یک منتقد هنری از وضعیت نشریات هنرهای تجسمی در ایران می‌گوید

سَرک به دنیای نشریات هنری

وقتی به دکه‌های فروش نشریات و مجلات سری می‌زنیم در میان نشریات هنری متعدد، به معدود نشریات مربوط به هنرهای تجسمی برمی‌خوریم. این درحالی است که اغلب، همین تعداد انگشت‌شمار نشریات هنرهای تجسمی را هم فقط در دکه‌های مرکز شهر یا حتی فقط در برخی کتابفروشی‌ها و مراکزفرهنگی هنری خاص می‌توان یافت. در این شرایط است که گاه مشاهده می‌شود به دلیل مشکلات چاپ و نشر، برخی از این نشریات نیز از ادامه راه بازمی‌مانند و چاپ و انتشار آنها برای ماه‌ها متوقف می‌شود.گفت‌وگوی پیش رو با دکتر مهدی خانکه، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد، پژوهشگر و منتقد هنری درباره نشریات هنرهای تجسمی و اهمیت انتشار این دست نشریات در فضای هنری ایران است.
کد خبر: ۱۱۸۴۸۱۴

اکنون چند نشریه تخصصی هنرهای تجسمی در ایران منتشر می‌شود؟
با توجه به تعداد دانشجویان هنرکه عمدتا نیاز به آگاهی از موضوعات هنری و تحلیل رخدادهای روز دنیای هنردارند، نسبت مناسبی میان این نیاز و پاسخ به آنها در بازار نشر به لحاظ تعداد و شمارگان مجلات و نشریات هنری وجود ندارد و این در حالی است که ما جمعیت قابل توجه هنرمندان، مشتاقان و علاقه‌مندان به مطالعات تخصصی هنر را در کشور نادیده بگیریم. با جست‌وجویی ساده می‌توان به تعداد مجلات هنری در حال انتشار در ایران دست یافت. در این یافته‌ها به 35 عنوان مجله عمدتا «دانشگاهی ـ علمی» و اغلب «تحلیلی ـ تاریخ‌نگار» و نه روزآمد! برمی‌خوریم که 13 عنوان از این مجلات، «علمی ـ پژوهشی» هستند که ارتباط مقالات علمی این نشریات با مخاطبان خود به ندرت به خارج از دیوارهای تنگ دپارتمان‌های قدیمی دانشگاه‌های هنری کشور راه می‌یابد و بیشتر با اهداف دانشگاهی جدا از جریان هنر روز مرتبط است. از این میان با سرک کشیدن به پیشخوان دکه‌های مطبوعاتی مهم، از جمله دکه مشهور مقابل در اصلی دانشگاه تهران، حال و روز خراب نشریات عمومی حوزه هنر به‌ویژه هنرهای تجسمی را بیشتر از پیش می‌توان دریافت.در عرصه هنر، از میان مجلات عمدتاً سینمایی و موسیقیایی به سختی می‌توان معدود مجلاتی در حوزه هنرهای تجسمی یافت: «حرفه؛ هنرمند»، «تندیس»، «هنرآگه»، «هنر در سایه» و گاهی «مکعب». مجلاتی عمدتاً کم‌رمق در چاپ و توزیع که غالباً به علت علایق شخصی مدیرانشان با حیاتی مصنوعی ادامه طریق می‌دهند؛‌ مثلا مجله «تندیس» به عنوان یکی از معدود مجلات رخدادنگار روزآمد با نگاه تحلیلی نوین به وقایع تجسمی ایران و جهان در مواجهه با مشکلاتی چون گرانی‌های ناگهانی و افزایش هزینه‌های چاپ و تکثیر تا آستانه تعطیلی نیز پیش رفت که البته به مدد تلاش فراوان مدیر مسؤول و سردبیر آن به همراه کمپین‌های پرشمار در حمایت از این نشریه در فضاهای مجازی دوباره به حیات خود ادامه داد و به این ترتیب در نهایت اهمیت صیانت از این نشریات هم از جانب مسؤولان و هم مخاطبان مورد تأکید قرار گرفت.

ارزیابی شما در قیاس میان نشریات هنرهای تجسمی کنونی با نشریات پیش از این چیست؟
از نظرکمی، امروز در مقایسه با جمعیت مخاطب این نشریات، چه از بُعد تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در حوزه هنر و چه از نظر آمار رو به افزایش هنرمندان در اقصی نقاط کشور، همچنین تعداد مخاطبان خوش قریحه هنر در کنار دلالان و واسطه‌های فروش آثار هنری که در تاریخ کشورمان کم‌نظیر است، تعداد این مجلات کمتر است و این نشریات تخصصی در مقایسه با جمعیت رو به افزایش وادی هنر تناسبی ندارد. اما از نظرکیفی با بررسی مجلات پیشین، نقش تاثیرگذار مجلات تحلیلی - انتقادی پیشین بسیار بیشتر و مهم‌تر از اکنون بود؛ برای مثال، بسیاری از نامگذاری‌های سبک‌های هنر مدرن ایران از دل مقالات آن مجلات بیرون آمد و متأسفانه این میزان تاثیرگذاری را در مجلات امروز نمی‌یابیم.

دلایل تعطیلی این قبیل نشریات چیست؟
مشکلات این نشریات را می‌توان در چند مورد برشمرد.یکی، شاید ماهیت کمترجذاب هنرهای تجسمی در قیاس با دیگر هنرها همچون سینما، نمایش و موسیقی است. این نقیصه با تولیدو پرورش چهره‌های شناخته شده هنرهای تجسمی در غرب از پیکاسو و دالی گرفته تا اندی وارهول و دیوید هاکنی، تا حدودی مرتفع شده است، در حالی که در بررسی تاریخ هنر ایران، هنرمندان حوزه تجسمی به جز معدودی شخصیت‌های خودنما و کاریزماتیک مانند رضا عباسی و محمد زمان، اغلب گوشه‌نشینی اختیار می‌کردند و پرهیز از مصاحبت عام را رویه معمول حرفه خود می‌دانستند و در پرده خفا اثر هنری خود را حتی عاری از امضا خلق می‌کردند که این سنت امروزه نیز میان بسیاری از هنرمندان تجسمی کشور به عنوان حُسن خُلقی محبوب، مورد تقلید واقع شده است. شاید فقدان حضور چهره‌های شناخته‌شده هنرهای تجسمی یکی از دلایل کم‌توجهی به این نشریات باشد. مورد بعدی، فاصله‌ای است که این نشریات با دانشجویان مشتاق وقایع روز هنرهای تجسمی دارند. ابتدای انتشار مجله تندیس، این مجله به صورت رایگان در مدخل ورودی بسیاری از دانشگاه‌ها و دانشکده‌های هنر در دسترس دانشجویان گذارده می‌شد و به این ترتیب بحث و جدل در مورد مقالات انتقادی آن در محوطه‌های عمومی دانشگاه توسط دانشجویان به امری مرسوم و همیشگی تبدیل شده بود و مقالات سرراست انتقادی -تحلیلی این مجله با پرهیز از گرفت و گیرهای علمی-پژوهشی و ثقیل مجلات دانشگاهی، واسطه‌ای جذاب برای دانشجویان شد. اما تعطیلی مجلاتی از این نوع، آن هم پس از سال‌ها انتشار، کم‌کم جایگاه این مجلات را میان دانشگاهیان کمرنگ کرد .

انتشار نشریات هنرهای تجسمی چه اهمیت و تأثیری در جامعه دارد؟
بی‌شک انتشار نشریات حوزه هنرهای تجسمی در عرصه‌های مهم فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.شناخت، تحلیل و معرفی آثار هنری نوین و معرفی هنرمندان مستعد و از همه مهم‌تر ارزش‌گذاری آثار هنری هنرمندان در بازار پررونق خرید و فروش آثار هنری توسط منتقدان آشنا به فن، نقش بسیار مناسبی در جامعه ایفا می‌کند، در این شرایط باندهای دلالی غیرعلمی و مافیایی که امروز شاهد فعالیتشان هستیم، دیگر نمی‌توانند با تبلیغات بر یک هنرمند با آثاری کم ارزش، قیمت آثار وی را به طرز عجیب و غیرقابل قبولی بالا ببرندو این‌گونه فضا برای معرفی و حمایت از هنرمندان جوان و مستعدکشور باز می‌شود.در بازارهای مهم خریدوفروش آثار هنری غرب، نقش مجلات معتبر هنر و منتقدان کارکشته در ارزشگذاری یک اثر هنری بسـیار تعیین‌کننده است.

مریم نظری
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها