رئیس شعبه یازدهم دادگاه جنایی استان تهران در گفت‌وگو با جام‌جم خبر داد

نوجوانان خشن‌تر شده‌اند

از روزی که سمیه و شاهرخ 16 ساله با انگیزه ازدواج‌‌‌ خواهر و برادر کوچک‌تر سمیه را کشتند تا مهر امسال که پسری 13 ساله، ملیکای هشت ساله را به خاطر سرقت گوشواره‌هایش به قتل رساند، دو دهه می‌گذرد.
کد خبر: ۱۰۸۳۱۶۳
نوجوانان خشن‌تر شده‌اند
در این مدت، قتل ستایش، دختر شش ساله افغان توسط امیرحسین 16 ساله با انگیزه آزار و اذیت نیز رخ داد و اکنون امیرحسین فقط چند روز تا طناب دار فاصله دارد؛ مرور پرونده‌هایی از این قبیل نشان می‌دهد، جرایم خشن کودکان و نوجوانان در سال‌های اخیر رشد داشته است. فعالان اجتماعی، علت را در شکل گیری شخصیت ضداجتماعی فرد بزهکار به واسطه نوع تربیت خانواده‌ها، محل زندگی، آسیب‌های اعتیاد،‌ طلاق و فقر می‌دانند. برخی نیز ریشه را در دوری از سبک زندگی دینی و استفاده نادرست از فضای مجازی جست‌وجو می‌کنند.

قاضی متین راسخ، رئیس شعبه یازدهم دادگاه جنایی استان تهران که رسیدگی به پرونده‌های متعدد جرایم خشن کودک و نوجوان را در سابقه دارد، با بیان این که جرایم این قشر در سال‌های اخیر رشد داشته است، به جام‌جم می‌گوید: جامعه ما در حال گذار از سنت به مدرنیته بوده و سبک زندگی مردم هم تغییر کرده است. دوری از سبک زندگی دینی، یکی از دلایل وقوع جرایم خشن در قشر کودک و نوجوان است.

از طرف دیگر، استفاده فرزندان از بازی‌های رایانه‌ای و دیدن فیلم‌های خشن نیز تاثیر گذار بوده است. مشروح گفت‌وگو در ادامه می‌آید.

جرایم خشن کودکان و نوجوانان در سال‌های اخیر چه سیری داشته است؟

آمار مشخصی در این رابطه نداریم، اما وجود این جرایم قابل کتمان نیست. با توجه به پرونده‌های مورد بررسی می‌توان گفت، جرایم خشن کودکان و نوجوانان در سال‌های اخیر افزایش داشته است.

نوع خشونت در این جرایم چطور؟

ما معیار سنجش قابل اتکایی دراین‌زمینه نداریم که مثلا بگوییم در سال‌های قبل آلت قتاله چاقو بوده و اکنون خشن‌تر شده، نوع خشونت بالاتر رفته است، اما چون اصولا مجرمان این رده سنی به شکل انفعالی و بدون تصمیم قبلی مرتکب جرم می‌شوند و آسان‌ترین و دم‌دستی‌ترین راه را برای حل مسائل انتخاب می‌کنند، احتمالا نوع خشونت بالاتر نرفته باشد.

انگیزه بیشتر این افراد در ارتکاب جرم چیست؟

رفتار این افراد به شکل اتفاقی به سمت ارتکاب جرم برانگیخته می‌شود و علت آن هم تداعی لحظه وقوع یا پیش از وقوع جرم با داشته‌های ذهنی است. برای مثال ممکن است لحظه حادثه را با فیلمی که دیده‌اند یا بازی‌های رایانه‌ای که انجام داده‌اند، تطبیق دهند و شبیه کاراکترهای آن عمل کنند. جرایم این قشر اغلب در یک لحظه اتفاق می‌افتد. عمده آن به چشم در چشم شدن برمی‌گردد. برخی متهمان می‌گویند به مقتول خیره شدم، نه او رویش کم شد، نه من! بعد درگیر شدیم و قتل رخ داد یا این که مقتول برایم بوق زد یا تنه به تنه شدیم. این انگیزه‌ها به اصطلاح نشان‌دهنده جوگیر بودن این قشر است.

به گفته کارشناسان، خصوصا مددکارانی که از نزدیک با این بزهکاران در ارتباط بوده‌اند، اختلالات روانی و رفتارهای ضداجتماعی در آنها مشهود است. این موضوع سلب‌کننده مسئولیت کیفری نیست؟

خیر. دو مساله می‌تواند مسئولیت کیفری را از بزهکار سلب کند؛ اول جنون و دیگری عدم درک ماهیت یا حرمت جرم که مربوط به متهمان زیر 18 سال است. این طور نیست که مثلا بگوییم چون فرد در تجزیه و تحلیل ذهنی خودش درست کار نکرده و نتیجه‌گیری درستی نداشته، پس قوه تمییز و مسئولیت کیفری هم ندارد.

آیا می‌توان گفت همه بزهکاران زیر 18سال ماهیت جرم را درک نمی‌کنند؟

خیر. این موضوع باید بررسی شود. ما در قانون، سه واژه طفل، نوجوان و بزرگسال را داریم. طفل به کسی می‌گوییم که به سن بلوغ نرسیده است. این سن برای دختران 9 و پسران 15 سال قمری است. برای این افراد در صورت ارتکاب جرم، مجازات نداریم بلکه برایشان تصمیم‌گیری و اقدامات تربیتی
در نظر گرفته می‌شود. نوجوان نیز به فردی گفته می‌شود که بالای سن بلوغ است، اما زیر18 سال دارد. ما می‌توانیم براساس ماده 91 قانون مجازات اسلامی عمل کنیم که قائل به تخفیف در صدور حکم قصاص برای متهمان این رده سنی در صورت عدم درک ماهیت جرم است. در این صورت، این افراد مشمول ماده 88 به بعد قانون مجازات می‌شوند و نهایتا می‌توان آنها را به پنج سال حبس محکوم کرد.

این احکام چقدر بازدارنده است؟

برای اطفال هدف بازدارندگی در جامعه خیلی مورد توجه نیست و باید دنبال فردی‌کردن مجازات آنها باشیم، به این معنا که مجازات براساس هر فرد و با توجه به شرایط او صادر شود.

بعضا گفته می‌شود با پیشرفت شبکه‌های اجتماعی، امکان این که یک نوجوان ماهیت جرم را درک نکند، کمتر وجود دارد. این مساله درست است؟

منظور از تعیین رشد و کمال عقلی این نیست که فرد بزهکار، آدم باهوشی نیست یا مثلا در مدرسه استثنایی درس خوانده است. برعکس، ممکن است شاگرد ممتاز مدرسه‌شان هم باشد. منظور این است که این فرد، رشد و کمال جزایی ندارد و ماهیت عمل ارتکابی خودش را نمی‌داند. اصطلاحا می‌گوییم از روی جوگیری عمل کرده است. البته خیلی موارد هم هست که رشد و کمال عقلی بزهکار زیر 18 سال تائید می‌شود. بنابراین در وهله نخست باید رشد و کمال عقلی بررسی شود. برای تعیین این موضوع، متهمان به پزشکی قانونی منتقل می‌شوند و قضات دادگاه نیز با سوال‌هایی سعی می‌کنند، نبود یا وجود این توانایی را احراز کنند.

ریشه این جرایم در چه آسیب‌هایی نهفته است؟

جامعه ما در حال گذار از سنت به مدرنیسم است و سبک زندگی مردم هم تغییر کرده است. دوری از سبک زندگی دینی یکی از دلایل وقوع جرایم خشن در قشر کودک و نوجوان است. از طرف دیگر استفاده فرزندان از بازی‌های رایانه‌ای و دیدن فیلم‌های خشن نیز تاثیر گذار بوده است.

آیا می‌توان گفت این افراد بیشتر جزو خانواده‌های آسیب‌دیده از اعتیاد، طلاق، بیکاری و فقر هستند؟

عمده این خانواده‌ها کم‌سواد و شکست‌خورده هستند، اما یک معیار خاص برای این موضوع وجود ندارد. مثلا در یک پرونده، پسری 15 ساله که مادر و پدرش پزشک بودند با دختری هم سن خود دوست شد، اما سر مسائل عاطفی او را با ضربه میله بارفیکس کشت. در سوی مقابل هم پرونده‌ای داشتیم که در آن دختری نوجوان از خانواده‌ای شکست خورده، برای کشیدن قلیان به خانه چند پسر جوان رفت و مورد تعرض آنها قرار گرفت. البته آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد و طلاق و فقر را می‌توان در خانواده بزه دیده‌ها مشاهده کرد.

محل زندگی چقدر در ارتکاب جرم تاثیر دارد؟

این جرایم بیشتر در مناطق حاشیه‌نشین و مهاجرپذیر رخ می‌دهد چون ساکنان این محله‌ها معمولا همدیگر را نمی‌شناسند، وابستگی خاصی ندارند و از خودنظارتی هم بی‌بهره‌اند. این شرایط، زمینه بروز آسیب‌های اجتماعی مختلف مانند طلاق، اعتیاد و فقر را فراهم می‌آورد و احتمال الگوبرداری کودکان و نوجوانان را افزایش می‌دهد. در مقابل ساکنان محله‌های سنتی معمولا بومی هستند و از خودنظارتی برخوردارند. مثلا اگر کودکی در حال انجام اقدام خلافی باشد، اهالی به او تذکر می‌دهند یا سعی می‌کنند جلویش را بگیرند.

تاثیر فضای مجازی بر جرایم این گروه سنی چیست؟

تکنولوژی وجود دارد و استفاده از مزایای آن طبیعی است. با این حال در شرایطی که والدین خود تربیت نشده‌اند، کودکان و نوجوانان با نظارت کمتر به سمت فیلم‌های ماهواره‌ای، شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های رایانه‌ای خشونت‌آمیز سوق پیدا می‌کنند. کودکان و نوجوانان با دیدن این فیلم‌ها که یکسره جنگ و خشونت است یا برنده شدن در بازی‌های رایانه‌ای خشن، تحت تاثیر قرار می‌گیرند و در شرایط واقعی، شبیه کاراکترهای آن عمل می‌کنند. دو سه پرونده داشتم که متهمان آن صراحتا گفتند از روی فیلم الگوبرداری کرده‌اند. ورود یک فرد
15 ـ 14 ساله به جرایم جنسی نشان می‌دهد با شبکه‌های اجتماعی، ماهواره و بازی‌های ناسالم ارتباط تنگاتنگ داشته است.

برای پیشگیری از این جرایم باید کدام نهادها ورود کنند؟

یک مجموعه باید کنار هم باشند. خانواده، مدرسه، مسجد و نهادهای آموزشی باید در کنار هم باشند. به این معنا که متولیان امور فرهنگی و آموزشی از یک سیاست کلی پیروی و با یک استراتژی درست حرکت کنند. این طور نباشد که خانواده، مدرسه یا مسجد، هر کدام برای خودشان یک سبک داشته باشند. در این شرایط هم افزایی ندارند و باعث تضعیف یکدیگر می‌شوند.

رسانه‌ها در این مسیر چه نقشی بازی می‌کنند؟

اخبار مربوط به جرایم این قشر نباید طوری منعکس شود که احساس ناامنی بیاورد. مسلما هدف رسانه‌ها این نیست، اما اگر صرفا به انتشار اخبار بسنده کنیم و از تحلیل بی بهره باشیم، این اتفاق رخ می‌دهد. یان اخبار باید نفعی برای جامعه داشته باشد و فقط با نگاه ژورنالیستی منتشر نشود.

یزدان مرادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها