استقلال بانک مرکزی؛ حلقه مفقوده مهار تورم و ارز در ایران 

اقتصاد ایران طی چند دهه گذشته به‌طور مستمر تحت فشار تورم مزمن قرار داشته است؛ تورمی که به‌تدریج از سطوح تک‌رقمی و سپس ۱۰ و ۲۰درصدی عبور کرده و امروز به محدوده‌های بالای ۵۰درصد رسیده.
کد خبر: ۱۵۳۶۱۳۶
نویسنده علی‌اکبر نیکواقبال | اقتصاددان
 
در ادبیات اقتصادی، تورم به‌عنوان یکی از مخرب‌ترین بیماری‌های یک اقتصاد شناخته می‌شود، چراکه نه‌تنها قدرت خرید مردم را کاهش می‌دهد، بلکه ساختار سرمایه‌گذاری، توزیع درآمد و عدالت اجتماعی را نیز به‌شدت برهم می‌زند. تورم مزمن باعث می‌شود گروه‌هایی بدون فعالیت مولد، صرفا از محل افزایش قیمت‌ها ثروتمندتر شوند و در مقابل، اکثریت جامعه متضرر گردند؛ وضعیتی که به تعمیق شکاف طبقاتی منجر می‌شود. 
عواملی مانند تحولات منطقه‌ای، نشست‌های شورای امنیت و تنش‌های سیاسی اخیر، در تشدید انتظارات تورمی و نوسانات ارزی مؤثر بدون شک مؤثر است. انتظارات تورمی، حاصل پیش‌نگری فعالان اقتصادی نسبت به آینده است. همین انتظارات می‌تواند قبل از وقوع هر شوک واقعی، به افزایش قیمت‌ها دامن بزند و نقش بسیار مهمی در شکل‌دهی رفتار بازارها داشته باشد. 
ریشه اصلی تورم_ چه در ایران و چه در سایر کشورها_ به رشد بی‌ضابطه نقدینگی بازمی‌گردد. زمانی که حجم پول با سرعتی بیش از ظرفیت تولید افزایش پیدا کند، مازاد تقاضا ایجاد می‌شود و نتیجه‌ای جز تورم نخواهد داشت. به همین دلیل است که در اغلب کشورهای دنیا، بانک مرکزی نهادی مستقل تعریف شده که وظیفه اصلی آن حفظ ارزش پول ملی است و دولت‌ها اجازه مداخله مستقیم در چاپ پول و سیاست‌های پولی را ندارند. 
مشکل اساسی اقتصاد ایران فقدان استقلال واقعی بانک مرکزی است. تمایل دولت‌ها به تأمین کسری بودجه از مسیر استقراض از بانک مرکزی در نهایت به چاپ پول و افزایش تورم منجر می‌شود. این در حالی است که در اقتصادهای پیشرفته، دولت‌ها ناچارند هزینه‌های خود را با منابع محدود مالیاتی و درآمدهای واقعی تنظیم کنند. 
ایران ظرفیت‌های عظیمی از جمله منابع طبیعی و درآمدهای بالقوه نفتی دارد. کشوری با چنین ثروت‌هایی نباید با بحران مزمن کسری بودجه و تورم‌های افسارگسیخته مواجه باشد. وابسته ‌کردن بانک مرکزی به دولت و استفاده ابزاری از آن نه‌تنها به تضعیف پول ملی می‌انجامد بلکه شأن اقتصادی کشور را نیز در سطح بین‌المللی زیر سؤال می‌برد. 
برای برون‌رفت از این شرایط راه ‌حل کوتاه‌مدت و بلندمدت وجود دارد. استقلال واقعی بانک مرکزی راه حل اصلی کشور است. مداخله سنگین بانک مرکزی در بازار ارز، تنها زمانی می‌تواندمؤثر باشدکه این نهادازقدرت واقتدار کافی برخوردار باشد و تحت فشارهای مالی دولت قرار نگیرد.درغیر این صورت، هرگونه مداخله صرفا مسکنی موقت خواهد بود. 
همان‌طور که یک خانواده مجبور است با درآمد مشخص خود زندگی را اداره کند، دولت نیز باید هزینه‌هایش را با منابع واقعی تطبیق دهد. تأمین مالی از مسیر چاپ پول، ساده‌ترین اما مخرب‌ترین راه‌ حل است؛ راه ‌حلی که در نهایت به تورم، کاهش رفاه عمومی و بی‌ثباتی اقتصادی منجر می‌شود.کشوری که دنبال عزت اقتصادی وثبات پایداراست،چاره‌ای جز مقابله جدی با تورم ندارد و این مقابله، بدون اصلاح ساختار سیاست‌گذاری پولی و استقلال بانک مرکزی ممکن نخواهد بود. 
newsQrCode
برچسب ها: بانک
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها