سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
180 هزار تومان
هنرهای نمایشی یا همان تئاتر خودمان بخشی از هنری است که البته به نسبت بقیه همقطارانش در سطح بالاتری قرار دارد. قیمت بلیت نمایش همیشه از سینما بیشتر بوده است به طوری که پایینترین رقم در بین کارهایی که بهعنوان مثال این روزها روی صحنهاند با 20 تا 25 هزار تومان به تماشاخانههایی مثل حوزه هنری، عمارت روبهرو، نوفل لوشاتو، تماشاخانه سنگلج، پردیس تئاتر تهران، تماشاخانه مهرگان اختصاص دارد؛ ارقامی که البته چندان به تماشاخانهها برنمیگردند و خیلی وقتها بهواسطه حضور چهرهها یا سر و صدای خبری که برای یک نمایش به راه میافتد، تا بیشتر از 200 تومان هم پیش میروند و مثل «بینوایان» تبدیل به نمایشهای اشرافی میشوند که خیلیها تنها برای عکس گرفتن به آن سر میزنند. در کنار پایینترین ارقام و اشرافیها که آمار نهچندان زیادی را به خود اختصاص میدهند، در رده میانی برای خیلی از نمایشها و تماشاخانه قیمتها اغلب از 35هزار تومان شروع میشوند و تا 50هزار تومان هم میرسند. اگر بخواهیم به طور میانگین قیمت بلیت نمایش را 45 هزار تومان در نظر بگیریم یک خانواده چهار نفره اگر در ماه فقط بخواهد یک اثر را ببیند، باید 180 هزار تومان را صرف خرید بلیت کند، رقمی که بدون احتساب هزینه رفت و آمد یا خوراکی بهدست میآید. بهطور کلی با آنکه برای سال گذشته آمار دقیقی ارائه نشده، میتوان تعداد حدودی مخاطبان را نزدیک به 40هزار نفر تخمین زد.
165 هزار تومان
سینما هنوز هم که هنوز است محبوبترین تفریح فرهنگی خانوادههای ایرانی است. فارغ از قیمت بالای یک تئاتر نسبت به بلیت سینما خود سینما رفتن و فیلم دیدن هنوز در انحصار یک قشر خاص نیست و همین موضوع به فراگیری سینما، بهعنوان تفریح محبوب خانوادههای ایرانی کمک کرده است. شاید دلیل دیگر این موضوع منحصر بودن تئاتر به تهران است و هنوز کار جدی تئاتر در شهرستانها به فراگیری پایتخت نیست. تعداد سالنهای سینما اما در سراسر ایران هم از گستردگی بیشتری برخوردار است و هم نمایش فیلم هزینه کمتری نسبت به اجرای یک تئاتر در شهرستان دارد. با همه این اوصاف اما حالا سینما رفتن هم تفریح خیلی ارزانی به نظر نمیرسد، این را میشود از پیشفروش شدن بلیت سینماها در روزهای شنبه و سهشنبه -که بلیت سینماها نیمبهاست-هم متوجه شد. حالا میانگین بلیت سینما در اغلب سینماهای کشور برای هر فیلم 15 هزار تومان است. البته که میتوان در تهران سینماهایی را پیدا کرد که برچسب ممتاز ندارند و در آنجا میشود با 12 هزار تومان هم به تماشای فیلم نشست اما بلیت سینما در اغلب سینماهای تهران همان 15هزار تومان است که با این اوصاف برای یک خانواده چهارنفری هزینه بلیت سینما 60 هزار تومان آب میخورد. اما چه کسی است که نداند تنها هزینه سینما رفتن هزینه بلیت سینما نیست و احتمالا باید یک هزینه صرف غذا را هم به آن اضافه کرد. نگاهی به برخی منوهای غذای فودکورت پردیس سینمایی چارسو -که بهدلیل تنوع بالای رستورانهای آن و البته موقعیت جغرافیایی قرار گرفتن این پردیس در مرکز شهر انتخاب شده است - نشان میدهد یک پیتزای معمولی بین 35 تا 45 هزار تومان قیمت دارد، اگر خواهان غذای ایرانی هم باشید چندان تفاوتی ندارد که گستره قیمت غذاهای ایرانی آن هم بین 25 تا 55 هزار تومان نوسان دارد حالا اگر میانگین هر پرس غذا برای یک نفر را همان 35 هزارتومان در نظر بگیرید و حتی این را هم در نظر بگیرید که خانواده کم خوراکی هستید و برای چهار نفر سه پرس غذا در نظر بگیرید، در کمترین حالت ممکن شما باید حدود 105هزارتومان صرف غذای دورهمی با خانواده کنید که با احتساب پول بلیت یک تفریح معمولی سینما رفتن همراه با خانواده برای شما چیزی حدود 165 هزارتومان آب میخورد.
160 هزار تومان
یکی از اقلامی که خیلی وقت است تا حد زیادی از سبد خرید خانوادهها کنار گذاشته شده، کتاب است. تولیدات فرهنگی که هر وقت آماری از سرانه آن منتشر میشود، جز حس غم و ناامیدی چیزی عایدمان نمیشود. اما به این که چرا چنین اتفاقی رخ داده، دلایل و پاسخهای زیادی وجود دارد. در وهله اول علاوه بر بحث فرهنگسازی و عادت بهخرید کتاب به عنوان یک اتفاق روتین، باز هم داستان اعداد و ارقام و قیمتها مطرح میشود. در این بازار با توجه به طرحهای تخفیفی که اجرای آنها در ایامی مثل پاییز یا بهار باعث میشود تا آمار خرید این مجموعه تکانی بخورد، معلوم میشود که مردم آنقدرها هم به کتابها بیمیل نیستند و قیمت از عوامل اصلی است که تعیین میکند یک خانواده چقدر میتواند سراغ خرید این کالای پربار برود. این روزها رقمی که باید برای پرداخت یک کتاب با حدود 250 صفحه پرداخت شود، بهطور میانگین با کاغذ و کیفیت معمولی، آن هم اگر عکس و طرح خاصی نداشته باشد، 35 هزار تومان است. این یعنی باز هم اگر یک خانواده استاندارد چهار نفره بخواهد در ماه برای هر کدام از اعضا، یک کتاب تهیه کند باید دستکم 160 هزار تومان کنار بگذارد. اینجاست که با توجه به خرج و مخارج زندگی خیلیها ترجیح میدهند تا این مبلغ را صرف خوراک یا لباس و دیگر موارد لازم برای زندگی کنند. همچنین از آنجا که قیمت کاغذ به نسبت خیلی از اقلام افزایش عجیب و غریبی داشته و چند برابر شده است، این هزینه روز به روز در حال طی کردن سیر صعودی است که باعث میشود تا بیش از پیش دست و دل خیلیها به خرید کتاب نرود. در کنار اینها خیلی از کشورها گذرگاههای فرهنگی دارند که انواع و اقسام کتابها را در حاشیه خیابانها برای عابران به نمایش میگذارند اما در کشور ما همان دو محله معروف کریمخان و انقلاب که کم و بیش چنین اتفاقی را داشتند، در حال جمع کردن هستند و این یعنی کتاب روزبهروز از جلوی چشمها دورتر میشود، تا جایی که سرانه مطالعه در ایران تنها به 5/12 دقیقه در روز میرسد. بدیهی است که در یک شرایط نامناسب معیشتی طبقه علاقهمند به تفریح فرهنگی برای گذران زندگی اولویتبندیهای مخصوص خودش را دارد و بدیهیتر اینکه میان این اولویتها تفریح فرهنگی ایرانیها اولویت پایینتری نسبت به معاش و زندگی دارد. با یک حساب سرانگشتی و معمولی یک خانواده چهار نفره ایرانی اگر بخواهد در یک ماه تنها یک جلد کتاب بخرد و یک بار سینما برود و یک تئاتر ببیند و بدتر از آن به تماشای یک اجرای کنسرت برود باید 885 هزارتومان بابت آن بپردازد. شاید همین است که سرانه مطالعه کمتر شده است، سلیقه سینمایی ما تنزل پیدا کرده است و از تئاترهای فاخر و اندیشهمحور خبری نیست.
امید رحمانی
فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد