سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
روزی روزگاری این رادیو بود که به عنوان رسانه فراگیر با روزمرگی مردم ارتباط داشت و چه بسا یکی از همنشینهای همیشگی سفره صبحانه. گرچه هنوز هم در بسیاری از خانهها یا در میان نسلهای قدیمیتر، صدای رادیو آغازگر یک روز تازه است. قبل ترها حتی ورزش صبحگاهی هم با صدای ضرب زورخانهای شیرخدا در رادیو انجام میشد. با این حال هنوز هم هیچ رسانهای از حیث ساختار و ماهیت رسانهای و ظرفیت و ظرافت کارکردی به اندازه رادیو، قابلیت همراه شدن با زندگی روزمره را ندارد.
رادیو به واسطه ماهیت شنیداری خود قابلیت تفکیک زمان و مکانی از مخاطب را داشته و شنونده میتواند در عین انجام امور روزمره، از این رسانه بهره ببرد. از سوی دیگر هیچ رسانهای به اندازه رادیو قابلیت عمومی در فضای عمومی جامعه را ندارد به این معنی که میتوان در حوزه عمومی از آن به شکل جمعی بهره برد. مثلا در تاکسی یا اتوبوس با روشن بودن رادیو تعداد زیادی از مسافران میتوانند درعین حال شنونده رادیو هم باشند. این در حالی است که شبکههای اجتماعی و رسانههای موبایلی علی رغم گستردگی آن حتی در فضای عمومی باز هم یک رسانه فردی است که به شکل جمعی استفاده میشود، اما رادیو میتواند همچنان نقش خود را به مثابه وسایل ارتباط جمعی حفظ کند. نسبت بین رادیو و زندگی روزمره از این حیث قابل طرح و تامل است که غالبا رسانههای دیگر مربوط به اوقات فراغت هستند، اما رادیو علاوه بر این در حین کار و فعالیت اجتماعی یا خانگی هم قابل استفاده است، لذا بیشتر سهم یا حضور را در تجربههای روزمره افراد دارد. اینکه بگویم اکنون مردم نسبت به گذشته کمتر از رادیو استفاده میکنند نمیتواند دلیلی بر نفی این کارکرد باشد، چون این ویژگی فارغ از نوع و میزان استفاده از رادیو در نزد مخاطبان به عنوان یک مولفه و ویژگی ذاتی برای رادیو قابل تصور است و این که رادیو بیش از هر رسانه دیگری، از ظرفیت و امکان مناسبی برای درهم تنیده شدن با زندگی روزمره برخوردار است، حتی از طریق گوشیهای تلفن همراه.
فرصتی به نام گوشیهای همراه
امکان دریافت برنامههای رادیویی از طریق گوشیهای همراه این فرصت را فراهم کرده تا هر فردی در هر جایی که حضور دارد از رادیو استفاده کند و در واقع تلفن همراه در ذات خود واجد رادیو همراه است. بارها شده در اتوبوس یا مترو شاهد استفاده از رادیوموبایل بین شهروندان بودهام که کل مسیر را تا رسیدن به مقصد از رادیو استفاده میکردند. حتی آنهایی که به برنامههای خبری و تحلیلی رادیو علاقهای ندارند و به اصطلاح به جای آگاهی به دنبال سرگرمی هستند نیز میتوانند از رادیو بهره ببرند، مثلا کسی که به موسیقی علاقه دارد میتواند با شنیدن رادیو آوا یا «پیام»به علایق خود پاسخ بدهد.
سرگرمی با محوریت زندگی
نسبت بین رادیو و زندگی روزمره صرفا همین نکاتی نیست که به آن اشاره کردیم. آنچه که گفتیم بیشتر مربوط به استفاده از رادیو به عنوان یک رسانه در دل زندگی روزمره بود، اما این نسبت میتواند معکوس هم باشد. به این معنی که خود رادیو نیز از زندگی روزمره و مسائل آن برای تولید پیام بهره میبرد. بسیاری از برنامههای رادیویی بویژه برنامههای اجتماعی و سرگرمی با محوریت زندگی روزمره ساخته میشود و موضوع و محتوای خود را از این حوزه میگیرد. به عبارت دیگر رادیو، هم در زندگی روزمره مردم حضور پررنگی دارد و هم بازتابدهنده است. واقعیت این است که در علوم اجتماعی معاصر خاصه در حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه، زندگی روزمره و کنشمندیهای مرتبط با آن از جایگاه خاصی برخوردار شده و تحقیق و پژوهش درباره آن افزایش یافته است. در دل زندگی روزمره میتوان سوژهها و موضوعات جذابی برای تحقیق و پژوهش پیدا کرد که همانها میتواند در تولید محتوای برنامههای رادیویی نیز استفاده شود چنانچه مورد استفاده هم قرار میگیرد.
بحث همگانی در رادیو
رادیو خوشبختانه در رویکردهای تازه خود سراغ بسیاری از همین تجربههای زندگی رفته و آنها را دستمایه ساخت برنامههای خود قرار داده است، مثلا موضوع رفتار اجتماعی در فضای عمومی، رفتار ایرانیان در مترو، مصرفگرایی و افزایش آن در جامعه، کودکان کار و خیابانی، خشونتهای اجتماعی و کلامی، مسائل رفتاری مرتبط با ترافیک و رفتار شهروندی و ... از جمله موضوعاتی هستند که یا به صورت تخصصی و کارشناسی مورد بررسی قرار گرفتهاند یا به شکل عمومیتر به آن پرداخته شده و نظر و دیدگاه مردم در مقام شنونده درباره آنها پخش شده یا به شکل یک گفتوگوی عمومی در معرض یک بحث همگانی در رادیو قرار گرفته است. ضمن این که بستههای رادیویی شامل متن گفتارها، جملههای کوتاه و تمهیدات صوتی و موسیقیایی برای بیان و انتقال مفاهیم مرتبط با تجربههای روزمره بویژه در قالب آموزش مهارتهای شهروندی یا مهارتهای زندگی در انواع برنامههای رادیویی مورد استفاده قرار گرفته است.
رادیو تلاش میکند رویکرد جزئینگرانهتری به مسائل روزمره مردم داشته و از کلیگویی یا شعارگرایی پرهیز کند، به این معنا که نسبت عمیق و پویاتری بین رادیو به عنوان یک رسانه و مسائل زندگی روزمره برقرار شده که از دل آن هم میتوان به تولید برنامههای متنوع و مفیدتری از حیث آموزشی و فرهنگسازی دست یافت و هم با تقویت سویه آموزشی رادیو، کاربرد و کاربری آن را در قلمرو وسیعتری از سوژهها و بالطبع طیف وسیعتری از مخاطبان، گسترش داد.
تولد رادیوهای مناسبتی
سویه دیگری از نسبت رادیو و زندگی روزمره را میتوان در تولد رادیوهای مناسبتی دانست، مثلا در ایام محرم شاهد تولد رادیو محرم یا رادیو اربعین یا در نمایشگاه مطبوعات شاهد فعالیت رادیو نمایشگاه بودیم که به شکل تخصصی به پوشش خبری و تحلیلی این اتفاق میپرداخت و نمونههای دیگری که نشان میدهد هیچ رسانهای به اندازه رادیو به شکل مستقیم و بهروز با زندگی ارتباط ندارد و این ظرفیتی است که میتوان از آن بهره بیشتری برد و رادیو را بیشتر به درون زندگی مردم و تجربههای زندگی آنها وارد کرد. رادیو رسانهای تکبعدی و تخیلزاست. تأثیر این رسانه بر مخاطب بیشتر از تأثیر مخاطب بر آن است. اساسا رسانهها با تأثیر در ساختار ذهنی افراد باعث ایجاد تغییر در دنیای آنها میشوند. گوش دادن به رادیو فعالیتی است که ریشه در کارها و برنامههای روزمره دارد، بنابراین اگر بخواهیم عوامل موثر را در تشکیل و معانی جدید جامعه مدرن درک کنیم، نمیتوانیم آنها را از زمینهای که در آن ظهور و توسعه یافتهاند، یعنی زندگی روزمره، جدا کنیم. رهایی از تنهایی، شکستن سکوت، ارتباط با محیط پیرامون، علاقهمندی به یادگیری، وابستگی اعتقادی و... ازجمله کارکردهای رادیو در ارتباط با تجربههای زیسته انسان هستند که میتوان این تجربهها را به تجربههای آگاهانه و لذتبخشتر بدل کرد.
سید رضا صائمی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد