سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
چرا چالش سلطان کنسرت؟
بعد از چالش سلطان کنسرت، گمانهزنیها آغاز شده و برخی نشریات هم به آن پرداختهاند، اما محمد معتمدی در این باره با رسانههای رسمی گفتوگو نکرده است. نکته اینجاست که چرا معتمدی ترجیح داده در فضای مجازی حرف بزند و در این زمینه یک چالش به راه بیندازد؟
سوالات دیگری نیز وجود دارد که اگر معتمدی به آنها پاسخ میداد، امید بیشتری برای شناسایی و معرفی سلطان کنسرت وجود داشت. مثلا اینکه معتمدی چه اسناد و مدارکی در این زمینه دارد و آیا نبود مستندات کافی سبب شده او از فضای مجازی بهره بگیرد و حرفش را در قالب یک چالش مطرح کند؟ آیا اشاره به وجود سلطان کنسرت صرفا حاصل تنش و درگیری او با یک یا چند برگزارکننده کنسرت است؟ آیا معتمدی از سلطان کنسرت نام نمیبرد، چرا که معتقد است این فرد با برخی از افراد در بدنه اجرایی کشور ارتباط دارد؟ آیا معتمدی از توجه و انگیزه مسؤولان فرهنگی و قضایی کشور برای مهار فساد و رانتخواری در حوزه فرهنگ و موسیقی ناامید است و ترجیح داده توپی به میدان بیندازد و امیدوار باشد کسی یا کسانی به دنبالش بروند و شاید سلطان کنسرت آنقدر در این حوزه شناخته شده و صاحب نفوذ است که نیازی نبوده نامی از کسی ببرد؟
تمام این سوالات بیجواب مانده و بعید نیست چالش سلطان کنسرت بعد از آنکه مدتی نقل محافل شد و گمانهزنیهایی دربارهاش صورت گرفت و بعد از چند گزارش و مقاله مطبوعاتی فراموش شود؛ بخصوص از این بابت که وجود کسی یا کسانی به عنوان سلطان کنسرت، معیشت مردم را مختل نمیکند و انگیزهای برای شناسایی و معرفی او وجودندارد.
محمد معتمدی درباره سلطان کنسرت چه میگوید؟
همه چیز از یک مطلب اینستاگرامی شروع شد با هشتگ «سلطان کنسرت» که هنوز هم در صفحه محمد معتمدی وجود دارد و حذف نشده، اما او به مصاحبه در این باره علاقهای نشان نمیدهد.
معتمدی در این باره نوشته است: «در حوزه اقتصاد فردی بود که معروف شد به سلطان سکه. او دقیقا چه کار میکرد و جرمش چه بود؟ در بازار سکه نوعی انحصار به وجود آورده بود؛ به نحوی که جدا از سیاستگذاریهای دولت میتوانست با ارتباط با برخی افراد در بدنه اجرایی، قیمت سکه را بهتنهایی تعیین کند.
تراکنش مالی او هم ظاهرا حدود هزار میلیارد عنوان شده است. در حوزه امور فرهنگی و هنری چه؟ به هر حال بنده و سایر هنرمندان مستقل که بازرگان و فعال اقتصادی نیستیم. ما هنرمند موسیقی هستیم و حوزه کاری و شغلی ما کنسرت است. آیا هنرمندان موسیقی مستقل هم سلطان حوزه کاری خود را دارند؟!
سوال این است که سلطان فروش بلیت کنسرتهای موسیقی ایران کیست؟! و آیا اصلا دانستن این موضوع برای مسؤولان مهم است یا نه؟ البته منظور از سلطان، هنرمندان عرصه موسیقی یا خوانندگان موسیقی نیستند، بلکه کسانی هستند که بازار و ساز و کار فروش بلیت کنسرتها را در اختیار گرفتهاند. اگر کسی به تنهایی و با ارتباط با برخی از افراد در بدنه اجرایی کشور، خارج از سیاستگذاریهای فرهنگی کشور، برای بازار موسیقی و کنسرت ایران سیاستگذاری و بازار موسیقی و فروش کنسرتها را انحصاری کند و جابهجایی مالی او نیز در سال چند صد میلیارد باشد و به هیچ نهاد نظارتی و مالیاتی هم پاسخگو نباشد، تکلیفش چیست و آیا اصلا برای کسی مهم است؟
آنچه مشخص است، این که این انحصار به هر روی شکل گرفته است، اما شکلگیری آن با هماهنگی و تایید متولیان فرهنگی کشور بوده یا نوعی فساد خارج از سیستم اداری است؟ به گمان بنده اینها پرسشهایی بسیار مهم ولی بیپاسخ است، بنابراین اینجانب خبرنگاران محترم و همچنین مسؤولان و متولیان محترم فرهنگی و قضایی کشور و اعضای محترم کمیسیون فرهنگی مجلس را به چالش #سلطان_کنسرت دعوت میکنم.»
با پیروز ارجمند درباره چالش «سلطان کنسرت» محمدمعتمدی گفت وگو کردهایم
سلاطین مورد حمایت هستند!
پیروز ارجمند به عنوان آهنگساز، نوازنده، مدرس دانشگاه و البته کسی که سکان مدیر کلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد را به عهده داشته در مقایسه با محمد معتمدی پا را فراتر میگذارد و میگوید سلاطین کنسرت در حوزه موسیقی کشورمان وجود دارند و در این گفتوگو تشریح میکند آنها چطور به وجود آمدهاند، چطور قدرت گرفتهاند و از سوی چه کسانی حمایت میشوند و از چه خلأهایی برای پیشبرد اهدافشان بهره میگیرند.
شما معتقدید نه یکی بلکه سلاطین کنسرت در کشورمان فعالیت میکنند. این سلاطین چظور شکل گرفتهاند و چطور به چنین قدرتی دست پیدا کردهاند؟
آنها افراد عادی و عمدتا پادوی شرکتهای موسیقی بودند که از همین نقطه به شرکتداری رسیدند. این افراد همیشه در صنعت موسیقی بودهاند اما به دلایل خاصی توانستهاند برگزاری کنسرتهای موسیقی ایران را تحت کنترل خودشان در بیاورند.
آنها از روابط احتمالی خاصی که با مدیران دفتر موسیقی داشتند و همچنین به دلیل نفوذی که در میان هنرمندان سرشناس موسیقی داشتند به چنین قدرتی رسیدهاند.
از سوی دیگر رونق برگزاری کنسرتها به جای انتشار آلبوم موسیقی به آنها کمک کرد صاحب ثروت شوند و از آن برای انحصارگرایی در عرصه برگزاری کنسرت بهره بگیرند. این سلاطین در پی ارتباط با افرادی در مراکز دولتی در نهادهای خاص و میان اهالی موسیقی هستند تا به آنها رشوه بدهند و افرادی را به عنوان واسطه به میان جامعه موسیقی و دفتر موسیقی بفرستند. زمانی که مدیر دفتر کل موسیقی بودم، اعلام کردم دست این دلالان را قطع میکنم و تا اندازهای این کار را کردم. بخش ناسالمی که در بدنه موسیقی وزارت ارشاد شکل گرفته، نتیجه فعالیت این افراد است، چرا که با رشوه دادن، باج گیری و سایر روشهای ناسالم، فضا را آلوده کردهاند و چون معمولا برگزاری کنسرتهای استادان موسیقی و بخصوص برگزاری کنسرتهای هنرمندان خاصی در انحصار آنهاست، قدرتمندتر شده و خودشان را صاحبنظر میدانند. برخی از آنها زمانی که مدیرکل دفتر موسیقی بودم، مرا تهدید میکردند. برخی از آنها بصراحت میگفتند این قدرت را داشتند که مدیر قبلی را بازداشت کنند و از افتخاراتشان این بود که میتوانند در مقابل دولت هم بایستند در حالی که این ادعا صحت ندارد.
پس معتقدید هنرمندان هم به ایجاد این سلاطین کمک کردهاند!
آذر مهاجر
هنر و ادبیات
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد