در جلسه محاکمه و در حضور قضات انجام شد

بازسازی تیراندازی مرگبار فرودگاه

عامل تیراندازی مرگبار در فرودگاه امام خمینی(ره) صبح دیروز در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. متهم در جلسه دادگاه مدعی شد تیراندازی ناخواسته بوده اما چهار شاهد ماجرا ادعای او را رد کردند. متهم در دادگاه عنوان کرد اسلحه را ۲۰میلیون تومان از یک صفحه اینستاگرامی خریده است.  
عامل تیراندازی مرگبار در فرودگاه امام خمینی(ره) صبح دیروز در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. متهم در جلسه دادگاه مدعی شد تیراندازی ناخواسته بوده اما چهار شاهد ماجرا ادعای او را رد کردند. متهم در دادگاه عنوان کرد اسلحه را ۲۰میلیون تومان از یک صفحه اینستاگرامی خریده است.  
کد خبر: ۱۵۰۵۹۲۱
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، ساعت ۹:۱۵ صبح دوشنبه سی‌ام مهر سال گذشته یکی از مأموران مستقر در پلیس فرودگاه امام خمینی تهران به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران اطلاع داد در جریان درگیری دو مرد، یکی از آنها به قتل رسیده و دیگری فرار کرده است. در بررسی‌های اولیه مشخص شد مردی ۳۸ساله بر اثر شلیک گلوله به قفسه سینه‌‌اش فوت کرده است. 
مأموران به تحقیق از افراد حاضر در محل که یک شرکت پیمانکاری در محوطه فرودگاه بود پرداختند و پی بردند قاتل مردی ۴۰ساله و از همکاران مقتول بوده که با سوار شدن به خودرویش فرارکرده است. همچنین معلوم شد مقتول از هشت سال قبل در این شرکت مشغول کار بوده و سال گذشته ازدواج کرده بود. بعد از یک ساعت متهم خود را تسلیم کرد. قاتل درباره انگیزه‌‌اش از این جنایت به بازپرس دادسرای جنایی تهران گفت‌: بارها بر سر شرایط دستمزد با مسئولان شرکت حرف زده بودم اما چون کارگر پیمانی بودم به نتیجه‌ای منجر نمی‌شد. تصمیم گرفتم مدیر شرکت را تهدید کنم تا مجبور شود مشکلم را حل کند. با خودم گفتم با مدیر شرکت حرف می‌زنم. اگر قبول نکرد سلاحم را سمتش می‌گیرم و تهدیدش می‌کنم تا بترسد اما قبلش با همکاران مدیر درگیر شدم که دو گلوله شلیک شد. یکی از گلوله‌ها به همکارم حسین اصابت کرد و گلوله دیگر هوایی بود. 
با تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. این پرونده صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه رسیدگی شد که اصغری، نماینده دادستان در تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده قاتل متهم به قتل عمدی حسین و حمل و نگهداری سلاح است. این حادثه در یکی از بخش‌های فرودگاه امام خمینی(ره) رخ داد و متهم پس از دستگیری مدعی شد قصد کشتن حسین را نداشتم. یکی از همکارانم با دیدن من و اسلحه، به کمرم آویزان شد که دو تیر شلیک شد. یکی از گلوله‌ها به سقف برخورد کرد و و گلوله دیگر به حسین. من با مدیر بخش اختلاف داشتم که برخورد زشت و تحقیر‌آمیزی با من داشت.  
وی ادامه داد: با توجه به‌دلایل موجود در پرونده و درخواست اولیای دم برای متهم درخواست مجازات قانونی دارم.  
در ادامه وکیل اولیای دم در جایگاه ایستاد و گفت‌: عمل متهم از مصادیق قتل عمدی است و برای او قصاص می‌خواهیم. هیچ جایی صحبت از شلیک هوایی نشده است.  
رئیس دادگاه سپس از چهار شاهد ماجرا خواست پس از قسم به قرآن، به تشریح حادثه بپردازند. یکی از شاهدان که خانم بود اظهار داشت: صبح روز حادثه امیر از جلوی اتاق من که شیشه‌ای است رد شد. به همه سلام کرد. بعد رو‌به‌روی حسین ایستاد و اسلحه را سمت او گرفت و گفت اولین گلوله خدمت شما! بعد یکی از همکاران کمر امیر را گرفت که در این ‌گیرودار صدای دومین گلوله آمد. بعد با اسلحه به سر همکارمان زد و چند بار خواست اسلحه را مسلح کند که دو همکار دیگرم وارد اتاق شدند و او را به بیرون منتقل کردند.  
شاهد دیگر ماجرا گفت: وقتی اسلحه را سمت حسین گرفت اول فکر کردم اسباب‌بازی است اما وقتی شلیک کرد دیدم واقعی است. کمر امیر را گرفتم که با اسلحه ضربه‌ای به سرم زد که بیهوش شدم. او اسلحه و تبر همراه داشت.  
نوبت به سومین شاهد که رسید، او گفت: وقتی گلوله دوم شلیک شد، او رو‌به‌رویم قرار گرفت و اسلحه را جلوی خود گرفتم و خواستم شلیک نکند که با ورود دو همکارم او را بیرون کردند. 
چهارمین شاهد هم همین روایت را برای قضات تعریف کرد. 
رئیس دادگاه سپس از رئیس بخش خواست به‌عنوان مطلع توضیح دهد که او اظهار کرد: صدایی شبیه ترقه شنیدم. اول جدی نگرفتم اما با شنیدن صدای همکاران بیرون آمدم. اول فکر کردم حمله تروریستی شده. گفتم اورژانس خبر کنید. مرخصی و اضافه کار کارکنان با من بود که همه را به‌موقع پرداخت کردم.  
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به امیر از او خواست از خود دفاع کند که او حمل و نگهداری اسلحه را قبول کرد اما منکر قتل عمدی شد و گفت: اختلاف من با مدیر بخش بود و هیچ اختلاف و درگیری‌ای با حسین نداشتم. مدیر بخش حقوق‌ها را با تأخیر پرداخت می‌کرد و گاهی این تأخیر به شش ماه می‌رسید. یک‌بار قرآن برداشتم و به دفترش رفتم و گفتم حتی پول خرید پفک برای بچه‌ام را ندارم. دو روز قبل از حادثه برای انجام کاری رفتم اما مدیر می‌گفت در فرودگاه حضور ندارم. حتی سرپرست خواست عکس بگیرم و بفرستم تا معلوم شود در محل کارم بودم. بعد هم به دیدنش رفتم که گفت برایت مجازاتی در نظر می‌گیرم. به او گفتم اگر با ببخشید گفتن من مشکل حل می‌شود، بگویم ببخشید اما شب سرپرست زنگ زد و گفت من را روزکار کرده. این‌طوری برنامه زندگی‌ام به‌هم می‌ریخت. آنجابود که فکری احمقانه به ذهنم رسید. گفتم اسلحه با خود می‌برم و تهدید می‌کنم اگر مشکلم را حل نکند به خودم شلیک می‌کنم. فکر نمی‌کردم ماجرا به اینجا کشیده شود. اسلحه را برداشتم و به محل کارم رفتم. من و حسین هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در قسمت خودمان نشستم تا مدیر بخش بیاید. وقتی آمد سمت دفترش رفتم. آنجا یکی از همکاران به‌سمتم آمد و با دیدن اسلحه از کمرم آویزان شد. در این‌گیرودار دو گلوله شلیک شد. صدای شلیک آن‌قدر بلند بود که گوش‌هایم سوت کشید. از دفتر بیرون رفتم و در پرند خودم را تسلیم کردم. 
متهم سپس صحنه ورودش به دفتر و تیراندازی را بازسازی کرد و درباره اظهارات شاهدان گفت: من اظهارات آنها را قبول ندارم. یکی از شاهدان وقتی به دفتر رفتم آنجا نبود.  
رئیس دادگاه پرسید: اسلحه را چه زمانی تهیه کردی، که متهم اظهار داشت: حدود دو سال و نیم پیش اسلحه را خریدم. یک قبضه کلت و ۲۲ فشنگ را نزدیک به ۲۰ میلیون تومان خریدم. همان موقع برای امتحان با آن شلیک کردم.  
وکیل متهم در دفاع از او اظهار داشت: اگر فردی بخواهد مرتکب قتل شود باید با قربانی اختلاف داشته باشد این در حالی است که شهود گفته‌اند مقتول و موکلم اختلافی نداشته‌اند. اظهارات اولیه شهود با آنچه بعد گفتند تناقض دارد. موکل در وضعیت روحی نامناسب این تصمیم را گرفته و اگر قصد کشتن کسی را داشت می‌توانست او را بیرون دفتر به قتل برساند. او هیچ‌جا اقرار نکرده مستقیم شلیک کرده است.  
در پایان دادگاه، نماینده دادستان گفت: این‌که گفته می‌شود متهم انگیزه‌ای برای قتل نداشته، انگیزه نقشی در مجازات ندارد. متهم از مشکلات مالی و نداشتن پول برای خرید پفک برای بچه‌‌اش حرف می‌زند اما در آن شرایط مالی، ۲۰میلیون تومان برای خرید اسلحه پرداخت کرده است.  
پس از رسیدگی به این پرونده قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها