تصویر خیال

یک ایده و چند نکته

برگ برنده سریال انیمیشنی «نقاش کوچولو» به کارگردانی بابک نظری، ایده اصلی و اولیه آن یعنی استفاده از نقاشی‌های کودکانه است و البته تولید بیش از صد قسمت از این اثر که فرصت دیده شدن را برای آن فراهم آورده است.
کد خبر: ۱۰۸۰۱۶۱

فرض کنیم ایده اصلی و اولیه این سریال کاملا تازه باشد و پیش از نظری کسی به سراغش نرفته، در این صورت رعایت چند نکته از جمله مدیریت زمان، تغییر در سبک و سیاق فیلمنامه و ساختار بصری، میتوانست نقاش کوچولو را در ردیف معدود انیمیشنهای ماندگار کشورمان قرار دهد.

این سریال برای مخاطب خردسال تولید شده و هر قسمت از آن تقریبا 12 دقیقه زمان دارد، در حالی که جذابترین و هیجانانگیزترین کارتونها مثل «تام و جری»، «کایوت و رودرانر» یا همان میگمیگ، حدود 7 دقیقه زمان دارند چرا که خردسال به طور معمول بیشتر از این زمان نمیتواند بر یک موضوع خاص، متمرکز شود. زمان طولانی این کارتون از یک سو و ریتم مدیریتنشده آن از سوی دیگر دست به دست هم میدهند که برخی قسمتهای نقاش کوچولو از حوصله مخاطبش خارج شود و کشش لازم را برای پیگیری قصه ایجاد نکند. ماجراهای نقاش کوچولو، اتفاقات ساده و پیشپا افتادهای است که میتواند در دنیای واقعی هر کودکی در رابطه با دوستان یا اعضای خانوادهاش رخ بدهد. به عبارتی بعد از ایده اولیه، از آنجا که قصه آغاز میشود و در مسیر ماجراها، از فانتزی و تخیل کودکانه خبری نیست. کارتونهای «مداد جادو» محصول کشور لهستان (1976- 1964) و «بوجان خرس» محصول اسلوونی (1999-1985) که هر دو اثر از تلویزیون کشورمان به نمایش درآمده است ، به نوعی با نقاش کوچولو در یک مجموعه قرار میگیرد؛ در هر سه سریال نقاشی کشیدن بنمایه اصلی اثر است. مقایسه داستانهای این سه مجموعه نشان میدهد «نقاش کوچولو»ی بابک نظری در استفاده از قدرت تخیل کودکان، اندکی کمکاری کرده و میتوانست ذهن مخاطبش را خیلی بیشتر از اینها در دنیای جادویی انیمیشن به پرواز درآورد. در نهایت ساختار بصری نقاش کوچولو با وجود آنکه جاذبههای ذاتی نقاشیهای کودکان را در خود دارد، اما برای جذب مخاطب مدیریت و هدایت نشده و در آن شاهد بههمریختگی و بینظمی هستیم. برخی اشکال و عناصر بدون هدف در هر کادر حضور دارند و در مواردی حضور این عناصر، تاثیرگذاری بصری و تمرکز مخاطب را مخدوش میکند. این ساختار با کمی مدیریت مبتنی بر مخاطبشناسی میتوانست نتایج فوقالعادهای به دنبال داشته باشد. بابک نظری که کارگردانی «شکرستان» را در کارنامه دارد، اگر از همکاری چند نویسنده خلاق و متخصص فیلمنامهنویسی برای انیمیشن بهره میگرفت و مخاطبسنجی و درک نیازها و خواستههای خردسالان را بیشتر مورد توجه قرار میداد، میتوانست نقاش کوچولو را به یک اتفاق قابل توجه در سریالهای انیمیشنی ایران بدل کند و برای انیمیشنسازان جوانتر نیز الهامبخش باشد.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها