به گزارش جام جم آنلاین، همزمان، جنگ اوکراین بر معادلات منطقه غرب آسیا سایه افکنده و مناسبات جدیدی را شکل داده است. معادلاتی که بازیگرانی تازه دارد.
در همین راستا خبرنگار جام جم آنلاین با سعدالله زارعی تحلیلگر مسائل منطقه به گفتگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
بیش از صد روز از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد و این نبرد همچنان ادامه دارد. مهمترین تبعاتی که این جنگ در منطقه ما گذاشته است، چیست؟
جنگ اوکراین در واقع جنگ غرب علیه غرب بود و هفتاد و هفتمین جنگ اروپا طی حدود ۲۳۰ سال گذشته بشمار میآید. اگر خواسته باشیم یک تقسیم بندی در این باره داشته باشیم، میتوانیم بگوییم طی ۲۳۰ سال اروپا هر سه سال یکبار به طور متوسط یک جنگی را تجریه کرده است. جنگ جهانی با ۸۰ میلیون کشته و جنگهای خرد با تعداد کشته کمتر بجا گذاشته است. جنگ روسیه و اوکراین جزء جنگهای متوسط اروپا به حساب میآید (هم از حیث زمان و هم از حیث حجم تلفات). جنگ غرب علیه غرب یک فضای تنفسی برای کشورهای دیگر ایجاد میکند و به کشورها اجازه میدهد در یک فضای تنفسی جدیدی یک تجدید نظری در جبهه بندیها داشته باشند که این موضوع در مورد جنگ اوکراین و همچنین منطقه صدق میکند. در حال حاضر در منطقه ما براساس اینکه چه کسی در جنگ پیروز شود و چه کسی شکست بخورد یکسری گرایشات سیاسی بروز و ظهور پیدا کرده است.
چشم انداز اولیه در اینجنگ، مبتنی بر پیروزی قاطع روسیه بود. این چشم انداز تعدیل و به پیروزی نسبی روسیه تبدیل شد. در شرایط پیروزی قاطع یک تحولی در جبهه عربی در خصوص مراودات سیاسی شاهد بودیم که یک احتیاط بیشتری را اعمال میکردند و گرایش به سمت توسعه روابط با روسیه و چین گسترش پیدا کرد. وقتی این چشم انداز تعدیل شد در واقع این سؤال باقی ماند که بالاخره آینده از آن چه بلوکی و ما باید با چه بلوکی مراودات دست اول داشته باشیم؟ این موضوع منحیثالمجموع تاثیر مثبتی روی منطقه ما داشته است. حتی میتوان گفت، یک مقدار فضای تنفسی کشورها بازتر شده و امکان تجدید نظر در خیلی از موضوعات وجود دارد.
روابط ایران و کشورهای منطقه توسعه بیشتری پیدا کرده که این روزها شاهد سفرهای مقامات همسایه به ایران و سفرهای مقامات ایرانی به کشورهای همسایه هستیم. همچنین بحث عضویت ایران در بریکس، بهبود روابط ایران و عربستان در حال بازگشایی است، همه اینها به نوعی تحت تاثیر واقعه اوکراین صورت گرفت. کشورهایی که احساس میکنند امریکا و اروپا مثل سابق نمیتوانند کارایی چندانی داشته باشند باعث شده برخی از کشورها تجدید رفتار و نظر بر روی اروپا و امریکا کنند.
به نظر شما آیا راه حل نظامی یا سیاسی جوابگو این جنگ است؟
در حال حاضر جنگ در مرحله نظامی – امنیتی است، ولی همیشه هم این نکته وجود داشته که حتی در حین جنگها روابط دیپلماسی تعطیل نشود و روندی که دارد را ادامه بدهد. در حال حاضر شاهدیم که هم جنگ و هم دیپلماسی دیده میشود و مذاکرات روسیه با برخی از کشورها و حتی خود اوکراین ادامه دارد. هر جنگی در نهایت باید با راه حل سیاسی تمام شود. معمولا جنگها نیازمند دیپلماسی هستند و این جنگ هم از این مسئله مستثنی نیست؛ لذا مسلما گفتگوهای سیاسی سرنوشت این جنگ را تعیین میکند. اما این نکته را در نظر داشته باشید که روسیه در این جنگ تا اینجای کار به پیرزوی نسبی رسیده که نیروهای نظامی بخشی از روسیه را گرفته است و قدرتشان را در شرق اوکراین تثبیت کردند که این پیروزی اولیه است و میتوانند همین پیروزی را تثبیت کنند و با مذاکرات سیاسی به جنگ پایان دهند.
در حال حاضر ایران چه نقشی را میتواند در معادلات این جنگ داشته باشد؟
یک تئوری در عالم سیاست است که میگوید "دشمن ما دوست ماست". این تئوری در اینجا صدق میکند. در جنگ اوکراین و روسیه نظر خود را گفتیم و این جنگ را رد کردیم. در عین حال ریشه جنگ را هم سیاستهای غرب دانستیم. ما جزء محدود کشورهایی بودیم که در یک فاصله زمانی بسیار کوتاه یعنی حدود ۲۴ ساعت موضع رسمی خود را در رابطه با جنگ اوکراین اعلام کردیم. این موضع از یک طرف به نفع اوکراین و روسیه است. ریشه جنگ کییف و مسکو از غرب است نه روسیه که این یک کمک به روسیه میشود. در نتیجه اوکراینیها و هم روسها به طور نسبی از ما رضایت دارند و مشغول مذاکرات و گفتگو با روسها هستیم.
البته در مقایسه بین روسیه و اوکراین و به طور طبیعی ما به روسیه نزدیکتر میشویم. به دلیل اینکه از یک طرف اوکراین در بلوک غرب قرار دارد و ما با بلوک غرب مناسبات گرمی نداریم، در حالی که روسیه در بلوک شرق است و ما با آنها رابطه خوبی داریم.
نکته بعدی، مایحتاج ایران بیشتر متوجه کشوری به اندازه روسیه است تا متوجه کشوری به اندازه اوکراین باشد. بنابراین، به طور طبیعی در این موضوع به سمت روسیه قرار میگیریم و در این روند هم به هر حال روسیها محور مسائل محسوب میشوند و این موضوع به ما کمک میکند تا بتوانیم در خصوص مسائل مختلف با روسها وارد گفتگو شویم که البته وارد گفتگو هم شدهایم و رایزنیها و ارتباطات مستمر بین ایران و روسیه ادامه داشته است.
باتوجه به حواشی اخیری که در منطقه بوجود آماده است از جمله سفر محمدبن سلمان به ترکیه و مذاکرات صورت گرفته بین ایران و عربستان برای آغاز مجدد روابط دیپلماتیک این دو کشور، رابطه ایران و عربستان را چگونه تحلیل میکنید؟
روابط دو کشور همسایه در عمل نمیتواند قطع باشد به دلیل اینکه مقولهای به نام حج داریم و تعهدی که سعودیها در مورد حج نسبت به بقیه کشورها دارند و ما هم از این قضیه مستثنی نیستیم. بعنوان مثال، ۷ و نیم میلیون جمعیت شیعه در عربستان وجود دارد اعم از شیعههای جعفری، اسلامی، زیدی که اینها یک بن مذهبی در ایران دارند و، چون که مرکز تشیع در دنیا ایران است همین امر باعث شده که رفت و آمد باشد.
بسیاری از این شیعیان عربستان با ایرانیها ازدواج کردهاند و گاهی زن عربستانی و شوهر ایرانی و گاهی زن ایرانی و شوهر عربستانی است و این ارتباطات نمیتواند قطع باشد و خود به خود این ارتباطات برقرار است. کما اینکه برقرار هم بوده است. منتهی صحبت سر این است که آیا این ارتباطات خارج از مقوله اجتماعی و دید و بازدیدها و مناسک حج، آیا در مذاکرهای هم میتواند ادامه داشته باشد؟ بله در حوزه امنیت ما میتوانیم روابطی داشته باشیم، در حوزه مسائل اقتصادی مخصوصا در حوزه انرژی و خصوصا در موضوع چاههای گاز در میادین مشترک باید گفتگو داشته باشیم. بنابراین، زمینههای زیادی وجود دارد که ما را به گفتگو وادار میکند و این گفتگوها اگر در یک مقطعی قطع شده مسلما در مقاطع بعدی وصل میشود.
آیا این ارتباط دیپلماسی مثل سابق است یا تحت یک چارچوب و تغییر رویکردی است؟
روابط بین ایران و عربستان عناصری دارد. مثلا در عناصر مذهبی آن شیعیان عربستان میخواهند به ایران بیایند یا ما مقوله حج داریم، مقوله اقتصادی با هم داریم و چاههای نفت مشترک و میدان گازی مشترک با هم داریم و خیلی موضوعات دیگری وجود دارد که ما را به هم گره میزند. حتی موضوع امنیتی ما هم بهم گره خورده است و خود به خود ما و آنها را بهم متصل میکند. موضوعات فراوان دیگری هم وجود دارد که باعث ایجاد و توسعه روابط میشود. بن سلمان یک شخصیت عملگرایی دارد و به دنبال منافع خودش است که موقعیت بهتری داشته باشد. موقعیت بهتر بن سلمان در گرو داشتن یک روابط مناسبی با ایران بعنوان قدرت برتر منطقه است و طبیعی که بن سلمان به دنبال روابط با ایران باشد. با توجه به اینکه روابط را سعودیها قطع کردند و ما خواهان روابط بودیم بن سلمان گمان میکند میتواند این مسئله برپایی دوباره را به عنوان یک کالای گران قیمت به ایران بفروشد در حالی که ما معتقد هستیم که در اینجا بحث نیاز دو طرفه مطرح است نه اینکه ایران نیاز به عربستان دارد. بنابراین، بن سلمان در نهایت به سمت ایجاد رابطه متوازن با ایران حرکت میکند.
فرصتهای پیش روی دیپلماسی منطقهای ایران را در اجلاس خزر چگونه میبینید؟
خزر یک حوزه مشترک اقتصادی بین ما و کشورهای ساحلی است و علاقه داریم که این حوزه با کارکرد و ماهیت اقتصادی باقی بماند و به مجادلات سیاسی و امنیتی و نظامی کشیده نشود. معاهداتی که طی ماههای اخیر بین دولت ایران و دولتهای منطقه خزر انجام شد که یک فرصت خیلی خوبی را در اختیار کشورها از جمله ایران قرار داد. بعنوان مثال، مباحث کهنهای با ترکمنستان سر تسویه حسابهای اقتصادی داشتیم که این موضوع حل و فصل شد. در حال حاضر نیز روابط ایران و ترکمنستان در حال توسعه است. همچنین مشکلاتی با تاجیکها داشتیم که این موضوع نیز برطرف شد. تلاشی در خصوص بهم خوردن روابط ایران و آذربایجان داشت شکل میگرفت که اتفاق نیفتاد و روابط در یک مدار منطقی قرار گرفته است. همچنین روابط ایران و روسیه در یک موقیعت خوبی که روسها مایل هستند حجم معاملات بین ایران و روسیه که در حال حاضر حدود ۴ و نیم میلیارد دلار است به ۲۰ میلیارد دلار ارتقا پیدا کند. مجموعه این قضایا نشان میدهد کشورهای ساحلی دریای خزر و حتی کشورهایی مثل تاجیکستان که در خزر موقعیتی ندارند، تمایل داشته باشند که منطقه خزر یک منطقه اقتصادی مشترک و سودآور برای همه باشد.
رابطه بین آنکارا و اسرائیل خیلی رابطه تنگاتنگی شده است و اخیرا هم امیرعبداللهیان سفری به ترکیه درباره مسائل سوریه داشته است. این تحولات را چگونه میبینید و فکر میکنید رابطه اسرائیل و ترکیه به ایران صدمهای میزند؟
اسرائیل از سال ۱۹۲۲ که امپراطوری عثمانی فرو پاشید و یک کشوری به نام ترکیه به وجود آمد با ترکیه رابطه داشته است پس چیز جدیدی اتفاق نیفتاده است. روابط اسرائیل با کشورهای منطقه هیچ وقت عمق پیدا نکرده است و حتی همین الان از رابطه بین مصر و اسرائیل، رابطه رسمیشان که به ۴۴ سال گذشته برمیگردد، ولی در حال حاضر رابطه مصر و اسرائیل کجاست؟
روابط اسرائیل اصلا نمیتواند در منطقه ما عمیق شود، چون تصنعی است و مخالفت جدی مردمی برای این وجود دارد. بنابراین، آقای اردوغان آغازگر رابطه با اسرائیل در منطقه نبوده است.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: