عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در گفت‌وگو با جام جم آنلاین مطرح کرد:

اقتصاد نفتی مانع از اصلاح ساختار نظام مالیاتی شده است/ ای کاش کارشکنی آمریکا علیه اقتصاد ادامه داشته باشد!

درحالی به گفته بسیاری از اقتصاددان‌ها و کارشناسان اقتصادی اصلاح ساختار نظام مالیاتی کشور در شرایط فعلی تنها راهکار مدیریت کسری بودجه دولت است، گروهی براین باورند که اگر چنین سیاستی هوشمندان صورت نگیرد زیان‌های بیشتری به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند.
کد خبر: ۱۲۲۷۰۷۷
اقتصاد نفتی مانع از اصلاح ساختار نظام مالیاتی شده است/ ای کاش کارشکنی آمریکا علیه اقتصاد ادامه داشته باشد!
در همین راستا جام جم آنلاین گفت‌وگویی با دکتر وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در این زمینه داشته که در ادامه می‌خوانیم.
اصولا اصلاح نظام مالیاتی کشور چه اهمیتی برای اقتصاد دارد؟
دستاوردهای بهبود ساختار نظام مالیاتی و استفاده از این نوع درآمد پایدار در سراسر جهان تجربه شده و نیازی نیست درباره آن شک یا نگرانی داشته باشیم. اهمیت ساختار دقیق نظام مالیاتی در این است که دولت می‌تواند برای خود درآمدهای مشخصی متصور باشد و زمینه‌های رانت و فساد را هم در اقتصاد از بین ببرد.
بسیاری معتقدند ایران ساختار نظام مالیاتی صحیحی به خود ندیده است، دلیل این اتفاق چیست؟
پاسخ این سئوال تنها یک کلمه است « نفت» منظور از نفت درآمدهای نفتی است. ببینید 50 سال است که درآمدهای نفتی مانع از فکر کردن دولت‌ها به درآمدهای مالیاتی شده است. در این دوره دولت‌ها درآمدی رانتی و سهل‌الوصول به نام درآمدهای نفتی در اختیار داشتند، به همین دلیل اصولا فکری برای مالیات نداشتند. اجازه دهید در شرایط امروز برای شما مثالی بزنم، امروز سهم بالایی از بودجه دولت را درآمدهای نفتی تامین می‌کند که بعضا حتی به 40 درصد می‌رسد این درحالی است که هرگونه کارشکنی علیه ایران وصول این درصد را تحت تاثیر قرار داده و مشکلاتی مثل امروز ایجاد می‌کند. اولین شاهد مثال اثرات منفی چنین سیاستی هم افزایش شکاف طبقاتی در جامعه است. من اعتقاد دارم ای کاش تحریم‌ها مدت زمان بیشتری ادامه داشته باشد تا بلکه دولت به فکر اصلاح ساختاری نظام مالیاتی باشد.
مالیات چه ارتباطی به شکاف طبقاتی دارد؟
باید برای پاسخ به این سئوال یک مثال بزنم؛ ببینید امروز در شرایط تحریم و مشکلات اقتصادی گروهی به دلیل عدم شفافیت اقتصادی و همچنین نقص نظام مالیاتی ثروت‌های بادآورده‌ای برای خود ایجاد کرده‌اند که اتفاقا روز به روز افزایش می‌یابد. این درحالی است که مردم از دولت انتظار دارند اگر مشکلاتی در اقتصاد داریم همه باید آن را تحمل کنند و اگر هم رونقی هست همه باید آن را تجربه کنند. پاسخ به چنین مطالبه‌ای از سوی مردم تنها از راه توزیع عادلانه ثروت صورت می‌گیرد که اصلی‌ترین راهکارش نظام دقیق و منطقی مالیات است.
اصلی‌ترین نقص در نظام مالیاتی ایران را چه می‌دانید؟
مهمترین نقیصه در این بخش نبود بانک اطلاعاتی دقیق و قابل استناد است بصورتی که براساس داده‌های آن بتوانیم فرار مالیاتی را به حداقل برسانیم که البته همین امر شفافیت اقتصادی می‌طلبد.
در شرایط فعلی که تولید درگیر رکود است؛ آیا درآمدهای مالیاتی محقق خواهد شد؟
اجازه دهید قبل از پاسخ به سئوال شما بگویم که اصولا نیازمند تدوین یک نقشه راه دقیق، علمی و کاربردی در بخش مالیات کشور هستیم. اما برای این موضوع هم راهکارهای اصولی و دقیقی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشیم. اگر بخواهیم روی کاغذ صحبت کنیم خیر، اما اگر واقعا بخواهیم نظام مالیاتی را تقویت کنیم بله راهکارهایی وجود دارد که می‌توان از آنها استفاده کرد. اولین گام تعیین پایه‌های مالیاتی جدید و همچنین بازنگری در پایه‌های موجود است.
منظور شما از تدوین پایه‌های مالیاتی جدید چیست؟
ببینید پایه‌های مالیاتی فعلی محدود هستند و با درنظر گرفتن شرایط بعضا دقیق اجرا نمی‌شوند، درحالی که می‌توانیم با ایجاد پایه‌های مالیاتی جدید نه تنها زمینه فرار مالیاتی بلکه افزایش درآمدهای مالیاتی را هم فراهم کنیم. برای بازنگری به عنوان مثال می‌توانیم در پایه‌های فعلی برای تولیدکنندگان واقعی معافیت‌ها یا تنفس‌هایی در نظر بگیریم و در پایه‌های جدید هرچه بیشتر از مشاغل غیرمولد و ثروتمندان مالیات دریافت کنیم که یکی از آنها مالیات بر خانه‌های خالی، مالیات بر مصرف و ... است.
به این ترتیب شما اصلاح پایه‌های مالیاتی را حمایت از تولید می‌دانید؟
دقیقا؛ امروز همین پایه‌های نا مناسب و سیاست‌های اشتباه باعث شده تا بخش واقعی تولید یا آنهایی که درآمدهای ثابت دولتی و کارگری دارند مالیاتشان را بپردازند اما آن گروه که مشاغل غیرمولد دارند از این قانون فرارکنند.
حجم فرار مالیاتی در ایران چقدر است؟
در این زمینه ارقام متفاوتی اعلام شده اما با درنظر گرفتن سی یا پنجاه پایه مالیاتی فعلی برآورد شده است که بیش از 40 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی سالانه صورت می‌گیرد که اتفاقا عمده آن در بخش دلالی و مشاغل غیر مولد است.
بنظر شما پایه‌های جدید مالیاتی چه مواردی می‌توانند باشند؟
مالیات بر مجموع درآمد خانواده، مالیات بر خروج ثروت، مالیات بر مصرف، مالیات بر خانه‌های خالی و ده‌ها مورد دیگر ؛ اما نکته اصلی اینجاست که باید هرگونه سیاست‌گذاری در این زمینه با درایت و هوشمندانه یا به صورت یک زنجیره منظم صورت پذیرد، به این دلیل که اگر نقطه گنگی در این میان داشته باشیم همین موضوع پاشنه آشیل اقتصاد کشورمان خواهد شد.
منظور شما از نقطه مبهم یا گنگ چیست؟
اجازه دهید برای شما مثالی بزنیم به عنوان مثال اگر مالیات بر ثروت داشته باشیم اما مالیات بر خروج سرمایه همزمان با آن اجرایی نشده باشد، یکباره شاهد خروج حجم بالایی از ثروت داخلی به خارج از مرزها می‌شویم. منظور این است که برخی از پایه‌های مالیاتی مرتبط و مکمل یکدیگر هستند، از این رو باید کاملا هدفمند و هوشمندان این پایه‌ها تدوین و اجرایی شوند.
منظور شما از مالیات بر خروج سرمایه چیست؟
این قانونی است که اغلب کشورهای توسعه یافته اجرایی می‌کنند، به عنوان مثال کانادا این قانون را دارد و اینگونه عنوان می‌شود که اگر فردی در کانادا توانست برای خود ارزش افزوده‌ای ایجاد کند و بعد از مدتی تصمیم به انتقال آن سرمایه – بیش از اندازه مشخصی – به خارج از کشور گرفت باید مالیات بپردازد، چون از منابع، فرصت‌ها، قوانین و بطور کل پتانسیل‌های آنجا استفاده کرده است. ایران هم باید چنین قانونی داشته باشد.
به عنوان آخرین سئوال، فرض کنیم اصلاح ساختار نظام مالیاتی صورت گرفت آیا مشکلات بودجه و اقتصاد کمتر خواهد شد؟
قطعا چنین اتفاقی خواهد افتاد البته نه به این معنا که همه چیز در بهترین شرایط خواهد بود اما همانطور که اشاره کردم منابع درآمدی دولت با ثبات و البته نحوه توزیع ثروت در اقتصاد کشور نیز منطقی می‌شود.
عماد عزتی / جام جم آنلاین
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها