تهران بیست
سر و کله آیتمهای کمدی اولین بار اوایل دهه 70 در برنامه «تهران بیست» شبکه دو پیدا شد. آن زمان شبکه دو برنامهای با این نام روی آنتن میبرد و هرمز شجاعیمهر بهعنوان مجری، درباره مسائل مختلف شهری صحبت میکرد. لابهلای این برنامه، آیتمهایی کمدی با حضور بازیگران مجموعه صبح جمعه با شما پخش میشد. از آنجا که این برنامه رادیویی (صبح جمعه با شما) آن زمان خیلی مورد توجه مردم قرار داشت، «تهران بیست» هم شدیدا پرمخاطب شد.
نوروز 72
تا قبل از نوروز 72، تصور مردم از کارهای آیتمی در همان قوارههای آیتمهای اوستا و عبدلی و مجموعه کارهای تصویری بچههای «صبح جمعه با شما» بود؛ روندی که به یکباره توسط گروه جوان و ناشناختهای که از دل تئاتر آمده بودند، پایان یافت. مهران مدیری که در آن زمان فرد ناشناختهای بود همراه داریوش کاردان، در نوروز 72 یک برنامه آیتمی بسیار متفاوت را روانه آنتن کردند. جسارت و نوآوری این گروه در طراحی شوخیها، پایانی بود بر کمدی رادیویی تلویزیون.
پرواز 57
موفقیتی نظیر «نوروز 72» کافی بود تا مسئولان شبکه یکبار دیگر تولید برنامه دیگری را به گروه جوان مهران مدیری بسپارند. او به همراه برخی بازیگران نوروز 72 و اضافه کردن چند چهره جدید ازجمله رضا عطاران، پرواز 57 را برای دهه فجر سال 72 ساخت. کاری موفقتر و حتی بهتر از نوروز 72. مدیری با تیزهوشی توانست نظر مردمی را که اینبار از او و گروهش شناخت پیدا کرده بودند، بخوبی تامین کند.
نوروز 73
با اینکه همه منتظر بودند تا گروه مهران مدیری با نوروز 73 برگردد، اما شبکه یک در کمال ناباوری تولید برنامه کمدیاش را به گروه جدیدی سپرد، گروهی که قرار بود رودست مهران مدیری و گروهش بلند شود. تیم جدید به سبک و سیاق نوروز یکسری از بازیگران ناشناخته و دانشجوی تئاتر را وارد این مجموعه کرد، اما نبود نوآوری و تلاش برای تکرار مولفههای موفق مدیری، موجب شد تا نوروز 73 به مجموعهای شکست خورده تبدیل شود.
نوروز 75 و 76
داریوش کاردان که در نوروز 72 بهعنوان کارگردان هنری نامش در تیتراژ میآمد و در چند آیتم هم بازی داشت، سبک و سیاق برنامههای آیتمی جدید را نتیجه ایدههای خودش میدانست تا مهران مدیری. او در نوروز 75 و 76 در پی اثبات این نظریه بود و طی دو سال متوالی ساخت و کارگردانی این برنامه را به عهده گرفت. حاصل کار او مانند نوروز 73 اسفبارتر نبود، اما هیچگاه نه نوروز 72 تکرار شد و نه پرواز 57.
ساعت خوش و سال خوش
مهران مدیری بعد از تولید پرواز 57 و با اتفاقاتی که در شبکه یک برایش افتاد، از این شبکه به شبکه دو کوچ کرد؛ حاصل کوچ او به این شبکه تولد برنامهای بود با نام «ساعت خوش» که تبدیل به نقطه عطف کارهای کمدی تلویزیون شد. اینجا در واقع بستر تازه و مناسبی بود تا مدیری همراه گروه جوانش تمام خلاقیتهای خود را بروز دهند. در واقع ساعت خوش و بعد سال خوش، حرکتی را که مدیری شروع کرده بود تکامل بخشید و به نقطه اوجش رساند.
جنگ 39
مدیری ساعت خوش را به شکل هفتگی ادامه داد، اما دیگر از آن شور و هیجان قبلی در آیتمها خبری نبود و کمکم دوران افول شروع شد، در همین اوضاع و احوال به یکباره داریوش کاردان وارد کارزار شد و جنگ 39 را با حضور تعدادی جوان ناشناخته در آن سالها ازجمله مهران غفوریان، بیژن بنفشهخواه و حسین رفیعی تولید کرد. ساختار نامتعارف برنامه که به نوعی ادامه همان ساختار نوروز 72 بود، نگاهها را به سمت این برنامه جلب کرد، اما 39 فقط بعد از گذشت چند هفته در دور تکرار افتاد و خیلی زود محو شد.
جدی نگیرید
در دوران افول سپس تعطیلی و کمکاری بازیگران ساعت خوش، آیتم کارهای قدیمی که با موج به پا خاسته از نوروز 72 به حاشیه رفته بودند، دوباره از رادیو به تلویزیون آمدند و برنامهای تحت عنوان «جدی نگیرید» را با همان کاراکترهای رادیویی و معروفشان تولید کردند تا به نوعی از خودشان اعاده حیثیت کنند، اما دیگر واقعا دوران «ملون»، «آمیرز عبدالطمع»، و... گذشته بود و مردم روی خوشی به آنها و برنامهشان نشان ندادند و این برنامه شکستی دیگر برای آنها رقم زد.
سلام سلام
آغاز به کار شبکه تازه تاسیس تهران تقریبا مصادف شده بود با پایان کمکاری بچههای ساعت خوش در تلویزیون. آنها بدون مهران مدیری و رضا عطاران به شبکه تهران رفتند و برنامهای با عنوان «سلام سلام» را تولید کردند. آنها بیتوجه به این موضوع که ساعت خوش و سال خوش فقط به واسطه خلاقیت به اوج رسید، به یک خود تکراری ویرانگر دست زدند و چند آیتم از جمله آیتم سعید و خان دایی را عینا تکرار کردند که در نهایت حاصل کارشان شکستی تمامعیار بود.
جنگ 77
مهران مدیری بعد از طی کردن دوران کار نکردنش خیلی نرم و آهسته به شبکه سه رفت و برنامهای با نام «جنگ 77» را ساخت. مجموعهای جمع و جور که شامل یک پلاتوی مجری و چند آیتم بود. استقبال از برنامه موجب شد تا مدیری با همان خلاقیت ذاتیاش بخش پلاتو را گسترش دهد و آیتم مریم و رامین را به قاب اصلی برنامه تبدیل کند و در کنارش با خلق چند تیپ جدید و خارقالعاده، آیتمهایی را بسازد. تلفیق خوب بخش نمایشی پلاتو با آیتمها، انقلاب دیگری در آیتمسازی تلویزیون به وجود آورد.
سیب خنده
رضا عطاران که با «ساعت خوش» توانست بهعنوان یک بازیگر کمدی تمامعیار برای مخاطبان شناخته شود، سه سال بعد خودش کمدی آیتمی «سیب خنده» را کارگردانی کرد. «سیب خنده» اولین مجموعه کمدی تلویزیونی بود که به صورت آیتمی ساخته میشد. این برنامه با اینکه به صورت هفتگی در مدت زمان بسیار کوتاهی روی آنتن میرفت، خیلی زود به یکی از جذابترین برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون بدل شد. با این مجموعه بازیگرانی مثل مجید صالحی، جواد رضویان و یوسف تیموری برای اولین بار معرفی شدند.
خنده بازار
نوروز 90، شبکه سه برنامه «خنده بازار » را روانه آنتن کرد که محور اصلی آن شوخی با برنامههای تلویزیون بود. بدل فردوسیپور، جیرانی و فراستی به مذاق مخاطبان خوش آمد و همین باعث شد مسئولان شبکه سه به ادامه ساخت آن ترغیب شوند. ماه رمضان 90 سری دوم آن را کارگردانی کرد و بعد از آن در بازههای زمانی مختلف با بالا و پایین شدن عوامل و فرمت برنامه روی آنتن رفت و بالاخره پروندهاش بعد از ماه مبارک امسال به سبب افت شدید به طور کامل بسته شد. عمده جذابیت برنامه، تقلید از چهرههای مطرح بود که به مرور دچار تکرار و ضعف فیلمنامه و اجرا شد؛ در سریهای جدید هم که رویکرد برنامه تغییر کرد و رنگ «زرد» به خود گرفت.
کسی خوابه؟
جواد رضویان در ادامه تجربهاندوزیهایش، سال 90 سراغ ساخت آیتمسازی رفت و «کسی خوابه؟» را برای نوروز شبکه یک کارگردانی کرد. این سریال درست زمانی پخش شد که خیلیها از سریالهای جدی و تلخ تلویزیون انتقادی جدی داشتند؛ با این حال کار نتوانست جای خود را باز کند و حتی ساخت بخش دوم آن به طور کلی منتفی شد. رضویان در این مجموعه از چهرههای آشنای کمدی مثل فتحعلی اویسی، ارژنگ امیرفضلی، نصرالله رادش، علی صادقی، نعیمه نظامدوست، لاله صبوری و یوسف صیادی استفاده کرد و خودش هم در بعضی آیتمها حضور داشت. رویکرد مجموعه شوخی با مسائل روز جامعه بود.
واقعیت این است که طنز آیتمی باوجود فراموشی چند ساله بار دیگر در خنده بازار و برخی مجموعههای نمایشی خود را بازسازی کرد و ظرفیتهای تازه خود را ثابت کرد، اینکه تنها در این مجموعههای نمایشی کوتاه میتوان به برخی مسائل اجتماعی پرداخت. بویژه با کارکردها و لحن و زبان انتقادی که در این ساختار نمایشی مستتر است میتوان به شکل مختصر اما موثر به طرح و بازنمایی دغدغهها و مسائلی پرداخت که در طنزهای داستانی نمیتوان به آن توجه کرد. از سوی دیگر مخاطب امروز به دلیل مشغلههای زندگی و کمبود وقت و حتی حوصله از تماشای این ساختار کمیک لذت بیشتری میبرد یا دستکم وقت بیشتری برای آن میگذارد. سابقه ساخت چنین آثاری در گذشته نیز خود گواه بر این مدعاست که مخاطب ایرانی با اینگونه کمدی ارتباط خوبی برقرار کرده و تماشاگر آن است. حافظه بصری مخاطب ایرانی هنوز لحظات خوش و مفرح ساعت خوش را به یاد میآورد و نمونههای مشابهی که بویژه مهران مدیری آنها را کارگردانی کرده است.
طنزهای آیتمی مثل غذاهای آماده و فستفودی میماند که گرچه کافی نیست، اما لازم است و تناسب منطقی از حیث زمانی و روانشناختی با مخاطب امروزی دارد. بستههای کمدی و طنز کوتاه کمک میکند تا مخاطب ایرانی که خسته به خانه برمیگردد با تماشای حتی گذری آنها به تمدد اعصاب و بازیافت آرامش خود کمک کند. (سیدرضا صائمی/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد
نادر قدیانی معتقد است به جای حمایت مستقیم از ناشر مخاطب یا نویسنده، باید از ترویج کتابخوانی در مدارس حمایت کرد