چرا تحمل «نه» شنیدن را نداریم

وقتی شکست عشقی به جنون می‌کشد

آن که دوستش داشتم ازدواج کرد

پسری هستم ۲۳ ساله به دختری علاقه‌مند بودم و قصد ازدواج داشتم، خانواده دختر گفتند برو خدمت، رفتم و دوره سربازی را تمام کردم ولی حالا که آمدم فهمیدم آن دختر با فرد دیگری ازدواج کرده است. الان افسردگی گرفتم باید چه کار کنم؟
کد خبر: ۶۴۵۶۴۳

جام جم سرا: با توجه به اینکه شما در حال حاضر ۲۳ سال دارید، قاعدتا در هنگام تقاضای ازدواج و خواستگاری حدود ۲۱ سال داشته‌اید. شرایط ازدواج موفق موارد زیادی را شامل می‌شود اما با فرض اینکه شرایط ازدواج را داشته‌اید و خانواده طرف مقابل هم اشراف بر این شرایط و تعهدات داشته‌اند، به شما و به تمامی افرادی که دوست داشتن یا علاقه‌ای ناکام را تجربه کرده‌اند مواردی را عرض می‌کنم.
۱. شرایط را بپذیرید. اولین قدم به سمت آینده‌ای روشن و مثبت این است که قبول کنید فرد مورد علاقه خود را از دست داده‌اید. سخت است اما حقیقت اجتناب ناپذیر است. به واقع، اولین قدم برای بهبود، پذیرش مشکل است.
۲. خود را به عنوان یک فرد افسرده معرفی نکنید و نمک به زخم خود نپاشید و سعی نکنید با هر بهانه‌ای به یاد این رابطه تمام شده بیفتید. فرصت‌ها همچنان برای شما باقی است. این شما هستید که به رابطه‌ها معنا می‌دهید. جلب ترحم فقط باعث می‌شود دیر‌تر کمر راست کنید و از این مشکل بیرون بیایید. به نقل از اندیشمندی هر رفتنی به رسیدن منجر نمی‌شود ولی برای رسیدن حتما باید رفت.
۳. روی ویژگی‌های مثبت خود تمرکز کنید. بهتر است فهرستی از ویژگی‌های مثبت خود تهیه کنید؛ ویژگی‌هایی که قبل از این دوره در شما وجود داشت و همچنان نیز وجود دارد. با این کار دید مثبتی نسبت به خود پیدا خواهید کرد و خود را سزاوار دوباره زیستن خواهید دانست. شما از منابع مختلفی در زندگی انرژی و بهره می‌برید از جمله: معنویات، شغل، خانواده، تحصیلات و... پس با شناسایی آن‌ها به رشد خود و ترمیم مشکل به وجود آمده کمک کنید.
۴. به خودتان زمان دهید. گذشت زمان سبب می‌شود بتوانید منطقی‌تر درباره گذشته خود بیندیشید و البته درهای قلبتان را به روی دیگران نبندید. دنیا تمام نشده و اگر این رابطه به سرانجام نرسیده، ممکن است یک رابطه کامل‌تر، در انتظار شما باشد چرا که همچنان فرصت رشد و شکوفایی را در زندگی دارید.
به خاطر داشته باشید که پیش رفتن در زندگی هدف اصلیتان است، ابراز احساسات به طریقی شما را آزاد می‌کند اما بسیار مهم است که خیلی خود را درگیر احساسات منفی نکنید یا بیش از اندازه سعی در تحلیل موقعیت نداشته باشید. ماندن در احساسات ناراحت کننده‌ای مثل تقصیر، عصبانیت و خشم انرژی شما را می‌گیرد و اجازه بهبودی به شما نخواهد داد. وقتی رابطه‌ای به شکلی آزاردهنده تمام می‌شود به گونه‌ای که یک نفر شما را کنار می‌گذارد باید ضمن سوگواری بر خود و درد‌هایتان حتما آن رابطه را در خلوتتان با درایت و به شکلی بالغانه بررسی کنید. قطعا مطالب مذکور راهکاری قطعی برای درمان مشکل شما نیست و در صورت نیاز مشاور حاذق می‌تواند به شما کمک کند. |خراسان|حامد شاهنگی- کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده|

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
عشق همان زندگی در جریان است
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۴
۰
۱
سلام ابتدا بگوییم كه من آدم منطقی و واقعیت پذیری هستم . آقای مشاور شما دارید با دید عقلانی مسئله را نگاه می كنید و بدانید در مسئلك عشق عقل جای ندارد البته خودم چنین عقیده ای ندارم چون سرگذشت مشابه ای با دوستمان كه مشاوره كرده است دارم در سن بیست سالگی عاشق دختری شدم بسیار او را دوست داشتم اما هرگز به او نگفتم چون حداقل های یك ازدواج را نداشتم (خیلی سر بسته دارم صحبت می كنم ، داستانم خیلی جالب تر است) سه و چهار ماه طول كشید تا خودم را جمع و جور كنم درست در زمانی كه می خواستم از او تقاضای ازدواج كنم با حلقه ای كه در دستش بود مواجه شدم و خبر اینكه ازدواج كرده است و این حسرت باقی ماند كه حتی نمی داند كه كسی حاضر بود كه تمام زندگیش را به پایش بریزد و بعضا دلم تنگ می شود اما در امور تحصیلی و زندگی توانسته ام موفق باشم و اكنون دل بستن و اعتماد كردن به دختران برایم سخت شده است . اكنون حدود یك سال از آن ماجرا می گذرد .

نیازمندی ها