احسان رضایی نگاهی انداخته به کتاب‌های درسی و برایمان از این می‌گوید که ادعاهای مطروحه تا چه حد واقعی هستند

اشکال یک جای دیگر است

ماجرا از همان پیام بی‌نام و نشانی شروع شد که در فضای مجازی دست به دست گشت و از حذفیاتی در کتاب‌های درسی ادبیات خبر داد.
کد خبر: ۱۲۳۶۰۵۸

هر چند فایل کتاب‌های درسی به راحتی قابل دانلود هستند و می‌شد خیلی ساده ادعاهای مطرح شده را بررسی کرد، اما ظاهرا زور فضای مجازی که به رسانه غیررسمی مهمی بدل شده و در کنارش تنبلی مخاطبان پیام موجب شد خیلی زود همه به این نتیجه برسند که‌ای داد بیداد! چه آورده‌اند بر سر کتاب‌های درسی و ادبیات فارسی. آنقدر که برخی رسانه‌ها هم بروند سراغ ماجرا و حذف شفیعی‌کدکنی و نیما یوشیج و دیگران بدون هیچ بررسی بشود تیتر و عکس اول برخی روزنامه‌ها و سایت‌ها.
افراد مختلفی از جمله اعضای هیات تالیف این کتاب‌ها توضیحاتی در این باره ارائه کرده‌اند، ما هم رفتیم سراغ همکار روزنامه‌نگار کتابخوان دکتر احسان رضایی که پزشکی خوانده است، کارگاه‌های داستان برگزار می‌کند و تجربه تدریس ادبیات فارسی در مدارس را هم داشته است.
حذف یا جایگزینی؟
رضایی بر خلاف دیگران کتاب‌های درسی را دانلود و به دقت بررسی کرده تا ببیند حذفیات کتاب‌های درسی ادبیات ماجرایش واقعا چیست و فهرست منتشر شده تا چه اندازه واقعی است. او در این باره می‌گوید: مساله بیش از آن‌که حذف باشد، جایگزینی است. مثلا شعر مادر ایرج‌میرزا حذف شده اما دو شعر دیگر یکی وطن‌دوستی و دیگری نصیحت به فرزند در کتاب‌های درسی ادبیات وجود دارند.
او ادامه می‌دهد: از شعرهای مهدی اخوان ثالث هم باغ بی‌برگی که بیانی استعاری دارد حذف شده اما خوان هشتم که اتفاقا رویکرد انتقاد فرهنگی شدیدتری هم دارد، در کتب درسی حضور دارد. غزل «در این سرای بی‌کسی» از هوشنگ ابتهاج که مضمونی ناامیدانه داشت، حذف شده اما «ایران ای سرای امید» در کتاب‌های ادبیات پنجم ابتدایی هست.
یکی دیگر از موارد حذفی مربوط به محمدرضا شفیعی‌کدکنی بود. رضایی در این باره هم این‌طور توضیح می‌دهد: این شعر که بیانی استعاری دارد حذف شده اما غزل عاشقانه «ای مهربان‌تر از برگ...» جایگزین آن شده است.
او تاکید می‌کند: در همین چند مورد می‌توان دید که در این تغییرات یک مورد شعر انتقادی تندتر جایگزین دیگری شده یا شعری با مضمون ناامیدی حذف شده و شعری امیدوارانه از همان شاعر در کتاب‌های درسی حضور دارد.
یکی دیگر از موارد مطرح‌شده در حذفیات مورد ادعا کم شدن اشعار و متونی با موضوع ملی‌گرایی است. رضایی این موضوع را در کرده و می‌گوید: در کتاب‌های درسی به‌خصوص سه سال‌ آخر دبیرستان حجم زیادی از اشعار حماسی و ملی‌گرایانه وجود دارد و همچنین به اساطیر و موضوع وطن‌خواهی پرداخته شده است.
البته این موضوع را هم می‌گوید که جای برخی شاعران معاصر از جمله سیمین بهبهانی و محمدعلی بهمنی در کتاب‌ها خالی است. اما از طرف دیگر می‌بینیم ادبیات داستانی ایران و جهان هم در کتاب‌ها سهم قابل ملاحظه‌ای دارند و توجه به داستان اتفاق خوب این کتاب‌هاست.
سیاسی‌بازی داریم یا نه؟
اما آیا کتاب‌های درسی واقعا به ابزاری حاکمیتی بدل شده‌اند که تصمیم حضور یا عدم حضور یک نام یا متن در‌ آنها با انگیزه‌های سیاسی رخ دهد؟ رضایی می‌گوید: کتاب درسی ابزار حاکمیتی است و نمی‌شود گفت حاکمیت هیچ اعمال نظری بر آن ندارد، اما فضایی که ایجاد شده هم واقعی و شفاف نیست و متاسفانه راه را برای بیان انتقادهای درستی که نسبت به کتاب‌های درسی داریم هم می‌بندد.
این نویسنده می‌افزاید: انتقاد مهم‌تر این است که کتاب‌های درسی ادبیات تنها حفظ لغت و ارائه به دانش‌آموزان یاد می‌دهند و مانوس شدن با ادبیات به‌عنوان ابزاری که می‌تواند زندگی‌شان را بهتر کند موضوعیت چندانی ندارد. یا مثلا کتاب‌های نگارش که عملا به هیچ دردی نمی‌خورند اما تدریس می‌شوند.
رضایی تاکید می‌کند: وقتی یکی مغرضانه حذف‌ها را می‌گوید و از جایگزینی‌ها حرفی نمی‌زند، راه را برای بیان انتقادات درست و بجا هم می‌بندد.
او در پایان سخنانش نکته مهم دیگری را هم می‌گوید: مهم‌تر از ماجرای کتاب‌های درسی این بود که دیدیم غلبه رسانه‌های غیررسمی بر رسانه‌های رسمی تا اندازه‌ای پیش رفته که رسانه‌های رسمی اخبار غیررسمی را بدون هیچ تحقیقی می‌پذیرند!

زینب مرتضایی‌فرد

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها