طلاق موضوعی بسیار پیچیده است و هیچ دلیل عمومی برای بالا یا پایین بودن میزان آن در سراسر جهان وجود ندارد.
در سیستم آموزشی مدرسه تمرکز زیادی را بر مسایل آکادمیک، ورزش، فعالیتهای فوقبرنامه و هنر میگذاریم. به عنوان بزرگسال وقتی میخواهیم برای بچههایمان برنامه بریزیم، با خودمان فکر میکنیم که بچههایمان برای اینکه زندگی موفقی داشته باشند باید چه چیزهایی یاد بگیرند؟ چه چیزهایی الان میتوانیم به آنها یاد بدهیم که بعدها که بزرگ شدند به دردشان بخورد؟ چه مهارتهایی را باید به آنها آموزش دهیم که وقتی این محیط را ترک کردند، در زندگی شکست نخورند؟ و بعد برنامه زندگی و آموزشی بچهها را بر اساس آن طراحی میکنیم.
پس اگر وقتی این سوالات را میپرسیم میبایست سلامت روحی-روانی فرزندانمان را هم مدنظر قرار دهیم چه؟ اگر لازم باشد که بچهها هر روز کلاسی برای «کمک به بهبود و تقویت مشکلات خودشان» داشته باشند چه؟ کلاسی که در آن به آنها آموزش داده شود که چطور ریشه احساسات خود را پیدا کنند، چطور با درد و آسیب بخوبی کنار بیایند و چطور از بدیهای گذشته خلاص شوند؟ کلاسی که به آنها یاد بدهد درمورد احساسات خود واقعبین باشند. کلاسی که آموزششان دهد کی لازم است به دنبال مشاوره تخصصی بروند و چرا این کار به بهبود وضعیت و قویتر شدن آنها کمک میکند. کلاسی که به آنها یاد بدهد کامل نبودن چطور میتواند زیبا باشد.
اگر همان وقتی که بچههایمان ریاضیات یاد میگیرند، یاد بگیرند که این قدرت را دارند که بر هر چیزی در زندگی فائق آیند چه میشود؟ اگر همان وقتی که علوم میآموزند، یاد بگیرند که میتوانند بر هر مشکلی پیروز شوند و از آن بهره ببرند چه میشود؟ اگر همان وقتی که هنر یاد میگیرند، هنر تعریف نکردن خود با اشتباهاتشان را هم آموزش ببینند چه میشود؟
چه تعداد کودک هستند که بدون اینکه بفهمند چطور میتوانند آسیبهایی که بزرگسالان به خود میزنند را برطرف کنند، از مدرسه فارغالتحصیل میشوند؟
نوجوانان استاد پنهانکاریاند. آنها زندگی خانوادگی و مذهبی را با پنهان کردن مشکلات، اعتراض کردن یا جایگزین کردن احساساتشان، میپیچانند. آنها مادر و پدر را پشتسر گذاشته، وارد زندگی بزرگسالی میشوند و اکثریت قریب به اتفاق آنها نمیدانند با خودشان چه باید بکنند. به همین علت زمان و انرژی زیادی را صرف پیدا کردن راهکارهای سریع برای پر کردن خلاءهای خود میکنند. آنها خلاءهایشان را پوشانده و بدون اینکه حتی موفق به پر کردن آنها شوند، تصمیمات زندگیشان را عملی میکنند. خیلی وقتها دلیل آن این است که لازم دارند به خودشان ثابت کنند وقتی دبیرستان را تمام کردند چقدر شاد و خوشبخت بودند.
بله. کلاسی لازم است که به بچهها قدرت دروننگری را آموزش دهد.کلاسی که اگر درست اجرا شود، عشق و علاقهای به دروننگری در افراد ایجاد خواهد کرد.
آیا میتوانید تصور کنید این چه تاثیری در آمار طلاق خواهد داشت؟ وقتی افراد ازدواج میکنند، این کار را با درک بسیار بیشتری نسبت به آنچه هستند، اینکه چرا به اینجا رسیدهاند و اینکه برای قویتر شدن چه باید بکنند انجام خواهند داد. درک خواهند کرد که هر کسی (حتی همسرشان) برای یافتن خوشبختی باید مسیر خودش را برود و با آن مشکلی نخواهند داشت. با اشکالات و نواقص همسرشان کمتر مشکل خواهند داشت و با مشکلات و اشکالات خودشان هم همین طور.
واقعیت این است که نمیتوانیم انتظار داشته باشیم جوانان بعد از ترک خانه پدری و ازدواج کردن این مهارتهای را یاد بگیرند. همه ما آنقدر بزرگ هستیم که بدانیم زندگی هیچوقت این فرصت را در اختیارمان قرار نخواهد داد.
اگر فرزندم یک روز بخواهد که جانورشناس شود، هیچ وقت نمیگذارم کلاسهای علوم را بپیچاند تا به اندازه کافی درمورد آن موضوع اطلاعات جمع کند تا در بزرگسالی آمادگی بیشتری داشته باشد. اما اگر میخواست که وقتی بزرگ شد نویسنده شود، هیچوقت نمیگذارم از کلاسهای ادبیات در برود تا آنچه که بعدها برای موفقیت در کارش لازم دارد را بیاموزد.
اما چرا از خیلی آموزش مهارتها و اولویتهایی که بچههایمان برای داشتن رابطهای موفق در بزرگسالی به آن نیاز دارند یا آموزشهای لازم برای اینکه پدر یا مادری خوب باشند و اطلاعاتی که برای داشتن زندگی موفق چه در حیطه شخصی و چه حیطه کاری لازم دارند، شانه خالی میکنیم؟
کار کردن روی خودمان مهارتی است که همه انسانها برای رشد به آن نیاز دارند چون همه آدمها نقص دارند و این کار نیازمند تمرین است، نیازمند تلاش و شکست خوردن حتی. نیاز به صداقت دارد.
میخواهید آمار طلاق را پایین بیاورید؟ یک ایده داریم… به علتهایی نگاه کنید که موجب بروز مشکلاتی میشوند که به طلاق میانجامد. با آموزش مهارت و عشق به دروننگری به فرزندانمان میتوانیم با این علتها روبهرو شویم. به فرزندانتان فرصت جنگیدن بدهید. تا زمانی که این کار را شروع نکردهایم، آمار طلاق همچنان روزبهروز بالا خواهد رفت و کمکم یک روز خواهد رسید که دیگر ازدواج برای هیچکس معنایی نخواهد داشت و این واقعاً ناراحتکننده خواهد بود!
>> مردمان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: