هوای حوصله مادر​بزرگ بارانی است

دورش حلقه می‌زنند. یکی روسری‌اش را از سر می‌کشد تا موهای سفیدش را شانه کند و دیگری غذای خود را به او تعارف می‌کند و​ مثل مامان​ قاشق را به دهان مامان بزرگ نزدیک می‌کند و می‌گوید: مامان جون بخور! نوه بزرگ‌تر بچه‌ها را پس می‌زند و دست در گردن مادر بزرگ می‌اندازد و او را چنان محکم می‌بوسد که دندان عاریه‌​ در دهانش جابه‌جا می‌شود. می‌گوید: مامان جون الهی قربانت بروم. دلم برات تنگ شده بود.
کد خبر: ۶۴۰۰۶۱

جام جم سرا: مادر بزرگ اما با ناراحتی بچه‌ها را از خود جدا می‌کند و می‌گوید: یکی موهایم را می‌کشد و آن یکی با غذایش لباسم را کثیف می‌کند. توهم که دندان عاریه‌ام را از جا کندی، چه خبرتان است؟
مادر بزرگ حوصله ندارد. امروز​ از همیشه بیحوصله‌تر است. صدای او که بلند می‌شود مامان‌های بچه‌ها سر می‌رسند و بچه‌هایشان را به اتاق دیگر هدایت می‌کنند و می‌گویند: مامان پری مثل این‌که حسابی پیر شده‌ای و دیگر حال و حوصله قدیما را نداری.

سالمندان بی‌حوصله

یکی از مسائل شایع در سالمندان، بی‌حوصلگی و افسردگی است؛ افسردگی در همه سنین به چشم می‌خورد. این اختلال در دوران سالمندی نیز بسیار شایع است. دکتر آناهیتا خدابخشی می‌گوید: تقریبا یک چهارم افراد ۶۵ سال و بالاتر از افسردگی رنج می‌برند و یکی از علائم افسردگی همین کسالت و بی‌حوصلگی است که دامنگیر آنان می‌شود.
دکتر خدابخشی معتقد است: دلیل کسالت سالمندان این است که تغییرات زندگی و دوره سالمندی این افراد را کم حوصله می‌کند.
وی با اشاره به رفتار​ نسنجیده برخی​ نوه‌ها و بچه‌ها و توقعاتی که از سالمندان خود دارند می‌افزاید: سالمند وقتی پا به سن می‌گذارد دیگر توانایی‌های سابق را ندارد، دردهای جسمی آنها را از فعالیت‌های عادی باز می‌دارد و ضعف عضلانی سبب می‌شود که زود خسته شوند. اگر نارسایی‌های قلبی و مشکلات دیگر هم داشته باشند مزید بر علت می‌شود و دیگر نمی‌توان مثل سابق از آنان توقع داشت.

افسردگی وارد می‌شود

حوصله کار کردن ندارید؟ دست و دلتان به کار نمی‌رود؟ دوست دارید تنها باشید و حوصله کسی را ندارید؟ شلوغی و سرو صدای بچه‌ها کلافه‌تان می‌کند؟ روان​شناسان می‌گویند ممکن است افسردگی قدم به خانه شما گذاشته باشد.
حمید قادری دو سال پیش بازنشسته شده است.او می‌گوید: بعد از بازنشستگی احساس می‌کردم بزودی دچار بیماری می‌شوم. نفس تنگی می‌گرفتم و همیشه خواب آلوده بودم.
گاهی به قدیم فکر می‌کردم و این‌که چقدر در سازمان مهم بودم وکارهای مفید انجام می‌دادم ولی حالا بدون این‌که کار مفیدی کنم در خانه نشسته‌ام.
خیلی زود بی‌حوصلگی سراغم آمد و سبب شد خانواده از من گله‌مند شوند. فکر می‌کردم دارم افسرده می‌شوم که با راهنمایی یکی از دوستان نزد روان​شناس رفتم و او کمک کرد ​ شیوه فکر ​ و زندگی کردنم را عوض کنم و اکنون بکلی کسالت و بی‌حوصلگی از من دور شده است.
دکتر آناهیتا خدابخشی یکی از دلایل این بی‌حوصلگی​ را تغییرات خلقی چون افسردگی می‌داند که وقتی سالمند به آن دچار می‌شود کمتر می‌تواند به روند زندگی سابق ادامه دهد و رفت و آمدها و ارتباطاتش را محدود می‌کند.
این روان​شناس می‌افزاید: شرایط زندگی سالمندان به‌دلیل افزایش سن طوری است که حوصله‌شان زودتر سر می‌رود.​ حتی در مقابل ارتباطات طولانی دچار خستگی می‌شوند. فراموشی نیز آنان را بی‌حوصله می‌کند زیرا باید مدت‌ها دنبال یک شئ بگردند و آن را نمی‌یابند.

توصیه به خانواده‌ها

این‌که از یک سالمند که دهه هفتم یا هشتم زندگی را طی می‌کند توقعات 30 یا 40 سال پیش را داشته باشیم دور از انصاف است.
هما طاهری سالمند هفتاد​و پنج ساله‌ای است که یکی از دخترهایش بتازگی صاحب فرزند شده است. او می‌گوید: دخترم توقع دارد مثل بچه‌های پسرم که ده سال پیش متولد شده بودند او را تر و خشک کنم، نگهداری کنم و تربیتش را به عهده بگیرم در حالی که او یک نوزاد است و من یک پیرزن. ​ دیگر حوصله و توان گذشته را ندارم. اگر بگویم دیگر از عهده برنمی‌آیم دخترم می‌گوید: تو همیشه بین ما فرق می‌گذاری!
دکتر خدابخشی توصیه می‌کند: بزرگ‌ترها توجه داشته باشند و مراقب فرزندان خود باشند که بیش از اندازه سالمندان خانواده را خسته نکنند.
نوه‌ها توجه کنند که سالمندان تحمل دوره جوانی را ندارند و نمی‌توانند مثل قبل پا به پای بچه‌ها پیش بروند و شرایط زندگی آنها به نحوی است که زودتر حوصله‌شان سر می‌رود.
این مساله در سالمندی شایع است. وقتی کم‌حوصلگی و کم‌طاقتی​ از حد می‌گذرد و تحمل گفت‌وگو یا شنیدن ​ صدای بلند را ندارند می‌توانند احتمال افسردگی بدهند و با پزشک مشورت کنند.
نوه‌ها و فرزندان در نظر داشته باشند با توجه به این‌که سرو صدا سالمندان را بی‌حوصله می‌کند، در دیدار با سالمندان ​​موجب سر و صدای زاید نشوند.

روحیه خود را ترمیم کنید

با این‌که کم حوصلگی​ از عوارض سالمندی است اما معنایش این نیست که​ تا ابد با این حس و حال سر کنید. شما می‌توانید با تمرکز روی​ فعالیت مورد علاقه​تان، برای خود برنامه ریزی کنید. مثل کاشت یک درخت و رسیدگی به آن بویژه درخت میوه‌ای که بزودی ثمرش را ببینید.
سعی کنید درباره توانایی‌ها، استعدادها و موفقیت‌های گذشته خویش متمرکز شوید و با دوستانتان در مورد آن صحبت کنید. این کار به شما احساس مثبتی می‌بخشد و سبب می‌شود انرژی منفی را از خود دور کنید.
عبادت نیز می‌تواند شما را از بی‌حوصلگی دور کند و به منبع نیروی لایزال وصلتان کند.
از خواب زیاد، پرخوری بی‌وقفه، نشستن در مقابل تلویزیون و هر کاری که سبب رکود جسمی و ذهنی‌تان می‌شود بپرهیزید و مطالعه و پیاده روی با دوستان را جایگزین آن کنید. |ضمیمه «چاردیواری» جام جم|ماندانا ملاعلی|

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها