نوشتهاند در دوره قاجار بیسوادی بهحدی بود که از هزار زن فقط سهنفر سواد داشتند. طبقه متوسط و فرودست دخترانشان را به مکتبخانهها میسپردند تا زیرنظر کسانی که اغلب سواد کافی نداشتند، فقط احکام دینی و روخوانی قرآن را یاد بگیرند.
طبقه اشراف و ثروتمندان هم گاهی آموزگاران خصوصی برای دختران میگرفتند تا زبان فارسی، فرانسه یا عربی را به آنها آموزش دهند. با این حال تعداد این افراد زیاد نبود.
مادام کارلاسرنا، سیاح اروپایی دوره قاجار مینویسد: «در اندرون زنان کم مینویسند و میخوانند، کتاب و قلمدان جای خود را به وسایل دیگری از قبیل آینه و سرمهدان داده است.» اما در همین روزگار بود که مدارس دختران یکی پس از دیگری سر برآورد و بهتدریج توجه همه اقشار جامعه را به خود جلب کرد.
یک اعلان مهم
«مدرسه جدید موسوم به دوشیزگان نزدیک دروازه قدیم محمدیه بازارچه حاجی محمدحسن افتتاح شده است. این مدرسه حیاطی است بزرگ و اطاقهای متعدد با تمام لوازمات مدرسهای.»
اینها جملات نخست اعلانی است که بیبیخانم استرآبادی در ماه صفر 1324قمری یعنی سال1286شمسی در روزنامه مجلس منتشر کرد.
زمانی که مشروطه روی کار بود و مجلس شورای ملی پا گرفته بود. در روزگاری که تاسیس مدارس پسرانه هم با مشکلات زیادی روبهرو بود، بیبی خانم استرآبادی جسارت به خرج داد و اولین مدرسه دخترانه به سبک جدید را تاسیس کرد؛ البته سه سال پیش از آن طوبی رشدیه در بخشی از خانه خود مدرسه پرورش را برای دختران دایر کرد اما عمر این مدرسه فقط چهار روز بود و فراشان دولتی با فحش و تهدید مدرسه را منحل کردند. پیش از رشدیه نیز مدارسی برای تعلیموتربیت دختران بنا شده بود. در ارومیه میسیونرهای آمریکایی و در تهران خواهران سن ونسان دوپل مدارسی برای دختران تاسیس کردند؛ البته دختران مسلمان راهی به این مدارس نداشتند. نه دولت اجازه تحصیل دختران مسلمان را میداد و نه به خاطر غیرمسلمانبودن مسؤولان مدرسه خانوادهها اجازه میدادند دخترانشان به این مدارس بروند. به همین دلیل عدهای به دنبال تاسیس مدرسه برای همه دختران ایران بودند که مشکلات مذکور را نداشته باشد.
تمام معلمین از طایفه اناثیه!
مدرسه تازه تاسیس دوشیزگان بیست شاگرد داشت و با روی باز از شاگردان جدید استقبال میشد: «شاگرد از 7الی12سال قبول میشود. اتاق ابتدایی ماهی پانزده قران، اتاق علمی ماهی 25قران. به فقرا تخفیف داده میشود. هر دو نفر شاگرد یک نفر مجانا قبول میشود. امید است که در وطن عزیز ما هزاران از این مدارس افتتاح شود.»
این مدرسه پنج معلم هم داشت. بیبیخانم و دو دخترش خدیجه افضل و مولود از آموزگاران مدرسه دوشیزگان بودند و سرفصل دروس متنوعی برای آن تعریف کرده بودند: «از برای افتتاح این مدرسه پنج معلمه تعیین شده که هر کدام یک درس میدهند از قبیل نخستنامه، مشق قلم، تاریخ ایران، قرائت، کتاب طباخی، قانون، مذهب جغرافیا، علم حساب. برحسب قوه هر دختر و خانمی این علوم تدریس میشود. به علاوه اطاق هم معین شده که در آنجا هنرهای یدی از قبیل کاموادوزی، زردوزی، خامهدوزی، خیاطی و... تعلیم میشود.» اما جالبترین نکته در اعلان بازگشایی این مدرسه تاکید بر زنبودن کارکنان مدرسه است تا خیال خانوادههایی که قصد داشتند دخترانشان را به مدرسه بفرستند جمع شود: «تمام معلمین از طایفه اناثیه هستند و بهغیر از یک پیرمرد قاپوچی مردی در این مدرسه نخواهد بود.»
عبور از نگرانیها و مخالفتها
برای تعلیموتربیت دختران در این مدرسه تلاشهای زیادی انجام شد اما با این وجود مخالفان هم قدرت زیادی داشتند.
نگرانی گروههای زیادی از مردم به حدی بود که بعد از به توپ بستن مجلس در سخنرانیای در حرم شاهعبدالعظیم گفتند: «بر مملکتی باید گریست که در آن دبستان دوشیزگان باز شده است.» علاوه بر اینها تکفیرنامهای هم علیه بیبیخانم تهیه شد و برخی به دنبال تخریب و آسیبزدن به مدرسه بودند. مجموع این شرایط باعث شد تا بیبیخانم در ملاقاتی که با وزیر معارف داشت به دنبال راهی برای حل این مشکل باشد. سرانجام بنا شد کلمه دوشیزگان از اسم مدرسه حذف شود و تنها دختران بین 4تا7سال در مدرسه درس بخوانند. بعدها هم کلاس اکابر برای بزرگسالان به مدرسه اضافه شد و دارالایتامی نیز برای دختران بیسرپرست در همان جا تاسیس شد.
راهی که ادامه دارد
دو سال بعد از مدرسه دوشیزگان وطن، طوبی آزموده مدرسه ناموسیه را تاسیس کرد. برای جلباعتماد و علاقهمندکردن خانوادهها به تحصیل فرزندانشان در این مدرسه تعالیم مذهبی و قرآن را جزو دروس اصلی قرار دارد و سالی چندبار نیز در مدرسهاش مجلس روضه برپا کرد. با این همه اما پس از مدتی مخالفتها با این مدرسه باعث تعطیلی آن شد اما طوبی آزموده از پا ننشست و بعدها شش شعبه دیگر از مدرسهاش را دایر کرد. «امالمدارس»، «عفتیه»، «ترقیبنات»، «شمسالمدارس»، «حسنات» و... مدارس دیگری بودند که از پی هم و برای آموزش دختران تاسیس شدند.
این مدارس با وجود همه مشکلاتی که در آموزش و برنامهریزی داشتند، در کار سوادآموزی موفق بودند و به سبب همین سواد به مرور توانستند بخشی از زنان را از اتفاقات جامعه و حق و حقوق خودشان آگاه کنند. انتشار روزنامههای مخصوص زنان، تشکیل انجمنهای زنانه و فعالیتهای مدنی آنها نتیجه کار همین مدارس بود. بهمن1328 قمری مجلس لایحهای به نام عوارض معارف بر مالیات مستقیم را تصویب کرد. در این لایحه پیشبینی شده بود که از درآمد مالیاتها 46 مدرسه جدید تاسیس شود.
از این تعداد سهم زنان 10 دبستان بود که با توجه به شرایط آن روزگار عدد قابل قبولی به حساب میآید. همین تلاشهای کوچک و بزرگ در سراسر ایران باعث شد تا تعداد فارغالتحصیلان دختر در مدارس ابتدایی که سال1331 قمری(1292شمسی) سه نفر بود افزایش پیدا کند و 8سال بعد 114 دختر از مدرسه فارغالتحصیل شوند؛ البته که تاسیس مدارس دخترانه در شهرهای مختلف باعث شد تا در سالهای بعد این عدد به شکل صعودی بالا برود و برسیم به نقطهای که امروز رسیدهایم.
زهره ترابی - خبرنگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد