این نقل به مضمون که اشاره به بحث آموزشی او و کمک به استعدادهای جوان بازیگری داشت، باید یکی از وظایف و رسالتهای نانوشته چهرههایی باشد که در هر زمینهای موفق میشوند. سیدشهابالدین حسینی به عنوان چهرهای موفق و محبوب در بازیگری، با کاری که اخیرا در راهاندازی اندیشکده مستقل فرهنگ و هنر انجام داد، به سهم خود این رسالت را برعهده گرفت و به دور از خودبینی و منفعتطلبی، از شهرت و اعتبار و تجربیات ارزشمندش برای کشف استعدادهای جوان در سینما و حمایت از آنها بهره برد. حالا او هم دکمه آسانسور را زده تا پایین برود و جوانان مشتاق و پیجوی موفقیت هم سوار شوند.
حمایت از جوانان
راهاندازی اندیشکده مستقل فرهنگ و هنر، شاید به طور رسمی اولین حرکت شهاب حسینی درخصوص حمایت از جوانان و علاقهمندان سینما باشد، اما آنهایی که فعالیتهای این هنرمند را در سالهای اخیر به شکلی دقیقتر دنبال کردهاند، میدانند حسینی پیش از این هم از هیچ پشتیبانی و حمایتی دریغ نکرده و هرگاه استعدادی را در زمینه بازیگری و کارگردانی تشخیص داده، برای خلق اثر سینمایی به او کمک کردهاست. تهیه کنندگی حسینی و بازی او در فیلم کارگردانان فیلم اولی و ناشناخته و کمترشناختهشده، از بهترین مصداقهای حمایت شهاب حسینی از جوانان در سینماست و او با استفاده از شهرت و اعتبار و محبوبیتش، فضا را برای بهتر دیده شدن اثر جوانان فیلمساز فراهم میکند. تهیهکنندگی فیلمهای خانه ماهرخ، بعد از اتفاق، شین و بازیاش در فیلمهای آن شب، هزارتو، نبات و برادرم خسرو از جمله این حضورها و مشارکتهای حمایتگرانه است.
آغاز سلام
خسرو شکیبایی در پایان فیلم «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش و در نقش رضا رضاییمنش، نامهای خطاب به شکوه مینویسد که وظیفه مادری و بزرگ کردن کیمیا، دختر دلبند رضا را به عهده گرفتهاست. جمله آخر نامه این است: «وداعی در بین نیست که این آغاز سلام است.» حالا شده حکایت شهاب حسینی که در فیلمهای دلشکسته و پیشنهاد ۵۰میلیونی با زندهیاد شکیبایی همبازی بودهاست. ویدئویی که اواخر سال گذشته منتشر کرد، از سوی برخی به خداحافظی حسینی از بازیگری تعبیر شد، اما خودش یکی دو روز بعد و در صحبتی که با محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی داشت، اعلام کرد: «از نقشها و فیلمهای حقیرانه دلزده میشوم و از بازیگری در سینما خداحافظی نکردهام، بلکه علاقهای به حضور در پروژههایی ندارم که بنا ندارند به درک و فهم مخاطب احترام بگذارند. وداع من با فیلمهایی خواهدبود که بیاعتنا به احترام و ارزشهای اجتماعی باعث تنزل مخاطب و افول سینما میشوند.» این توضیح تکمیلی حسینی، طرفداران فراوان و خیلی از مخاطبان سینمای ایران را خوشحال کرد و آنها خیالشان از ادامه حضور یک بازیگر خوب و مهم و با ظرفیتهای بالای بازیگری راحت شد. ما هم خوشحالیم که وداعی در بین نبود و این آغاز سلام بود؛ هم سلام به نقشهای تازه و شایسته نام حسینی و مخاطبان فهیم سینمای ایران و هم علیک به سلام استعدادهای جوانی که برای ورود و درخشش در بازیگری و کارگردانی و سینما با چالشها و موانعی جدی مواجه هستند، اما وجود موثر و دلگرم کننده و حمایتگرانه چهرههای متعهد به بازیگری، میتواند روحیه و انگیزه و امید را در آنها زنده کند.
امید به اندیشکده مستقل
شاید این سؤال مطرح شود که باوجود دانشگاهها و دانشکدههای سینما و آموزشگاههای ریز و درشت بازیگری، چه ضرورتی برای راهاندازی فضای مرتبط دیگری در این خصوص وجود دارد؟ شاید مرور صحبتهای شهاب حسینی در این زمینه راهگشا باشد و سوالات و ابهامات را برطرف کند. این سینماگر در بخشی از صحبتهایش در نشست رسانهای جشن اندیشکده مستقل فرهنگ و هنر که با معرفی برگزیدگان این رویداد به کار خود پایان داد، گفت: «اقبال از آثارم، مسئولیت بیشتری را برایم به دنبال دارد. شما باید از یک جایی درباره سهم اجتماعی خود کاری انجام دهید. کاری که من انجام میدهم، براساس نیازی است که به نظرم وجود دارد. اینکه من مسیرم را با بازیگری شروع کردم و به مدارجی هم رسیدم، برایم کافی نیست. دوست دارم کنار فعالیتهای بازیگری، این کارها را هم ادامه دهم. روزی که بانی تاسیس یک دانشگاه کاملا تخصصی در رشته سینما باشم، بیشتر از کارهای بازیگریام به آن افتخار خواهم کرد.»
ایجاد بستر برای تولید آثاری در سینمای مستقل و محملی برای عرضه و نمایش آنها، تزریق نگاه جدید به سینما و گسترش فرهنگ تعامل و گفتگو میان مخاطبان این آثار، از جمله اهداف و انگیزههای شهاب حسینی برای راهاندازی اندیشکده مستقل فرهنگ و هنر است که امیدواریهای زیادی را میان جوانان و علاقهمندان مستعد در زمینه سینما و کارگردانی و بازیگری و شاخههای دیگر سینما فراهم کردهاست و به ویژه تاکید روی کلیدواژههایی، چون اندیشهورزی و سینمای مستقل، ضرورت راهاندازی آن را بیشتر میکند و میتوان در کنار فضاهای آموزشی و کشف استعداد معتبر دیگر، به عنوان ظرفیتی جدی در زمینه سینما و معرفی سینماگران کاربلد و متعهد و دغدغهمند به آن نگاه کرده و از حمایتهای لازم در این زمینه دریغ نکرد.
در این میان اسم و شهرت و اعتبار حسینی نقشی مهم و به سزا در جلب توجه مخاطبان و معرفی بهتر استعدادهای جوان دارد. ضمن اینکه همین حضور حسینی به عنوان دبیر اولین جشنواره فیلمکوتاه اندیشکده مستقل فرهنگ و هنر باعث همراهی و حضور چهرههای معتبر و درجه یکی، چون کیانوش عیاری، گلاب آدینه، محمود کلاری، بهرام دهقانی و گلاب آدینه در ترکیب هیاتداوران این رویداد شد.
صراحت و استقلال
حسینی به جز اینکه به عنوان بازیگر، نقشآفرینیهای درخشانی در کارنامه دارد و با بازی در فیلم فروشنده، یکی از مهمترین جایزههای بازیگری جهان را دریافت کرده، همیشه نشان داده از همان نقش و مسئولیت اجتماعی و به قول خودش سهم اجتماعی هم غافل نیست و در بزنگاهها و موقعیتهای حساس، عملکرد درستی داشتهاست. چه آنجا که در همان جشنواره کن و بعد از دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد این رویداد گفت: «این جایزه به نوعی از مردم من آمده؛ بنابراین آن را به خودشان برمیگردانم. این جایزه را با تمام وجود و از اعماق قلبم و با عشق به مردم سرزمینم تقدیم میکنم.» و چه آنجا که بعد از بازگشت به ایران و در نشست رسانهای، به همزمانی دریافت نخل بازیگری با نیمهشعبان اشاره کرد و گفت: «بخشی از این موفقیت را که خود در آن سهیم بودم، به عنوان هدیه به منجی بشریت تقدیم میکنم.» پیوند زیبای
این دو تقدیمی، نشان توامانی از اعتقادات و عشق و علاقه حسینی به مردم دارد.
حسینی همانطور که در این اندیشکده تازه راهاندازی شدهاش به مستقل بودن اهمیت میدهد، در گفتار و رفتارش هم با خطمشی استقلال و صراحت پیش میرود، حتی اگر اتخاذ چنین مسیری، به مذاق عدهای خوش نیاید و مخالفانی داشتهباشد. از جمله اقدامات حسینی، اعتراض به مسعود کیمیایی بود که سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر را تحریم کرد. حسینی، نتیجه این اقدام کیمیایی را جز تفرقه و نفرتپراکنی ندانست.
درخشان، چون شهاب (مرور چند بازی شاخص شهاب حسینی)
پلیس جوان: یونس بهگر را باید اولین نقش مهم کارنامه شهاب حسینی دانست که تماشای آن حالا و بعد از ۲۱ سال خالی از لطف نیست.
واکنش پنجم: اگرچه ستاره فیلم نیکی کریمی بود، اما بازیاش در نقش برادرشوهر کم حرف فرشته به چشم آمد.
سوپراستار: بازی در نقش کوروش زند و چالشهایش به عنوان یک ستاره سینما، او را به اولین سیمرغ بلورینش در جشنواره فجر رساند.
دلشکسته: بازی در نقشی جوان و مومن که به ناچار باید با دختری متفاوت از نظر فکری و عقیدتی همراه شود، بسیار به دل نشست.
درباره الی: همین یک دیالوگ «یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه» برای یادآوری نقش احمد و شهاب حسینی کفایت میکند.
شوق پرواز: بازی در نقش شهید خلبان عباس بابایی، یکی از مهمترین دلایل موفقیت و محبوبیت این سریال تلویزیونی بود.
جدایی نادر از سیمین: حسینی چنان در نقش حجت، یک آدم عاصی از طبقه فرودست ظاهر میشود که حیرتانگیز است.
حوض نقاشی: بازیاش در نقش یک بیمار سندروم داون بسیار همدلی برانگیز بود و نقش مهمی در موفقیت فیلم داشت.
شهرزاد: کم پیش میآید در یک مثلث عشقی، تماشاگران عاشق بدمن و نقش منفی ماجرا شوند، اما این اتفاق برای قباد افتاد.
فروشنده: بازی در نقش عماد، یکی از سختترین نقشهای کارنامه یک بازیگر است که حسینی به خوبی آن را درک و اجرا کرده و او را به یک بازیگر در شاخص جهانی تبدیل کرد.
برادرم خسرو: یکی دیگر از شاه نقشهای شهاب حسینی در نقش جوانی با روان پریشان که در همکاری با ناصر هاشمی، یکی از متفاوتترین برادرانههای سینمای ایران را خلق میکند. شهاب حسینی در این فیلم نقش یک جوان بیمار، اما نابغه را بازی میکند.
منبع: روزنامه جام جم