اعتراف به شکست

به‌نظر می‌آید عربستان سه محور استراتژیک را در رابطه ترمیم روابط خود با همسایگان دنبال می‌کند.
کد خبر: ۱۰۶۱۸۷۰

عربستان به‌عنوان نخستین محور و به عنوان قطب منطقه‌ای تلاش دارد با همه فراز و نشیب‌ها، خود را جایگزین کشورهایی مثل ایران که نقش اول منطقه را دارد کند یا ترکیه را که درمنطقه حضور موثری دارد کنار بزند.

از آنجایی که عراق به عنوان یک قدرت منطقه‌ای بشدت تضعیف و درگیر جنگ‌های داخلی خود است عربستان تصور می‌کند که بهترین فرصت پیدا شده که بتواند خود را به عنوان قطب قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه بویژه جنوب‌غرب ‌آسیا معرفی کند که به‌نظر می‌رسد بخش زیادی از این رفتار عربستان از سال 1392 شروع شده والان دراوج خود قرار دارد وتابع یک الگوی سیستمی است.

محور دوم رفتار عربستان به جایگاه و نفوذ ثابت ایران در منطقه برمی‌گردد، علی‌رغم این‌که عربستان خود را به قدرت‌های فرامنطقه‌ای نزدیک کرده و قرارداد‌های غیرمتعارف نظامی وتسلیحاتی با این کشورها بسته است، اما هنوز جمهوری اسلامی ایران نقش قدرتمند خود را در بالاترین سطح نگاه داشته و با تبعیت از الگوی نظم ژئوپلیتیکی محلی در منطقه، نفوذ خود را حفظ کرده و با کمک نیروهای بومی و کشورهای ذی‌نفع منطقه نظم منطقه را کنترل می‌کند. لذا این عامل، رفتار عربستان را تحریک کرده و تلاش می‌کند با صرف هزینه‌های غیرمتعارف ایران را تحت‌الشعاع قرار داده ونوعی ایران را تضعیف کند. اما محور سوم واقع‌بینانه‌تر است، عربستان چاره‌ای ندارد جز این‌که به رفتار‌های التهاب‌برانگیز وخطرناک خود پایان بدهد چون شرایط کشور‌های منطقه به لحاظ ژئوپلیتکی به گونه‌ای است که هر چقدر از هم فاصله بگیرند زمینه ایجاد موارد ناامن‌کننده و تهدید‌کننده در منطقه فراهم می‌شود. از آنجایی‌که کل ماهیت ژئوپلتیکی منطقه‌ای تحت تسلط جمهوری اسلامی ایران و عربستان است و از نظر ساختار امنیت جهانی از الگوی جهانی تبعیت می‌کنند، بنابراین دو کشور باید مراقب باشند که اتفاق غیرمتعارفی در منطقه روی ندهد تا پای بازیگران فرامنطقه‌ای خیلی بیشتر از چیزی که موجود است به منطقه باز شود. لذا به‌نظر می‌رسد جدال‌ها و کشمکش‌های سیاسی دوکشور که تا آستانه بحران هم پیش رفته دیگر کافی است و دو کشور نیز به این موضوع پی برده‌اند که باید شرایط منطقه‌ای را در اولویت قرار داد، البته در این میان رویکرد دو کشور مبهم است و بهتر است هر دو کشور رویکردهای شفافی را نسبت به منطقه، تهدیدات مشترک، درک مشترک، فهم مشترک برای خود پیدا کنند.

اما در مورد موضوع رفتن حجاج به عربستان و کوتاه آمدن مقامات این کشور باید گفت که حج یک موضوع فراسیستمی بوده و ربطی به ساختار حاکمیتی عربستان ندارد، چون این کشور نمی‌تواند کشوری مثل ایران را از حج محروم کند و نه کشور ایران می‌تواند این مساله را تحمل کرده و این فرآیند را متوقف کند، لذا مسلم است پدیده حج فراتر از ساختار حاکمیتی و تشکیلاتی دو کشور و فراسوی زمان و مکان محسوب می‌شود و یک فریضه واجب معنوی و دینی برای مسلمانان است که باید اجرا شود. استنباط می‌کنم بخشی از کشمکش ایران و عربستان در گفتمان سیاسی و سیاست خارجی دو کشور بویژه مسائل منطقه‌ای باقی خواهد ماند، اما دو کشور در نهایت تلاش می‌کنند به سمت سازش و پذیرش واقعیات حرکت نمایند.

ایران باید درک کند که دیگر عربستان کشور گذشته نیست و عربستان هم باید متوجه باشد که جمهوری اسلامی ایران کشوری نیست که خود را در نظام منطقه‌ای تابع کشوری مثل عربستان نماید. لذا هر دو کشور باید ضمن احترام به استقلال خود، درک مشترک نسبت به مسائل منطقه‌ای و روابط دوجانبه داشته باشند. البته در حرکت اخیر عربستان شاهد بودیم مجوز حضور حجاج ایرانی بدون این‌که یک نفر کم یا زیاد شود باقی ماند که این اقدام در راستای فرآیندهای سیاسی قابل بررسی است. در ادامه نیز نوع واکنش وزیر امورخارجه ایران و عربستان در رویارویی با یکدیگر در نشست ترکیه هم در این چارچوب توجیه‌پذیر است، اما کافی نیست چون دو کشور باید بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند.

در منطقه‌ای که کشور ایران و عربستان واقع شده‌اند وضعیت به گونه‌ای است که اگر کشورهای منطقه از جمله سوریه، عراق، ترکیه، عربستان وایران با هم متحد شده و اختلافات را کنار بگذارند و اشتراکات را برجسته نمایند و یک اتحادیه اسلامی واقعی و راهبردی را تشکیل دهند، مسلما منطقه نیازی به میانجیگری پیدا نخواهد کرد و مسلما زمینه برای ادامه حضور نیروهای فرا منطقه‌ای که فقط و فقط به دنبال منافع خود هستند فراهم نخواهد شد، ضمن این‌که اگر این پنج کشور و در راس آن ایران و عربستان در یک الگوی جدید و نوظهور بتوانند خود را در یک سیستم محلی تعریف کنند، تبدیل به یک قطب قدرت جهانی خواهند شد.

همه می‌دانند که بیش از 60 درصد ذخایر نفت دنیا و بیش از 40 درصد گاز جهان درمنطقه غرب آسیا قرار دارد و روزانه میلیون‌ها بشکه نفت از این منطقه به جهان صادر می‌شود تا انرژی جهان را تامین شود و منطقه خاورمیانه کانون تمدن‌ها، کانون ادیان ودین مقدس اسلام است و با هزاران تهدید مشترک روبه‌روست، لذا به‌نظر می‌رسد که ایران و عربستان در این مقطع باید اختلافات کلیشه‌ای و آزاردهنده را کنار بگذارند و به سمت وحدت نظری و عملی در راستای اتحاد ژئوپلتیکی منطقه حرکت کنند.

در نهایت باید گفت که این مساله باید مورد ارزیابی ملت دو کشور قرار گیرد و قطعا مردم دو کشور خوشحال می‌شوند که در کنار ملت عراق و سوریه اتحادیه‌ای تشکیل شود که از قدرت بالای استراتژیک برخوردار باشد. هم‌اکنون کشورهای شرق آسیا باعنوان (آ.س.آن) در حوزه آسیا پاسیفیک اتحادیه‌ای را تشکیل داده‌اند که از ساختار قدرت صنعتی و اقتصادی بالایی برخوردار است و اگر این اتحادیه در مورد کشورهای منطقه خاورمیانه شکل گیرد به‌نظر می‌رسد کشور ایران و عربستان در راستای یک فهم ژئوپلتیکی تحمیلی به‌هم نزدیک شوند و اختلافات را کنار بگذارند. عربستان در تجربه‌های تلخ گذشته خود بالغ بر 50 میلیارد دلار در چند سال اخیر در عراق، سوریه و کشورهای منطقه هزینه کرد تا بتواند اقتدار خود را به رخ بکشد و علاوه بر این به یمن حمله کرد که متاسفانه همچنان این رفتار زشت و غیرقانونی درحال انجام است، ‌اما رفتارهای اخیر عربستان نشان می‌دهد که این کشور متوجه شده که رفتار‌هایش اشتباه است.آخرین ایستگاه رفتاری عربستان، کشور قطر بود، عربستان قطر را از رابطه با ایران منع کرد اما از آنجایی که قطر رابطه خوبی با جمهوری اسلامی ایران داشت عملا استراتژی عربستان موفق نبود و این اقدام نشان داد که خواسته‌های عربستان در منطقه ناشدنی است.

دکتر کیومرث یزدان‌پناه - استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها