تولید طنز با چه راهکارهایی عملی می شود؟

بهنوش بختیاری: برنامه ساز طنز باید فوت کوزه گری را بلد باشد

رسانه ملی در آستانه نوروز به رسم هر ساله، برای ساخت مجموعه‌های طنز تلاش می‌کند در لبخند مخاطب سهیم شود.
کد خبر: ۶۵۰۰۷۶
بهنوش بختیاری: برنامه ساز طنز باید فوت کوزه گری را بلد باشد

نزدیک شدن به ایام نوروز همواره بهانه‌ای برای شروع دوباره لبخند و تلاش به منظور تحول است. در این میان رسانه ملی به رسم هر ساله، برای ساخت مجموعه‌های طنز تلاش می‌کند در لبخند مخاطب سهیم شود.

ساخت سریال طنز مثل راه‌رفتن روی لبه تیغ است. کافی است اندکی بیان طنز با لغزش روبه‌رو شود تا چارچوب اصلی آن به هم بریزد. در این مسیر، کارگردانان آثار طنز در تلویزیون، گاه در تداوم آنچه در روایت خود ترسیم کرده‌اند با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند که باعث می‌شود اثرشان با وجود برخورداری از یک شروع کوبنده و اثرگذار، در میانه راه از چارچوب اصلی خود خارج و به هجو نزدیک شود.

اهمیت شرایط و زمان تولید

منوچهر هادی، کارگردان سینما و تلویزیون که سریال طنز «خوب، بد، زشت» را برای نوروز 93 آماده می‌کند، درباره استاندارد تولید کارهای طنز تلویزیونی می‌گوید: مهم‌ترین شاخصه در تمام سریال‌ها (اعم از مناسبتی و...) به فیلمنامه بازمی‌گردد. البته باید بگویم امکان ندارد فیلمنامه‌ای بنویسیم که محتوا نداشته باشد و موقعیت‌های طنز طبق قواعد و اصول در آن نباشد، اما شرایط در این میان تعیین‌کننده است. به عنوان نمونه آیا می‌توان از سریالی که قرار است برای عید آماده می‌شود، اما برای رمضان آماده‌اش می‌کنیم، انتظار یک محتوای یکدست داشت؟

او شناخت کارگردان از رسانه را در این زمینه مهم می‌داند و می‌گوید: باید بدانیم آن کار قرار است در تلویزیون پخش شود یا در سینما، چون مخاطب این دو رسانه متفاوت است. وقتی برای تلویزیون کار می‌کنیم باید به این نکته توجه کنیم که این قصه و این بخش از سریال قرار است قشر وسیع‌تری از جامعه را در بر بگیرد و باید صحبت‌های سنگین را ساده‌تر و مفهوم را به بهترین شکل ممکن منتقل کرد. هدف و پیام‌های یک سریال باید در چند قسمت بیان شود تا اگر مخاطب یک قسمت را از دست داد، کلیت سریال را از دست نداده باشد و بتواند روایت را دنبال کند.

وی اضافه می‌کند: ساعت پخش «مناسب» سریال طنز هم اهمیت خاصی دارد. در سال‌های قبل، شبکه دو سریال مناسبتی داشت و شبکه سه هم فیلم سینمایی پخش می‌کرد و مخاطبان باید خود را با برنامه‌ریزی تلویزیون منطبق می‌کردند. البته پخش سریال به برنامه‌ریزی اولیه مدیران هم بستگی دارد. انتخاب کارگردان اهمیت دارد و باید بدانیم چه کارگردانی برای چه نوع کاری مناسب است. فیلمنامه و انتخاب بازیگران مناسب برای ارائه جذاب یک فیلمنامه طنز اهمیت بسیاری دارد. مدیران باید نیاز جامعه امروز را بشناسند و اگر قرار است قالب طنز انتخاب شود، باید بدانند این طنز در چه فضایی می‌خواهد حرکت کند. در سریالی که ما درصدد تولید آن برای نوروز 93 هستیم، سعی کرده‌ایم مولفه‌ها را رعایت کنیم و با مدیر شبکه برای تبلیغات، تیزر و حتی زیرنویس‌های سریال جلسه داشته‌ایم.

هادی درباره نپرداختن به ژانرهای مختلف طنز مثل فانتزی می‌گوید: این نوع کارها باید به کارگردانان با تجربه در این ژانر مثل ابوالحسن داوودی و رامبد جوان سپرده شود تا نتیجه به دست آمده، قابل‌قبول باشد. البته باید به این نکته توجه کرد که طراحی صحنه، لباس و دکور اهمیت دارد و مستلزم هزینه است.

وی با اشاره به علت کاهش طنز‌های خوب و موفق تلویزیونی در سال‌های اخیر، خاطرنشان می‌کند: این به بی‌حوصلگی جامعه و هنرمندان بازمی‌گردد و گاه تهیه‌کنندگان به دلیل مسائل متعدد مالی، حاضر به همکاری در تولید کارهای طنز نیستند و در شروع کار بی‌انگیزه نشان می‌دهند. وقتی می‌خواهیم کاری انجام دهیم، اول از همه سوال می‌کنند اسپانسر دارید؟ بنابراین ما باید خودمان به فکر سرمایه‌گذار و بسیاری از مسائل حاشیه‌ای باشیم و این انرژی ما را می‌گیرد.

هادی درخصوص ممیزی‌ها و سوءتفاهم‌ها در عرصه طنز می‌گوید: فکر می‌کنم ممیزی‌های خوب و اصولی داریم، اما کم‌طاقتی برخی باعث ایجاد سد در راه تولید کار طنز می‌شود. امکان وام گرفتن از لهجه‌های مختلف در طنز وجود دارد. در واقع قصد طنز از استفاده از لهجه‌ها، تمسخر نیست بلکه این کار باعث تنوع و جذابیت کار می‌شود. وقتی خط کلی این سریال‌ها صحیح باشد، مسلما هیچ احساس خاصی را بیدار نمی‌کند.

این کارگردان درباره خروج کارگردانان از مرزبندی‌هایی که برای خودشان تعیین کرده‌اند، خاطرنشان می‌کند: به نظرم این به ناآگاهی کارگردان‌ها برمی‌گردد که البته بخشی از این مسأله به شرایط، مسائل مالی و انگیزه‌ها هم مربوط است. کارگردانان ما به دلیل دغدغه‌های مالی می‌خواهند تنها کار کنند و گاه به برآیند کارهایشان توجهی ندارند. من دستیار کارگردانی بودم که صبح نمی‌دانست چه سکانسی را می‌خواهد بگیرد و برداشت کند! قصه کلی باید خوانده شود و کارگردان باید بداند آیا این قصه را درک می‌کند و این نوع کار به روحیات و مهارتش نزدیک است یا خیر.

سازنده سریال پرمخاطب «خداحافظ بچه» می‌گوید: بخش عمده‌ای از کار طنز به اعتماد مدیران به فیلمسازان بازمی‌گردد. برخی مدیران به مسائلی که نباید گفته شود بیشتر از مسائلی که باید گفته شود، می‌پردازند. از تمام اینها مهم‌تر، مسأله زمان است و باید کارگردانان برای ساخت اثرشان مهلت داشته باشند تا کیفیت اثر افزایش یابد. با این دیدگاه من معتقدم از همین حالا باید برای نوروز 94 سریال بسازیم تا کارگردان به اندازه کافی برای پردازش به ابعاد مختلف کار وقت داشته باشد. من دو ماه برای رساندن سریال «خوب، بد، زشت» به شبکه وقت داشتم و به هر حال باید در همین مدت زمانی میان قسمت‌ها، سکانس‌ها و بازی بازیگران توازن ایجاد می‌کردم. بنابراین مجبور بودم براساس استاندارد 60 درصدی پیش بروم تا کار باکیفیتی داشته باشیم.

دشواری‌های خنداندن مخاطب ایرانی

علیرضا اخلاقی‌منتقد، فیلمنامه‌نویس و کارگردان تلویزیون در این زمینه می‌گوید: ما برای هر کاری به پیشینه و نمادهای فرهنگی خودمان متکی هستیم و اگر بخواهیم به یک کار خوب نگاه کنیم، باید به گذشته طنز در ایران نگاه کنیم تا متوجه شویم پایه‌های طنز را قرار است روی چه چیزی استوار کنیم. در گذشته نمایش‌های سیاه‌باز‌ی‌مان به صورت کلامی بود. مخاطب ما به شنیدن کلام طنز عادت دارد و به همین دلیل برای بیان طنز باید ارزش کلام را بشناسیم و بتوانیم به تلفیق آن با قصه و درام برسیم. متاسفانه نمونه‌های سینمایی ما هم در این زمینه کم است و بعد از انقلاب تنها می‌توانیم فیلم «اجاره‌نشین‌ها» (داریوش مهرجویی) را به عنوان یک نمونه طنز خوب قلمداد کنیم که اصلا تکرار نشد و اگر هم شد نتوانست به مرز یک اثر موفق نزدیک شود.

این فیلمنامه‌نویس با اشاره به این که بهتر است براساس داشته‌ها و با توجه به الگوهای خارجی، آنها را برای خودمان بومی‌سازی کنیم، می‌گوید: کار تلویزیونی به توجه خاص کارشناسان احتیاج دارد. توجهی که باید به صورت واقعی صورت گیرد. باید به برخی تجربیات گذشته خودمان در زمینه طنز نگاهی داشته باشیم تا کاری با دیدگاه نو بسازیم. با توجه به این که کارهای طنز گذشته ما براساس کلام بوده است، نیازمند دیدگاه‌های نوینی هستیم تا بتوانیم بر اساس آنها، رویدادها را تصویری‌تر کنیم تا کارها ضمن جلب نظر مخاطب، ارزش فرهنگی خودشان را داشته باشند و به سمت هجو نروند و وارد فضایی شوند که به امروز ما نزدیک باشند.

او در پاسخ به این که چرا در برخی کارهای طنز تلویزیونی کارگردانان از قالب اولیه بیان طنز خود در میانه کار خارج می‌شوند، گفت: چند مساله وجود دارد و آن این که اساسا انجام کار طنز سخت است و دوم این که خنداندن مخاطب ایرانی هم دشوار است. سازنده یک کار طنز تلویزیونی سعی می‌کند کارش را به حدی برساند که خنده‌ای بر لب تماشاگر بنشیند و به همین دلیل سریال‌سازی طنز در تلویزیون به گونه‌ای است که عنصر خنداندن مهم‌تر از سایر عناصر فرهنگی است. به همین دلیل معمولا مجموعه‌های طنز ترکیبی موفق‌تر از سریال‌های نمایشی طنز هستند، چون به قصه‌پردازی چندانی احتیاج ندارند و مانند یک قصه کوتاه روایت می‌شوند. در سریال باید هم اصول درام را رعایت کنیم، هم مخاطب را بخندانیم و هم از مبناهای فرهنگی فاصله نگیریم و این کار را دشوار می‌کند. افرادی که وارد ساخت طنز می‌شوند، ابتدا طرح خوبی دارند، اما اگر بخواهند یک مجموعه طولانی بسازند کارشان سخت می‌شود و بتدریج کار به جایی می‌رسد که خنداندن مخاطب را نگه می‌دارند و بقیه چیزها را فراموش می‌کنند.

اخلاقی درباره علل روی آوردن دوباره کارگردانان به طنزهای آیتمی در تلویزیون عنوان می‌کند: ساخت طنزهای آیتمی، ساده‌تر از کارهای دنباله‌دار است، چون نیاز چندانی به قصه‌پردازی و رعایت اصول درام ندارد. به عبارت دیگر، شما در این نوع کار می‌توانید از اندیشه چند فیلمنامه‌نویس استفاده کنید و 20 داستان کوتاه همراه با تنوع خلق کنید. این نوع طنز به دلیل ویژگی‌هایش بیشتر می‌تواند به سمت کلام گرایش پیدا کند و کار ساخت آن آسان‌تر است.

این منتقد با رد بی‌حوصله‌شدن مخاطب امروز برای پیگیری سریال‌های طنز می‌گوید: به نظرم مخاطب حوصله دارد، چرا که همچنان پیگیر سریال‌های 200 قسمتی است. مسأله به سختی‌های کار طنز و این که اساسا پایه‌های طنز ما برچه اساسی استوار است باز می‌گردد.

اخلاقی با اشاره به دلیل نپرداختن کارگردانان به ژانرهای مختلف طنز می‌گوید: وقتی می‌خواهیم سریال بسازیم، بازرسی و بازبینی دارد و در اینجا شرایط کار طنز به دلیل برخورد با طیف‌های مختلف، حساسیت بیشتری دارد. از زمان نوشتن خودسانسوری خود نویسنده همراه بررسی‌ها، تصویب‌ها و امکانات شرایط را دشوارتر می‌کند. سینما یا سریال فانتزی به امکانات بیشتری احتیاج دارد و توقع مخاطب از آثار فانتزی بالاتر از سطح معمول است و به همین علت، فانتزی ما مخاطب را راضی نمی‌کند و نویسنده‌ها و کارگردانان ما فکر می‌کنند قدرت همسویی با این نوع طنز را ندارند و کمتر به دنبال آن می‌روند.

وی درباره علت خودسانسوری کارگردانان در طنز می‌گوید: به دلیل بودجه محدود، کارگردانان ترجیح می‌دهند دست به عصا حرکت کنند، اما این دست به عصا حرکت‌کردن، از آن طرف بام افتادن است و گاهی کار نکردن بهتر از این گونه وارد شدن به عرصه است. مراحل ساخت و نظارت پخش و اعتراض‌ها نسبت به طنزهای برخورنده از جمله عوامل تأثیرگذار است و این به اصل کار لطمه می‌زند، چون ما در طنز باید وارد وادی‌های خطرپذیرتر شویم. به دلیل مسائل اقتصادی، نظارتی و عادت فیلمسازان روحیه برای خطرپذیری وجود ندارد.

ما در لایه‌های طنز باید جدی‌ترین مسائل را کمی گزنده بیان کنیم و کار هر کارگردانی نیست؛ حتی در تاریخ ادبیات هم بسیار کمتر می‌توان روی کارهای کمدی تمرکز کرد. سلیقه فرهنگی مخاطب ما هم باید بتدریج رشد یابد چون در حال حاضر طنزی وجود ندارد که بخواهد همه را به طور یکنواخت و یکباره راضی کند. برای تجربه‌کردن احتیاج به شناخت و برنامه‌ریزی داریم تا برای طنز خودمان برنامه‌ریزی و هدفگذاری کنیم تا به جایگاهی که می‌خواهیم برسیم.

وی درباره چگونگی از بین رفتن آستانه تحمل در طنز تصریح می‌کند: آستانه تحمل در طنز به درک ما از زندگی باز می‌گردد و همه به طور یکسان به یک مسأله واکنش نشان نمی‌دهند. ما همیشه در لفافه صحبت کرده‌ایم و شاید به همین دلیل باشد که مردم ما به مسائلی که در قالب طنز بیان می‌شود، حساسیت بیشتری نشان می‌دهند.

اخلاقی با اشاره به راهکارهای موجود برای تولید آثار جذاب در عرصه طنز تلویزیونی یادآوری می‌کند: اگر بخواهیم در زمینه طنز پیشرفت کنیم، باید به آثار روزآمد و شاخص طنز به عنوان الگو نگاه کنیم. این به معنای کپی‌برداری نیست بلکه باید اصول کارشان را اخذ و برمبنای آن براساس فرهنگ و مخاطب خودمان برنامه‌ریزی کنیم و این برنامه‌ریزی را باید به گونه‌ای پیش ببریم که ظرفیت مخاطب را هم بالا ببریم. مهم‌ترین مسأله این است که باید ظرفیت ناظران و مسئولان تلویزیونی هم برای طنز بالا برود و این قالب هنری را بیشتر از پیش بشناسند. عرصه‌ای که بسیار جدی و در عین اثرگذاری، شیرین است. اگر مسئولان و برنامه‌ریزان طنز را جدی بگیرند اولین گام برداشته می‌شود و فیلمساز هم می‌تواند این قالب هنری را جدی بگیرد. از یاد نبریم تلخ‌ترین مسائل را می‌توان با بیان طنز به شیوه‌ای تاثیرگذار بیان کرد.

چهره‌های ناکارآمد به طنز لطمه می‌زنند

اما بهنوش بختیاری، بازیگر عرصه طنز تلویزیونی درباره مولفه‌های لازم برای تولید و ارائه یک کار طنز خوب در تلویزیون می‌گوید: برای این‌که یک طنز نشاط‌آور و جذاب باشد، رهایی مهم‌ترین عنصر برای یک بازیگر یا کارگردان است و این تنها در صورتی امکان‌پذیر است که مرزها مشخص و تعدیل شوند.

او می‌گوید: استاندارد تولید طنز تلویزیونی مثل فوت کوزه‌گری یا آشپزی است و چیزی باید در شما وجود داشته باشد که مختص خودتان باشد تا بتوانید آن را پیاده کنید. هر فردی این مهارت یا جوهره وجودی را ندارد، اما برخی مسائل (ازجمله مشکلات مالی) عاملی شده تا افرادی که مهارتی در این زمینه ندارند، خودشان را در این عرصه محک بزنند. شاید این به علت نگاه مقطعی ما باشد و این‌که برنامه‌ای برای آینده نداریم. رویکردی که موجب هرج و مرج در امور مختلف شده است.

او با اشاره به این‌که گاه از یک بازیگر طنز می‌توان بازی جدی گرفت، متذکر می‌شود: در دنیا بزرگ‌ترین بازیگران جدی، طنز بازی می‌کنند یا بالعکس و هنرنمایی آنها ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اینها نشانه توانایی کارگردانان برای نمودار کردن استعداد بازیگران در جهات مختلف است. اتفاقا من به‌رغم آن چیزی که به نظر می‌آید، برای طنز ساخته نشده‌ام و آرزو دارم دیگران متوجه درونم باشند. کارگردانان ما کارها را نمی‌بینند و بازیگران را نمی‌شناسند. دستیاران‌شان رفاقتی عمل می‌کنند و انتخاب‌ها براساس توانایی‌های بازیگران نیست. شاید استعداد من به‌عنوان کسی که کار تئاتر انجام داده‌ام، بیشتر باشد اما بویژه در سینما، بیشتر به فروش فیلم‌ها اهمیت داده می‌شود.

بازیگر سریال «زندگی به شرط خنده»، با انتقاد از ورود چهره‌های ناکارآمد به عرصه طنز تلویزیونی می‌گوید: برخی وارد این عرصه می‌شوند که تنها کاری انجام داده باشند و هیچ نوع آگاهی، شناخت و جهان‌بینی خاصی در این عرصه ندارند و فقط می‌خواهند نامی از آنها برده شود. از بین این افراد، تعداد کسانی که در طنزشان موفق بوده‌اند، انگشت‌شمار است.

این بازیگر با اشاره به لزوم پرداختن به فانتزی در طنز تلویزیونی می‌گوید: ایرانیان ذهن فانتزی کمتری دارند. فانتزی از خلاقیت و راحتی روح و نداشتن گرفتاری‌های روزمره می‌آید. این روزها هنرمندی که تنها دغدغه‌اش هنرش باشد، نداریم. درگیری زندگی آنقدر زیاد شده که باید مدام با آنها دست و پنجه نرم کنیم. به‌عنوان نمونه من بازیگر وقتی ریالی بابت سریالی که بتازگی بازی کرده‌ام، دریافت نکرده‌ام، چگونه می‌توانم روی کار خودم تمرکز کنم.

بازیگر «شب‌های برره» و «چارخونه» می‌گوید: اگر می‌بینیم مخاطب سریال‌های طنز تلویزیون کم شده، به این خاطر است که کارها جذاب نیستند. به‌عنوان بازیگر، باید شادی در چشم‌هایم برق بزند، اما این‌طور نیست. طنز تلویزیونی علاوه بر این باید به فانتزی نزدیک شود، به بودجه احتیاج دارد. بسیاری از شاخصه‌ها در طنز فانتزی، به گریم باز می‌گردد که وسایل آن کمتر در ایران وجود دارد و چون گروه‌های سازنده نمی‌توانند این کارها را انجام دهند، مجبور می‌شوند به سوژه‌های محدود و دم‌دستی بسنده کنند. مثلا قرار بود در یک کار طنز در صحنه‌ای وارد ماشین زمان شویم و به آینده سفر کنیم. از خواندن فیلمنامه لذت بردیم، اما در نهایت نه گریم‌ها و نه صحنه در حد انتظارمان نبود. ماشین زمان ما هم به جگوار تبدیل شد و به جای آینده، به کوه‌های کن و سولقان رسیدیم!

بختیاری ادامه می‌دهد: به دلیل محدودیت‌ها و کمبودهای مختلفی که وجود دارد، در عرصه طنز تلویزیونی تا حدی امکان پیشروی وجود دارد و بیش از آن، به تکرار و لودگی می‌رسیم. گاه با این که می‌دانم کاری که در آن بازی می‌کنم، طنز خوبی نخواهد بود، مجبورم در آن بازی کنم. همه ما و مردم می‌دانیم افرادی که این کار را انجام می‌دهند تفکر و بینش درستی از طنز ندارند و به همین دلیل است که ما بیشتر به سمت طنز کلامی پیش رفته‌ایم.

بازیگر سریال‌های طنز «خانه به دوش» و «جایزه بزرگ» ادامه می‌دهد: من جزو بازیگرانی هستم که حاضرم 10 ساعت زیر گریم بنشینم، اما کار متفاوتی از لحاظ گریم و بازی انجام دهم، اما فانتزی در ایران جایی ندارد یا اگر بوده ضعیف عمل کرده است. مخاطب باید آثار شیرین ببیند و البته نباید به هر فردی اجازه ساخت طنز داد و باید کسی بیاید و این مسئولیت را به عهده بگیرد که دانش و سواد مورد نظر را برای طنز داشته باشد. به‌عنوان نمونه در سینمای ایران، در مقطعی از زمان تصمیم گرفته شد از آنجا که طنز فروش خوبی داشت، عده‌ای کارگردان ناوارد و به دور از مهارت، وارد این عرصه شدند و این مساله تکرار شد و کارهای پوچ و توخالی وارد میدان شد به طوری که خود ما هم مجبور شدیم در یکی دو کار بازی کنیم، چون شرایط مالی، اجازه رد پیشنهاد حضور در این کارها را نمی‌داد.

او می‌گوید: آنچه در کشورمان دست و پاگیر کارگردانان می‌شود، این است که ما اجازه شوخی با بسیاری از مسائل و موضوعات را نداریم. به عبارتی، ما سخت‌ترین کار جهان را که ساخت سریال طنز است انجام می‌دهیم.

نسرین بختیاری/ قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها