کره جنوبی و ژاپن از فوتبال آسیا جدا شده‌اند

بغضی‌ که در جام‌جهانی2010 شکست

عملکرد کره جنوبی و ژاپن در جام‌جهانی 2010 آفریقای جنوبی، دستمایه نوشتن این مطلب شد. در روزهایی که چشم دنیا به جام‌جهانی در قاره سیاه است، ما پای گیرنده‌های تلویزیونی می‌نشینیم و بزرگ‌ترین رویداد ورزشی دنیا را از هزاران کیلومتر دورتر می‌بینیم. چاره‌ای هم نداریم جز این که حسرت بخوریم و همچنان چشم‌انتظار حماسه‌ای دیگر باشیم تا شاید دوباره ما را به این تورنمنت بزرگ و معتبر راه بدهند.
کد خبر: ۳۳۸۸۸۴

حضور موفق کره جنوبی و ژاپن باعث شد که به فکر فرو برویم. فکر کنیم که آنها چه کار کرده‌اند که بدون دغدغه در جام‌جهانی از گروهشان صعود می‌کنند، اما ما که روزگاری آقای فوتبال آسیا بودیم، حالا باید در حسرت حضور در این مسابقات باشیم. اینها همه دغدغه‌های ذهنی امروز ماست که جوابی هم برایش پیدا نمی‌کنیم. یعنی کجا را اشتباه رفتیم که حالا از پیروزی مقابل سنگاپور هم خوشحال می‌شویم؟

خاطره و حماسه

ما ایرانی‌ها به دلیل احساسی بودن، همواره با خاطراتی که داریم زندگی می‌کنیم. دست خودمان نیست، نمی‌توانیم از خاطراتمان دل بکنیم و آنها را به تاریخ بسپاریم. انگار در گوشه‌ای از تاریخ گیر کرده و همانجا مانده‌ایم. وقتی دیگر حماسه‌ای رقم نمی‌خورد، بهترین راه برای ما این است که به خاطرات‌مان پناه ببریم و با آنها دلخوش باشیم. کاری هم نداریم که فوتبال دنیا با سرعت جلو می‌رود و از قافله عقب می‌مانیم. مهم این است که هنوز هم با حماسه گذشتگان زنده‌ایم و با آنها سرمست و خوشحالیم.

حماسه ملبورن

در روزهایی که تب فوتبال ایران را گرفته بود و یک عزم ملی برای صعود به جام‌جهانی بعد از 20 سال در کشور ایجاد شده بود، خداداد عزیزی با گلی که به مارک بوسنیچ در ملبورن به استرالیا زد، بلیت حضور ما در جام‌جهانی 1998 فرانسه را خرید. این صعود بدون شک بزرگ‌ترین اتفاق فوتبال ایران بعد از پیروزی انقلاب بود و هنوز هم با افتخار از آن روز صحبت می‌کنیم و وقتی که یاد آن لحظات می‌افتیم، سرمست از آن حماسه تاریخی، به خود می‌بالیم اما نمی‌دانم چرا قبول نمی‌کنیم که آن روزها تمام شد و گذشت و باید به فکر آینده باشیم.

استرالیا امروز به راحتی به جام جهانی صعود می‌کند و با بدشانسی در مرحله گروهی حذف می‌شود اما وقتی اسم استرالیا می‌آید، با غرور خاصی از حماسه ملبورن و گلی که خداداد عزیزی در آن روز تاریخی زد، یاد می‌کنیم و با حسرت فراوان می‌گوییم «یادش به‌خیر».

شب خاطره‌انگیز ژرلاند

نسل طلایی فوتبال ما بعد از انقلاب، در جام‌جهانی فرانسه با یک پیروزی و 2 شکست به کار خودش پایان داد. ما روی کم‌تجربگی به یوگسلاوی در بازی اول باختیم اماوقتی بازی مقابل آمریکا حساسیت‌های سیاسی خودش را به رخ کشید، باز هم همان غیرت و تعصب ایرانی به کارمان آمد و مهدی مهدوی‌کیا پس از گل حمید استیلی، آب پاکی را روی دست یانکی‌ها ریخت تا رویایی‌ترین شب ایران در ورزشگاه ژرلاند شهر لیون رقم بخورد. ما فاتح آن دیدار حساس و تاریخی بودیم و حق داشتیم که احساس غرور کنیم اما درست بعد از اتمام بازی با آمریکا جام‌جهانی فرانسه هم برای ما تمام شد چرا که در غرور آن پیروزی خوابیدیم و نتوانستیم آلمان پیر آن روزها را شکست داده و به دور دوم مسابقات صعود کنیم یعنی اصلا باور نداشتیم که می‌توانیم چنین کاری بکنیم. از آن روزها 12 سال می‌گذرد و آمریکا که فوتبال را ورزش اول خود حساب نمی‌کند، در جام جهانی 2010 به دستاورد بزرگی می‌رسد. آنها از مرحله گروهی صعود می‌کنند و در مرحله حذفی، مغلوب قدرت بدنی بالای بازیکنان غنا می‌شوند. ما هنوز با خاطره شب ژرلاند و غرش شیرهای ایرانی در آن بازی تاریخی صحبت می‌کنیم، اما دغدغه آمریکا رسیدن به جمع 8 تیم یا حتی 4 تیم نهایی جام‌جهانی است. آنها دیگر دغدغه صعود از مرحله گروهی و رسیدن به جمع 16 تیم برتر دنیا را ندارند، اما مربی تیم ملی ما وقتی به سنگاپور گل می‌زنیم، رکورد دوی 100 متر دنیا را می‌شکند. وای بر این فوتبال.

در امارات باختیم

در جام ملت‌های 1996 آسیا که در کشور امارات برگزار شد، تیم ملی ایران با درخشش همان نسل طلایی بعد از انقلاب، موفق شد کره‌جنوبی را 6 بر 2 شکست دهد. شاگردان محمد مایلی‌کهن دست به کار بزرگی زدند و نتیجه عجیبی را رقم زده و در تاریخ جاودانه شدند، اما برنده واقعی آن دیدار کره‌جنوبی بود. در واقع آن باخت سنگین و تاریخی به کره‌ای‌ها بر خورد و رفتند دنبال کار اصولی و با برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری درست، استارت موفقیت‌شان را با برگزاری جام‌جهانی 2002 زدند که همراه با ژاپن میزبان مشترک بازی‌ها بودند. درست 14 سال از آن باخت تاریخی کره‌جنوبی مقابل فوتبال ایران می‌گذرد، اما آنها کجایند و ما کجای فوتبال دنیا ایستاده‌ایم؟

کره‌جنوبی بدون دغدغه از گروهش در جام‌جهانی صعود می‌کند و اروگوئه با زحمت و خوش‌شانسی و روی یک شوت استثنایی که مربوط به هنر فردی می‌شود نه کارگروهی، موفق می‌شود کره‌جنوبی را ببرد و به جمع 8تیم پایانی مسابقات صعود کند.

این در حالی است که دولت کره‌جنوبی به خاطر صعود از مرحله گروهی، تعدادی از بازیکنانش را که هنوز به سربازی نرفته‌اند از خدمت سربازی معاف می‌کند اما ما هنوز چشم به علی کریمی داریم و دست به دامان مهدوی‌کیا و هاشمیان هستیم که به تیم ملی برگردند. 3 بازیکنی که سن آنها روی هم نزدیک به یک قرن می‌شود اما چون کار اصولی نکردیم و پدیده‌ای نداریم، هنوز هم دنبال پیرمردهای پا به توپ‌مان هستیم.

رویای پسربچه ایرانی

روزگاری نه چندان دور، ژاپن در فوتبال آسیا زنگ تفریح ایران محسوب می‌شد. ژاپنی‌ها تمام تلاش خودشان را در زمین به کار می‌گرفتند که مقابل ایران کمتر گل بخورند و آبرومندانه از زمین خارج شوند. روزهایی که کشور ژاپن به لحاظ علمی و مالی پیشرفت نکرده بود.

سال‌ها گذشت و ژاپن با توجه به اتفاقاتی که به لحاظ علمی و اقتصادی در آن کشور افتاد، به یک قطب تکنولوژی و اقتصاد در دنیا تبدیل شد. آنها در سایه تلاش و برنامه‌ریزی درست و اصولی، در فوتبال هم پیشرفت کردند.

یادمان نمی‌رود که در اواخر دهه 60 تب رفتن به ژاپن برای کارگری در بین جوانان ایرانی بالا گرفته بود و برای کسب درآمد میلیونی در ماه، راهی این کشور می‌شدند و حتی مرده‌سوزی را قبول می‌کردند تا پول به دست آورند.

حالا ژاپن به واسطه پیشرفتی که داشته،‌ در جام‌جهانی خوش می‌درخشد و براحتی از گروهش صعود می‌کند. سامورایی‌های چشم‌تنگ دیگر به حضور در جام‌جهانی هم راضی نیستند و عدم صعود به مرحله بعدی مسابقات را برای خود ننگ می‌دانند اما ما کجاییم؟ ما هنوز هم با خاطرات قهرمانی در آسیا که مربوط به 3 دهه گذشته است، زندگی می‌کنیم اما جالب است بدانید که وقتی گزارشگر شبکه جام‌جم از یک پسربچه ایرانی پرسید طرفدار کدام تیم در جام‌جهانی هستی، به جای گفتن آرژانتین، اسپانیا، برزیل یا آلمان، گفت: «من طرفدار ژاپن هستم!!». بله، بچه‌های ایرانی امروز طرفدار تیمی هستند که زمانی زنگ تفریح ما در آسیا بود.

چه زمانی نوبت ماست؟

برای کره جنوبی و ژاپن در جام‌جهانی 2010 آفریقای جنوبی هورا کشیدیم. بدون تعارف، علاقه‌مندان به فوتبال در ایران از صعود این دو تیم به مرحله بعدی مسابقات خوشحال شدند، چراکه به دلیل همان احساساتی بودن، از این‌که 2 تیم آسیایی توانستند از گروهشان صعود کنند، خوشحال شدیم و حتی احساس غرور کردیم، اما سوال این است که چه زمانی برای ایران در جام‌جهانی هورا می‌کشیم؟ چه زمانی نوبت صعود ما از گروهمان در جام‌جهانی می‌شود؟

امروز برای کره و ژاپن هورا می‌کشیم، پس چه زمانی نوبت هورا کشیدن برای تیم ملی ایران در جام جهانی خواهد بود؟ اینها همه سوالات و دغدغه‌های علاقه‌مندان به فوتبال در ایران است. فوتبالی که روزگاری آقای فوتبال آسیا بود اما امروز علی کفاشیان به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال در اظهارنظری عجیب و تاریخی، در کمال صداقت اعلام می‌کند که در حال حاضر تیم درجه 2 آسیا هستیم. واقعا باید به حال چنین فوتبالی تاسف خورد و زارزار گریست که متولیان آن براحتی آن را کوچک می‌خوانند و خم به ابرو نمی‌آورند. ژاپن و کره جنوبی خود را از فوتبال آسیا جدا کرده و به گواه کارشناسان، اروپایی فوتبال بازی می‌کنند؛ اما ما هنوز با همان خاطرات گذشته زنده‌ایم و هرروز پسرفت می‌کنیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها