در شرایطی که مردم با نوسانات اقتصادی مواجه هستند طرح مسائل حاشیه‌ای و خارج از اولویت با چه هدفی صورت می‌گیرد؟

گریز از«مسأله‌مردم»

دونالد ترامپ جهان را وارد یک جنگ اقتصادی کرده است. از شرق تا غرب، همه از چالش تجاری سخن می‌گویند که عامل آن رئیس‌جمهور تاجر آمریکاست. جنگ تعرفه‌ای آمریکا و چین از یک‌سو، دعوای اقتصادی آمریکا با اروپا و کانادا از سوی دیگر و ماجرای سریال تکراری تحریم‌هایی که علیه کشورهایی چون ایران، ترکیه و روسیه وضع شده، نشان می‌دهد جهان درگیر یک چالش عظیم اقتصادی شده که عامل اصلی آن واشنگتن است. در چنین شرایطی دولت‌های مختلف خود را برای مواجهه با جنگ تجاری با آمریکا آماده کرده‌اند. چینی‌ها به فکر تقابل تعرفه‌ای افتاده و آمریکا را به عقب‌نشینی وادار کرده‌اند. اروپایی‌ها از روش مذاکره و فشار سیاسی - رسانه‌ای استفاده می‌کنند، روس‌ها و ترک‌ها هم سعی می‌کنند با تکیه بر توانمندی‌های داخلی اقتصاد خود را بدون نیاز به کالاهای تحریمی مدیریت کنند. در این میان انتظار این است که در ایران نیز شاهد بسیج مدیریتی و اقتصادی برای مبارزه اقتصادی با طرح واشنگتن برای فروپاشی اقتصاد کشورمان باشیم.
کد خبر: ۱۱۵۶۳۳۰

دونالد ترامپ مدتی قبل در پاسخ به سوال بیبیسی درباره ایران به وضوح گفته بود که میخواهد با فشار اقتصادی، کشورمان را وادار به امتیازدهی سیاسی کند. در برابر این راهبرد اما بهنظر میرسد در ذهن برخی نخبگان سیاسی و مسئولان، اولویت کشور مسائل دیگری است که هرچند ممکن است در جای خود مهم و قابل بحث باشد، اما در شرایط فعلی نمیتوان از آن بهعنوان یک اولویت اصلی نام برد.

مسالهسازی در شرایط نبرد اقتصادی

در شرایطی که نرخ ارز هر روز افزایش یافته و به تبع آن نرخ سکه و طلا هم بهشدت رشد داشته است، 6 وزیر دولت و دو نماینده مجلس به دادستان کل کشور نامه مینویسند که از شبکه اجتماعی توئیتر رفع فیلتر شود. این نامه بیپاسخ نمیماند و دادستان کل در پاسخ تاکید میکند که بنابر رفع فیلتر از توییتر نیست. در روزهای بعد همچنان وزیر ارتباطات با این پرسش روبهرو میشود که سرنوشت توییتر چه خواهد بود و پاسخ میدهد که در انتظار تصمیم دستگاه قضا در ارتباط با رفع فیلتر توییتر است.

همزمان با بحث درباره توییتر، حرف و حدیثها درباره تلگرام هم ادامه دارد. مثلا رئیس کمیته مخابرات مجلس از گمانهزنی درباره رفع فیلتر تلگرام سخن گفته و دبیر شورای عالی فضای مجازی هم احتمالی را در این خصوص مطرح میکند که البته هر دو اظهارنظر با این پاسخ مقامات قضایی روبهرو میشود که قرار نیست درباره فیلترینگ تلگرام تصمیم تازهای اتخاذ شود.

فارغ از اینکه موضوع فیلترینگ شبکههای اجتماعی به کجا خواهد رسید، سوال این است که در شرایط اقتصادی کشور، نامهنگاری درباره موضوع توئیتر و تلگرام مهمتر است یا تلاش برای مهار قیمت ارز؟

اما این فقط فیلترینگ نیست که در اوج مباحث اقتصادی بهعنوان یک مساله ملی مطرح میشود. همزمان برخی هم تلاش میکنند تا مسائل سیاسی را در صدر اولویت خود قرار دهند و مثلا یک نماینده اصلاحطلب مجلس در این خصوص گفته است که اولویت فراکسیون امید مجلس، پایان دادن به «حصر» است. همزمان با این سخن، فرزند یکی از محصورین هم گفته شورای عالی امنیت ملی درباره رفع حصر تصمیمگیری کرده و در همین شرایط یک نماینده دیگر هم گفته معاون اول رئیسجمهور تلاش میکند تا برخی محدودیتهای رسانهای رئیس دولت اصلاحات از بین برود. این خبرها درحالی منتشر شده که در روزهای اخیر زمزمههایی مبنی بر برگزاری یک نشست با حضور برخی چهرههای برجسته سیاسی از جناحهای مختلف بهگوش میرسد که البته هنوز معلوم نیست کی، کجا و بهدعوت چه فرد یا نهادی میخواهد برگزار شود.

البته سالهاست که موضوع انتخابات 88 و حاشیههای آن به یکی از مسائل سیاسی کشور تبدیل شده اما پرسش اینجاست که بهراستی شرایط فعلی کشور ایجاب میکند که مسئولان بهجای انسجام برای حل مسائل اقتصادی، بهدنبال طرح چنین مطالباتی باشند؟ افزون بر مسئولان، حساب بسیاری از فعالان اصلاحطلب در شبکههای اجتماعی هم سرشار از شایعاتی درباره رفع حصر شده اما میشد انرژی موجود در این رابطه که معلوم نیست تبدیل به ضد خود شود یا نه، صرف پرداختن به مطالبات مردم در زمینههای اقتصادی شده و یک همبستگی ملی برای شکست آمریکا در نبرد تجاری ایجاد شود.

شتاب گرفتن طرح مسائل سیاسی در روزگاری که مساله اصلی کشور اقتصادی است، تا آنجا پیش رفته که حتی گفته شده در فردای اعمال تحریمهای تازه آمریکا، رئیسجمهور قرار است گزارشی درباره حقوق شهروندی ارائه دهد.

موضوعی که به عقیده منتقدان، بهدور از توجه به اولویت مقابله با جنگ اقتصادی واشنگتن است.

نسخههای اشتباه برای یک درد تکراری

موضوع تحریم اقتصادی ایران تازه نیست. در 40 سال گذشته بارها ایران هدف تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار گرفته و حتی در سالهای 90 و 91 همین تحریمها در سطحی بینالمللی، اقتصاد کشورمان را تحت فشار قرار داد. با این حال در حال حاضر آمریکا در موقعیت بسیار ضعیفتری نسبت به آن سالها قرار داشته و نهفقط توان اجماعسازی جهانی علیه ایران را ندارد، بلکه بهنظر میرسد برای اعمال تحریمهای یکجانبه خود نیز با موانع گستردهای روبهروست.

در چنین شرایطی امید زیادی وجود دارد که مقامات کشورمان با درک درست شرایط تحریم، بهفکر راهحلهایی برای رفع چالشهای اقتصادی و نیز ترمیم مدیریتی برای افزایش انسجام در جهت مقابله با سیاستهای تحریمی باشند. بهعقیده بسیاری از صاحبنظران، اگر صورتمساله تحریم بهخوبی درک شود، بهراحتی میشود با آن روبهرو شد.

اما درست در اوج بحران اقتصادی، برخی اظهارنظرها و گامهای مدیریتی حاکی از آن است که ژنرالهای اقتصادی بهخوبی نتوانستهاند در تشخیص دردهای اقتصاد موفق عمل کنند.

بهعنوان مثال وزیر مسکن بهتازگی گفته خروج آمریکا از برجام عامل اصلی افزایش قیمت مسکن بوده است. اظهارنظری که بهعقیده برخی صاحبنظران بهدور از واقعیت است، چراکه مسکن یک کالای وابسته به صادرات و واردات نبوده و جز در هزینه تمامشده و نرخ مصالح، وابستگی دیگری به دلار ندارد. بنابراین بیشترین سهم در وضع کنونی گرانی مسکن را سوءمدیریت داخلی دارد که نتوانسته با استفاده از مدیریت نقدینگی، موج روانی ناشی از خروج واشنگتن از توافق هستهای را مدیریت کند.

در یک مورد دیگر، نمایندههای مجلس اصراری بیسابقه بر تفکیک وزارتخانههای کار و رفاه دارند که این هم در زمانی که انتظار مردم، ترمیم تیم اقتصادی دولت است، شاید بهدور از اولویتبندی در سیاستگذاریهای اقتصادی باشد.

محمدجواد ظریف وزیر خارجه هم از دیگر چهرههایی است که در اوجگیری مشکلات اقتصادی، اظهارنظری اقتصادی بهدور از شرایط موجود روز کرده است. او گفته وضع موجود حاصل کفران نعمت برجام است.

این اظهارنظر از آن جهت نسخه اشتباهی برای درمان دردهای اقتصادی است که به گفته مقامات دولتی، حتی در دوره اجرای کامل برجام و پیش از خروج آمریکا هم تعهدات طرف مقابل بهخوبی اجرا نمیشد و بنابراین بازگشت به برجام الزاما نمیتواند بازگرداننده شرایط ایدهآل اقتصادی باشد.

افکارعمومی در انتظار یک اقدام قاطع

گرچه میتوان از هزاران مسالهای در کشور نام برد که هر یک به نوبه خود مساله قابل توجهی در کشور است، اما نباید از نظر دور داشت که درک مسائل اصلی و فرعی، هنر یک سیاستمدار و یک مقام مسئول است.

مردم از دولت، مجلس و دستگاه قضایی انتظار دارند تا در شرایطی که فضای التهاب اقتصادی بر کشور حاکم شده، با کنار گذاشتن همه مسائل فرعی و کشمکشهای سیاسی، در کنار هم قرار گرفته و برای توقف رشد قیمت ارز و سکه چارهاندیشی کنند و برای ترمیم تیم اقتصادی و افزایش تحرک دیپلماتیک برای بیرون آمدن از شرایط فعلی بکوشند. افکارعمومی امروز از مسئولان در همه دستگاههای دولتی و حاکمیتی میپرسند که چه برنامهای برای مواجهه با شرایط موجود کشور دارند و رشد نرخ ارز و طلا تا کجا میخواهد ادامه پیدا کند.

اگر همه نخبگان سیاسی و اقتصادی بر پارادایم اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیتهای داخلی برای نبرد اقتصادی با آمریکا تکیه داشتند و از تجربه سایر کشورها در جنگ تعرفهای با ترامپ درس میگرفتند، امروز شاهد شوک روانی بازار ارز و به همریختگی بازار نبودیم.

هرچند در بخشهای مختلف دولتی و غیردولتی شاهد اقداماتی برای مقابله با این شوکهای اقتصادی هستیم، اما تازمانی که پارازیتهای مدیریتی روی انسجام ملی در مقابله جدی با نبرد اقتصادی با واشنگتن وجود داشته باشد، نمیشود خواسته رهبر انقلاب را محقق شده دانست که از همه مسئولان خواست مانند تیمملی کشورمان در بازیهای جامجهانی، یکدل، قدرتمند و هماهنگ باشند.

توجه به موضوعات فرعی، فرصتسوزی است

یحیی آلاسحاق/ عضو اتاق بازرگانی تهران

در شرایط فعلی محدودیتهایی در عرصه داخلی و خارجی داریم و برای مدیریت چنین شرایطی باید بپذیریم که شرایط متفاوت از سال گذشته است. بنابراین فضای موجود دیکته میکند که در رویکردها، سیاستها و نظام مدیریت متناسب با اقتضائات فعلی تصمیمگیری کنیم و در نتیجه راهبران و مدیران با توجه به فضای موجود انتخاب شوند. در این صورت میتوان تصمیمات درست اتخاذ کرد.

دشمن درصدد است اعتماد مردم به گردانندگان بخش اقتصادی را کم کرده و روحیه مردم و مسئولان را با جنگ روانی تضعیف کند، بنابراین نباید در چنین فضایی تحت تاثیر فضاسازیها قرار بگیریم. در عرصه داخلی چالشهایی از جمله بیکاری، وضعیت نامناسب معیشتی مردم، مشکلات بانکی و فساد وجود دارد که رفع این مشکلات اولویتهای اصلی کشور و دولت است. اما در عین حال بهرغم وجود این مشکلات تواناییهایی نیز داریم، چرا که وضعیت نیروی انسانی خوبی داریم و با وجود مشکلات ارزی، 110 میلیارد دلار ذخیره ارزی داریم اما بهدلیل وجود مشکل در تدبیر امور، نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. در مجموع باید تاکید کرد که تشخیص صحیح فضای فعلی برای مدیران ما و سپس اتخاذ تدابیر متناسب با آن قدم اول است. نکته دیگری که باید در نظر داشته باشیم این است که در چنین شرایطی مطرح کردن موضوعات فرعی موجب از دست رفتن فرصتها خواهد شد، جزئیات و موضوعاتی که کاملا حاشیهای است. مواردی از جمله برخی مسائل مرتبط با آزادیهای اجتماعی یا محصور بودن برخی افراد .

بعضیها از به هم ریختگی بازار خوشحال میشوند

غلامرضا مصباحی مقدم/ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

در شرایط فعلی اقتصادی کشور که بازار طلا و ارز با نوسانات بسیار زیادی همراه است و سایر کالاها نیز رشد قیمت فراوانی داشتهاند شاهد طرح برخی مسائل هستیم که بهعنوان موضوعات فرعی دست چندم بهشمار میآید. طرح اینگونه مسائل حاشیهای تنها باعث خوشحالی عدهای اندک میشود و تاثیری در حل مشکلات مردم نخواهد داشت. کسانی که از طرح چنین موضوعاتی خوشحال میشوند عمدتا خانوادههایی هستند که از به هم ریختگی اوضاع اقتصادی منتفع میشوند. بنابراین در این شرایط که کشور درگیر مشکلات اساسی است طرح چنین موضوعات فرعی به مثابه آدرس غلط دادن است و ربطی به درد توده مردم ندارد. مساله نرخ ارز و سکه و... تحتتاثیر مشکل مدیریت نقدینگی است و اساسیترین عامل پیدایش آن اولا داخلی است و نه خارجی و ثانیا مدیریتی است. سیاستهای پولی و ارزی باید مورد بازنگری قرار بگیرد. سیاست پولی این بود که تا میشود نقدینگی افزایش پیدا کند بدون توجه به اینکه نقدینگی باعث افزایش تولید ملی میشود یا خیر. ما سالها با این پدیده مواجه بودیم که در شرایطی که نقدینگی 25 برابر شده اما نرخ رشد تولید کالا و خدمات در کشور 4 درصد بوده است. طبعا زمانی که این مقدار نقدینگی تزریق میشود بهصورت سیلابی مخرب درمیآید. وقتی این سیلاب پشت سد بانکها بود تا حدودی مانع از بههم ریختگی بازار سکه و ارز میشد اما از زمانی که رخنهای ایجاد شد این سیلاب، تخریب خود را شروع کرد. اکنون برای برون رفت از این شرایط باید اولا جلوی رشد نقدیندگی گرفته و ثانیا از راهکارهایی این نقدینگی جمع و به سوی تولید هدایت شود.

مصطفی انتظاریهروی

سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها