سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر گل
سیدمجید بنیفاطمه
مداح اهل بیت
شاید به خاطر نام خانوادگیام است که قسمتم اینگونه رقم بخورد. من مجیدم ... سیدمجید... بنیفاطمه... شاید به همین خاطر بود که برخلاف بسیاری از ذاکرین و مادحین که از روضهخوانی برای حضرت سید الشهدا(ع) شروع کردهاند، من افتخارم این بوده که روضهخوانی را با خواندن در عزای مادرم شروع کردهام. مادر برای هر کسی توی هر شغل و موقعیت و سن و سالی موهبتی است که وجودش امنترین وجود دنیاست و به همین دلیل دیدگاه خیلی از ماها جایگاه عظیم و رفیعی دارد، چون دعایش ردخور ندارد و قطعا به اجابت میرسد. شأن حضرت مادر سادات هم به قدری است که پیغمبر ما خطاب به ایشان فرمود: تو مادر منی... در گوشیاش این میشود که هیچکس روی حرف مادرش حرف نمیزند. فاطمه(س) همسر علی (ع) است که البته برای مولا هم کم مادری نکرد و نیز مادر حسنین(ع) است. امام باقر(ع) فرمود ما حجتیم بر شما مردم و مادرمان فاطمه حجت خداست بر ما... خداوند به ما توفیق بدهد بتوانیم فرزندان خوبی برای ایشان باشیم.
حبلالمتین شفاعت
شهرام شکیبا
طنزپرداز
مادر. شفاعت. بانو. حامی ولایت. میزان و فرقان تولی و تبری. تصویر او در ذهن من چند موقعیت را در نظرم میآورد؛ گریستن در فراق پدر، همدم علی در صبوریهای بیمانند بعد نبی، یادآوری منزلت ولی بر در خانههای انصار و مهاجران، ایستادن پشت در حمایت از ولی خدا، آتش کینه اشقالاشقیا و ملعونین ازل و ابد، فضه مرا دریاب. جسارتی دیگر در کوچه از دستی پلیدتر از دست ابولهب. روی برگرداندن از ملعونین ازل و ابد. غربت دخت نبی در شهر نبی. غسل و کفن شبانه. تدفین غریبانه و شبانه. مزار مخفی. علی در کنار چند شکل مزار. دستمال زرد بر سر بسته و ذوالفقار بیغلاف در کف. مرثیه علی برای عشقش و تنگشدن جهان بر مردی که سینهاش به وسعت جهان بود. روز قیامت. ای اهل محشر سرهایتان را به زیر افکنید و دیده باز گیرید از تصویر همه جمال خداوندی. رشتههای چادر و روسری مادرم که حبلالمتین شفاعت است در عرصه قیامت.
ذهن من کجا و تصور او؟!
مجید یراقبافان
مجری
داغ تو را دوام نمیآورم
امیرحسین مدرس
شاعر و مجری
سال گذشته، شب شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلاما... علیها) به دعوت دوستی میبایست در مجلس سوگواری حاضر میشدم. حالم پریشان و دستم خالی بود. این غزل کوتاه را از زبان حضرت شاهولایت، امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (علیه افضل صلواتا... الواهب) در وداع بانوی دوعالم، ارتجالا سرودم. امیدوارم صاحب این غم، به ضعف تألیف این کلمات ننگرد و کم مرا به کرَم خویش بپذیرد.
ای روح، گرچه خستهای، از پیکرم مروای سایه خدای علی، از سرم مرو
از نای تو صدای خدا آیدم به گوشای پاسخ سلام علی، از برم مرو
بسما... شکسته قرآنِ قلب منزین بیشتر مخواه چنین مضطرم، مرو
بازوی من اگرچه که خیبرشکن، ولیداغ تو را دوام نمیآورم، مرو
من تشنه کام بادیه غربتم، بمانمن ماندم و سراب غم، ای کوثرم مرو...
چادرِ زنی در دوربین داعش
مرتضی درخشان
نویسنده
1. میگفت تکتیرانداز جایی بود که تا انتهای جاده را میدید، میگفت داعشیها نقطه میزنند، میگفت تیر میانداخت و به هیچکس نمیخورد، میگفت تا تیر آخرش را شلیک کرد، آنقدر که وقتی رسیدیم گلولهای توی خشاب نداشت. میگفت داعشی را گرفتیم. قناسهچی نابلد نبود، از آن سعودیهای بدلج که هیچکدامشان برای برگشتن نیامدهاند.
داعشی میگفت توی دوربین تفنگاش چادر زنی را میدید که باد میخورد و راه را به نشانه میبندد.
حسین دروغ نمیگفت، اگر دروغ میگفت که شهید نمیشد.
2. لوله پلاستیکی زیر آفتاب به مار سیاهی شبیه بود که توی شیب کوه تن میکشد و هرکس را که لمس میکرد نیش میزد. مثلا دوش من، یا گردن امیر، حتی دست سجاد!
لوله روی شانهها راه میرفت و تشنهها برای رساندن آب روستا جان میکندند.
آفتاب لج کرده بود، آنقدر که نمیدیدم از 14 کیلومتر چقدر مانده. افتادم!
افتادیم، انگار که یکی از ستونهای سقفی بریزد. امیر التماس میکرد و نمیتوانستم. نشست، یاد گرفته بودیم سخت که شد روضه بخوانیم. روضه مادر خواند...
صدایش توی کوه پیچید. گریه هیچکس بند نمیآمد، هنوز بند نمیآید...
3. این دو مشت بود از هزار خروار، من خیلی امام حسینیام، اما بعضی شبها هست که خود امام حسین (ع) هم مادر مادر میکند.
کوهی که آرمیده چنین روی شانهام
سعید بیابانکی
شاعر
نام تو ریخته است شکر در ترانهام
بوی تو شور در غزل عاشقانهام
از جمله داغهای جهان، داغت ای عزیز!
آورده ابرهای جهان را به خانهام
باور نمیکنم که تو باشی، عزیز من!
کوهی که آرمیده چنین روی شانهام
باور نداشتم که غم نازنین تو
آشوب افکند به من و آشیانهام
دریای دوردست که از یاد بردهای
نام مرا که دورترین رودخانهام
دستی برآر و مثل اناری مرا بچین
ترسم که انتظار کند دانه دانهام
گل یاس مجروح
محمد رسولی
شاعر
یکی از زیباترین تشبیهات شاعرانهای که تاکنون برای وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(س) استفاده شده تشبیهی است که احمدی عزیزی -رضوان خدا بر او باد - در شعرش آورد و بعدها هم دیگران استفادهاش کردند؛ گل یاس. گلی که لطیف است و سفید است و یکی از خوشبوترین گلهاست. گل یاس با وزش باد پرپر میشود و میریزد. همه اینها را ما میتوانیم از عالم مجاز به عالم واقع در وجود مقدس حضرت زهرا (س) ببینیم. همانطور که پیامبر نیز ایشان را انسیهالحوری خطاب کردند. آن ظرافت و لطافت را که با وزش بادی جراحت برمیدارد در حضرت زهرا (س) میبینیم. من وقتی ایشان را تصور میکنم، بانویی استوار را در پوششی از نور میبینم که دیده هستی لیاقت تماشای او را نداشته است؛ مزارش را هم پنهان کردهاند از چشم جهان که هر نامحرمی اجازه حضور به این تجلیگاه را نداشته باشد.
در عین حال، وقتی به نام ایشان میرسم، عظمت و شکوهی دلم را فرامیگیرد که اگر در این لحظات بخواهم شعری بنویسم دست و دل و قلمم میلرزد. راحت نمیشود برای او مضمونپردازی کرد. عقل ما از درک این مقام عاجز است. با این حال، من و اغلب شیعیان حس مادرانهای نسبت به ایشان داریم و نگاه مهربانش را حس میکنیم. میبینیم مادر مهربانمان حواسش به ما هست و برایمان دعا میکند. من بارها از توسل به ایشان پاسخ گرفتهام.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد