوق آورد.
کد خبر: ۷۲۴۴۱۸
جلوه‌های ویژه تصویری و عبور از میدان مین
اساسا یکی از دلایل گل کردن برخی آثار بصری در جهان نه​تنها به دلیل قصه و روایت و بازیگرانش که به دلیل استفاده از جلوه‌های بصری جذابی است که آنها را تماشایی می‌کند.

پشت ویترین هنرهای تصویری مثل آثار تلویزیونی و سینمایی، مشاغلی وجود دارد که به اندازه عناصر جلوی دوربین در خلق آن اثر هنری نقش دارند و چه‌بسا دامنه اثر‌گذاری آنها بیش از بازیگر و کارگردان به نمایش فیلم روی پرده زیبایی می‌بخشد، اما این حضور معمولا در نزد مخاطبان دیده نمی‌شود، حتی اگر هنر آنان جلوه‌های ویژه باشد. حرفه‌ای تعیین‌کننده و گاه خطرناک که حالا در هنرهای تصویری مثل تلویزیون و سینما به جزء جدانشدنی از این هنر تبدیل شده است. برخی بر این باورند که نبض سینمای امروز جهان بویژه سینمای هالیوود که مبتنی بر تکنیک و فناوری است در دستان مدیران جلوه‌های ویژه‌ای قرار دارد که در عرصه تصویر و نمایش حسابی میدان‌داری می‌کنند.

در کشورما نه تنها مخاطبان و تماشاگران عام که گاه حتی اهالی سینما نیز چندان که باید و شاید با این مهارت‌ها آشنا نیستند و در کنار مسائلی چون کمبود امکانات فنی و به دلیل نبود شناخت از موضوع نمی‌توانند چندان از قوت‌های جلوه‌های تصویری در آثارشان استفاده کنند، درواقع جلوه‌های ویژه تصویری، در آثار ما تاکنون بیشتر مفهوم صحنه‌های انفجاری و آتش بازی را داشته است، اگرچه سال‌های گذشته با ساخت آثار مختلف این مفهوم گسترده‌تر شده و به نظر می‌رسد دست مدیران جلوه‌های ویژه هم بازتر شده است.

به قول اصغر پورهاجریان، رئیس انجمن جلوه‌های ویژه ایران، امروزه از این هنر حتی در آثار شاعرانه و کودکانه نیز استفاده می‌شود و کارکرد آن فراتر از آثار جنگی است. این گله‌ای بود که مرحوم پیمان ابدی هم به سینمای ایران داشت و معتقد بود سینمای وطنی از ظرفیت و توانمندی‌هایی که در این حوزه در کشور ما وجود دارد، استفاده نمی‌کند.

وقتی نام پیمان ابدی برده می‌شود همه بلافاصله یاد سریال آلمانی هشدار​ برای کبری 11 می‌افتند که جلوه‌های بصری و ویژه آن با هنرمندی این هنرمند ایرانی دیدنی شد. حال این سوال به ذهن می‌رسد که چرا تلویزیون ما نباید در تولید مجموعه‌های نمایشی خود که لزوما هم نباید اکشن و جدی باشد از این هنر صنعت بهره ببرد؟

نمونه‌ای از تاثیر جلوه‌های ویژه را می‌توان در فیلم «دوئل» احمدرضا درویش دید که توانست تجربه جنگ را به شکل مجازی و تصویری برای تماشاگران ملموس کرده و آنان را روی صندلی میخکوب کند.

درست است که امروز ضعف فیلمنامه و مضامین داستانی در سینمای ما به‌عنوان مهم‌ترین مشکل شناخته می‌شود و در هر محفل و مجلس سینمایی موتیف‌وار تکرار می‌شود، اما تمام زیبایی و جذابیت سینما به محتوای آن بر‌نمی‌گردد. فرم و ساختار روایی فیلم و سریال نیز به همان اندازه در جلوه‌گری آن تاثیر می‌گذارد. قطعا در شکل‌گیری فرم قصه و ساختار یک اثر، هنر صنعت جلوه‌های ویژه می‌تواند بیش از هر عنصر و عامل دیگری موثر باشد.

اگرچه سینمای جنگ به تولد و تکامل این هنر نورسیده کمک زیادی کرده و در هویت بخشی و شناسنامه‌دار کردن آن هم موثر بوده، اما باید گفت استفاده از آن فقط به این ژانر ختم نمی‌شود و باید شرایط استفاده از آنها در ژانرهای گوناگون سینمایی فراهم شود.

مجموعه‌های نمایشی ما در بهره‌گیری از ظرفیت‌های بصری کم‌بضاعت نیستند، اما باید اراده‌ای برای انجام این مهم وجود داشته باشد. واقعیت این است که جلوه‌های بصری در سینما و تلویزیون صرفا محدود به جلوه‌های میدانی نیست و امروزه می‌توان با استفاده از تکنیک‌های رایانه در خلق موقعیت‌های جذاب دراماتیک موفق بود.

در همین یک دهه گذشته استفاده از این تکنولوژی بویژه در سریال‌های ماورایی توانست مخاطب را پای گیرنده‌های خود نگه دارد و انتقال برخی مفاهیم و پیام‌هایی انتزاعی و معنوی را تسهیل کند. البته تاکنون بیشترین استفاده از جلوه‌های بصری و رایانه‌ای در آثار جنگی ما تجلی داشته است.

سینمای دفاع مقدس علاوه بر این‌که ژانر برآمده از سینمای بعد از انقلاب است به تولد و تکامل جلوه‌های ویژه نیز کمک کرده است، اما بازسازی بسیاری از صحنه‌های جنگی و بازنمایی واقعیت‌های جنگ، به‌عنوان یک عامل تکنیکی کمک زیادی به توجه مخاطب به این ژانر خواهد کرد. در سال‌های اخیر، فیلم‌های ایران در زمینه تکنیک‌های سینمایی ازجمله جلوه‌های ویژه و کیفیت سمعی و بصری فیلم‌ها، پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشته است که اگر از مجموعه این دستاوردها در ساخت یک اثر جنگی استفاده شود، قطعا سینمای دفاع مقدس را جلوه‌ای دیگر می‌دهد و این‌گونه سینما نه‌تنها مخاطبان خود را حفظ می‌کند بلکه بر تعداد آنها نیز می‌افزاید. به‌عنوان مثال، صدای دالبی در فیلم دوئل در جذابیت صوری این اثر تاثیر بسزایی داشت.

قطعا بسیاری از تجربه‌های جنگی دوران دفاع مقدس در کنار مفاهیم ارزشی آن می‌تواند به صیانت این آثار کمک کند. امروزه فناوری در حوزه سینما بسیار پیشرفت کرده و دیگر این عقیده که برای ساخت فیلم جنگی باید از ادوات نظامی به صورتی عینی و واقعی استفاده کرد، جایگاهی ندارد بلکه می‌توان با استفاده از تکنیک‌های تصویرسازی، صحنه‌های جنگی ملموس و باورپذیری خلق کرد. چه‌بسا اگر ما در این حوزه بیشتر کار کرده بودیم شاهد اتفاقات تلخی مثل فاجعه‌ای که برای چند نفر از عوامل سریال «معراجی‌ها» رخ داد، نبودیم. این شب‌ها که سریال معراجی‌ها در حال نمایش است خیلی‌ها حسرت می‌خورند که چرا برای این مجموعه چند نفر باید جان خود را از دست بدهند. فارغ از رعایت برخی اصول ایمنی در اجرای جلوه‌های ویژه میدانی اگر امکانات و تجهیزات و فناوری بصری ما بیشتر بود به جای جلوه‌های میدانی از تکنیک‌های بصری و کامپیوتری استفاده می‌شد و امنیت جانی این افراد هم تضمین می‌شد.

کارکرد جلوه‌های ویژه در دنیای امروز آنقدر گسترده است که تقریبا مرزی را نمی‌توان برای آن قائل بود از تکنیک‌های بی‌شمار جلوه‌های تصویری می‌توان در ساخت آثار مختلف نمایشی بهره برد، مثلا در سریال «آخرین گناه» با استفاده از جلوه‌های بصری صحنه‌هایی از عالم ماورایی خلق شد که حتی آنهایی که سریال و قصه‌اش را هم دوست نداشتند، با این بخش سریال ارتباط برقرار کردند. فارغ از تفاوت فیلمنامه و زمان ساخت سریال اگر مجموعه «امام علی»(ع) را با سریال «مختارنامه» مقایسه کنیم متوجه تفاوت آشکار استفاده از جلوه‌های تصویری در باشکوه‌تر شدن و باورپذیرتر شدن صحنه‌ها می‌شویم.

در مجموعه مختارنامه به درستی از جلوه‌های ویژه و بصری در یک ژانر تاریخی استفاده شد که مخاطب را مجذوب خود می‌کرد، به‌عنوان مثال کابوس‌ها و توهمات ابن‌زیاد با استفاده از تکنیک‌های جلوه‌های ویژه آنقدر بخوبی به تصویر کشیده شد که مخاطب ایرانی حس می‌کرد با یک اثر تاریخی هالیوودی مواجه است.

بیرون آمدن اسب‌ها از زیرزمین یا بلعیدن شدن ابن‌زیاد توسط زمین ازجمله موارد چشمگیر دیگری بود که توانایی تلویزیون ما را در ساخت و خلق این صحنه‌ها به اثبات رساند. در حالی که در سریال امام علی(ع) استفاده از این فناوری‌ها به مراتب کمتر بود یا مثلا در سریال اصحاب کهف به واسطه مقتضیات خود می‌توانست از جلوه‌های تصویری بیشتری بهره ببرد و قصه‌ای جذاب‌تر به لحاظ تصویری روایت کند یا اگر مجموعه «حضرت موسی» به سرانجام برسد، بهترین فرصت است تا با تکیه بر این تکنیک‌ها مثلا در نمایش صحنه شکافته شدن دریا یا تبدیل شدن عصای موسی به اژدها از این جلوه‌ها استفاده شود تا مخاطب با جلوه‌های زیباتری از این قصه‌های قرآنی آشنا شود. بهره‌گیری از این جلوه‌ها صرفا برای جذابیت بصری اثر نیست که به معرفی بهتر شخصیت و بازسازی موقعیت‌های تاریخی کمک می‌کند یا به شخصیت‌پردازی بهتر و اثربخش‌تر کاراکترهای قصه کمک کرده و در نهایت باعث می‌شود کارگردان یا کارگزاران رسانه ملی در انتقال مفاهیم و پیام‌های خود موفق‌تر باشند.

شاید این‌طور به نظر برسد که بهره‌گیری از این جلوه‌های بصری صرفا در مجموعه‌های تاریخی یا جنگی کاربرد دارد در حالی که این‌طور نیست و می‌توان از این فن در تولید سکانسی در سطح شهر هم بهره برد و به همان اندازه هم صحنه تاثیرگذارتری خلق کرد.

از آنجا که قرار است در سینما و تلویزیون تجربه‌های بشری حتی تجربه‌های انتزاعی و ذهنی نیز به تصویر کشیده شده و قابلیت بصری ـ نمایشی پیدا کند، نه این‌که از طریق دیالوگ‌نویسی و حرف زدن به آن پرداخته شود.

مجموعه‌های تلویزیونی ما چه‌بسا از لحاظ قصه و درام و فیلمنامه چیزی کم نداشته باشد، اما تبدیل نشدن آنها به یک موقعیت دراماتیک‌ ـ‌ بصری موجب شده مخاطب آن را پس‌زده یا عمق مفهوم اثر را درک نکند. جلوه‌های بصری در تلویزیون لزوما به کار قاب‌بندی و تصویر نمی‌آید بلکه در تبیین و انتقال پیام اثر نیز کمک می‌کند. پرداختن به جلوه‌های بصری به درک بیشتر رسانه‌ای می‌انجامد و به همین دلیل نیازمند توجه و سرمایه‌گذاری جدی‌تری است. (سیدرضا صائمی/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها