به گزارش جامجم آنلاین به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهش ها، دفتر مطالعات اقتصادی این مرکز در قالب سلسله گزارشهایی که از وضعیت اقتصادی کشور تهیه میکند، راهکارهای مهار بحران ارزی کشور را بررسی کرده و افزود: طی سال 1391، نرخ ارز که یکی از متغیرهای قیمتی کلیدی در اقتصاد به شمار میرود، نوسانات بی سابقهای را تجربه کرده و عملکرد اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده و همین امر موجب شده است که چگونگی تعیین نرخ ارز و عوامل موثر بر آن، یکی از موضوعات اصلی مباحث فعلی اقتصادی ایران باشد. درهمین حال شواهد موجود حاکی از آن است که در دهههای گذشته، نظام ارزی به معنای واقعی آن در ایران شکل نگرفته است. منظور از نظام ارزی، نظامی است که در آن عوامل فراوان ذرهای هم در طرف تقاضا و هم در طرف عرضه فعال باشند و به جای عوامل بروزن زای قیمتگذار، نیروهای بی نام قیمت پذیر در بازار ارز فعال باشند و قیمت ارز هم در این بازار عمیق رقابتی تعیین شود. بنا به دلایل زیر میتوان اذعان کرد که نظام ارزی در اقتصاد ایران شکل نگرفته است:
بیش از 80 درصد کل عرضه ارز در کشور توسط دولت و از ناحیه درآمدهای ارزی صورت گرفته است. در حالی که اگر نظام ارزی به معنای واقعی آن وجود میداشت، باید نیروهای بی نام در طرف عرضه به صورت رقابتی در این بازار فعال میشدند.
در اقتصاد کشور، حتی یک دوره کوتاه مدت را نمیتوان یافت که قیمت ارز، تعدیل کننده عرضه و تقاضای آن باشد و اقتصاد با مازاد یا کمبود ارز مواجه نشده باشد.
جهشهای قیمتی و بی ثباتیهای بازار ارز طی چهار دهه گذشته، نشان دهنده آن است که نرخ ارز در یک بازار عمیق رقابتی و توسط نیروهای ذرهای و بی نام عرضه و تقاضا تعیین نمیشود.
هنگامی که بازار ارز با کمبود عرضه ارز مواجه میشود، ارز محور فعالیتهای سوداگرانه قرار گرفته و این قبیل فعالیتها موجب شکل گیری انتظارات تورمی شده و کل اقتصاد را بی ثبات میکند. بدیهی است اگر نرخ ارز در یک بازار عمیق رقابتی تعیین میشد نمیبایستی با اندک کمبودی در این بازار، محور فعالیتهای سوداگرانه قرار میگرفت.
بنابراین، نظام ارزی در کشور وجود ندارد، لذا در غیاب نظام ارزی، باید قیمت و مقدار ارز را مدیریت کرد. باتوجه به کاهش درآمدهای ارزی در پی تحریمهای اقتصادی، ضرورت مدیریت بازار ارز بیش از پیش اهمیت خواهد داشت. در این شرایط، باید نگهداری ارز برای اهداف غیرمعاملاتی و غیرتولیدی را ممنوع کرد. در راستای حمایت از تولید و جلوگیری از افزایش سطح عمومی قیمتها و دامن زدن به انتظارات تورمی، باید نرخ ارزی بسیار پایین تر از نرخهای آزاد و مبادلهای وضع کرد و این هم ادعای باطلی است که مرکز مبادله ارزی همان بازار آزاد است و قیمت آن، قیمت درون زای بازار است که دولت باید از آن حمایت کند. این مرکز باید ارز تولید، کالاهای اساسی، مسافر و دانشجو را تامین کند و زمینه جولان معاملات سوداگرانه ارزی را به هر طریقی حذف کند. باید مدیریت بحران ارزی تشکیل داد و بعد از تثبیت نرخ ارز در قیمت مورد نظر، قیمتهای داخلی را تثبیت کرد.
دولت نیز برای تامین مالی کسری بودجه با توجه به تحریمهای اقتصادی راههای متعددی پیش رو دارد که برای نمونه میتوان به این موارد اشاره کرد: کمک به آزادسازی بخشی از مطالبات معوقه سیستم بانکی و استقراض بخشی از آن از بانک ها، اخذ مالیات از نهادها و موسسات وابسته به حاکمیت، تسریع فرایند خصوصی سازی، اخذ تمامی ارزش مربوط به شرکتهای واگذار شده به بخش خصوصی، حذف ردیفهای غیرضروری در هزینه ها، محدود نمودن دسترسی بخش نامولد به تسهیلات مالی و در عوض، پولی کردن بخشی از کسری بودجه پس از انضباط پولی مذکور، استفاده از سهم سالیانه صندوق توسعه ملی با نظارت فراقوهای به عنوان یک ضرورت در شرایط خاص و فروش توام با نظارت آن به تولیدکنندگان متقاضی ارز و پرهیز جدی از هرگونه شوک درمانی و بالابردن قیمتهای کلیدی.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد