بروووو مزاحم نشو !

حتما شما هم شنیده‌اید که یکی از مصادیق خشونت علیه زنان، مزاحمت‌های خیابانی است.در تمام دنیا زنان خیلی بیشتر از مردان در معرض مزاحمت‌های خیابانی هستند و این کار مستقیم یا غیرمستقیم باعث آزار جسمی و روانی آنها می‌شود.
کد خبر: ۱۰۲۵۹۵۵

مزاحمت‌های خیابانی دلایل مختلفی دارد که مهم‌ترین آنها رواج بی‌اخلاقی، پایین آمدن فرهنگ عمومی و کمرنگ شدن حرمت‌‌هاست.

اخلاق بر مدار صفر

روزی روزگاری، مزاحمت‌های خیابانی بیشتر در میان دو گروه دیده می‌شد؛ اول جوانانی که به سن بلوغ می‌رسیدند و به یکباره با دیدن یک دختر در کوچه و خیابان احساس می‌کردند که عاشق او شده‌اند و زن زندگی و آینده خود را پیدا کرده‌اند! آنها برای ابراز علاقه و همچنین مراقبت از معشوق در مسیر راه او قرار می‌گرفتند و از روش‌‌هایی که امروزه بیشتر به خاطره تبدیل شده، به صورت ناخواسته برای دختر جوان مزاحمت ایجاد می‌کردند. در آن دوران به دلیل محدود و بسته بودن فضای محله‌ها و این‌که معمولا همسایه‌ها و هم‌محله‌ای‌ها یکدیگر را می‌شناختند این‌جور مزاحمت‌های عاشقانه خیلی زود به اصطلاح جمع می‌شد، هر چند آسیب‌های روانی که دختر از ‌این‌گونه رفتارها می‌دید خیلی عمیق‌تر و بیشتر از پسر بود.

در همان روز روزگار یعنی چند دهه پیش، مردانی خاص برای زنان مزاحمت ایجاد می‌کردند البته این جور آدم‌ها از روی ظاهرشان قابل شناسایی بودند و زنان به‌راحتی می‌توانستند آنها را شناخته و از آنان دوری کنند.محله‌هایی که این‌جور مردان در آنجا زندگی می‌کردند مشخص بود و زنان سعی می‌کردند در آن محله‌ها آفتابی نشوند.یعنی راه و روش محافظت برای زنان کاملا مشخص بود.

مزاحمت درجامعه امروز

اما واقعیت این است که جامعه امروزی با جامعه مثلا 30 سال پیش از زمین تا آسمان فرق کرده است. محله‌ها دیگر بسته و محدود نیستند و آپارتمان‌نشینی آنقدر توسعه پیدا کرده که همسایه‌ دیوار به دیوار یکدیگر را نمی‌شناسند چه برسد به کسی که مثلا دو تا کوچه بالاتر یا پایین‌تر زندگی می‌کند. همین باعث شده که دیگر مثل سابق آدم‌هایی که در یک محله زندگی می‌کنند نسبت به هم حس نوع‌دوستی و مراقبت از یکدیگر را نداشته باشند.آدم‌ها با هم بیگانه شده‌اند و لذا محله‌‌های امروزی امنیت سابق را ندارد به همین دلیل است که زنان حتی در محله‌ای که ساکن آنجا هستند هم احساس امنیت نمی‌کنند.

اخلاق‌مداری ریشه در خانواده و نوع تربیت آدم‌ها دارد.روزی روزگاری پدر و مادر همه تلاششان را می‌کردند تا فرزند خود را با مرام و با اخلاق بزرگ کنند به او حرمت‌ گذاشتن را می‌آموختند و حد و حدودش را مشخص می‌کردند اما اکنون فقط بخش کوچکی از تربیت بچه‌ها به عهده خانواده است؛ رسانه‌ها، مدرسه، جامعه و ... سهم بیشتری در تربیت او دارند.این چندگانگی تربیتی باعث شده که بچه‌ها به سختی بتوانند سِره از ناسِره را تشخیص دهند و از همه مهم‌تر این‌که به سختی می‌توانند به اطرافیان اعتماد کنند،چون احساس می‌کنند همه دارند آنها را نصیحت می‌کنند و راه نشان می‌دهند، به همین دلیل بیشتر تمایل دارند از این چارچوب‌ها فرار کنند.این عصیان را به وضوح در نوجوانان می‌توان دید.اگر روزی روزگاری مثلا جوان 17، 18 ساله‌ای در کوچه و خیابان به زنان متلک می‌گفت و برای آنها مزاحمت ایجاد می‌کرد اکنون سن این مزاحمت‌‌ها پایین آمده و این رفتار زشت که می‌تواند سرآغاز بسیاری از خطاها باشد در بچه‌هایی که حوالی 14 تا 15سال را سپری می‌کنند هم قابل رویت است.

کوچک شدن حریم امنیت

روزی روزگاری اتومبیل به اندازه امروز بی‌ارج و قرب نشده بود که هر خانواده‌های مثلا به تعداد اعضایش اتومبیل داشته باشد.آن دوره پدر خانواده ماشین داشت و بندرت پیش می‌آمد که آن را به پسرش بدهد تا او از این موقعیت بعضا برای عقده‌گشایی و ایضا مزاحمت‌های خیابانی استفاده کند،اما حالا که امکانات زیاد شده و بسیاری از نوجوانان هنوز به سن قانونی نرسیده، پشت رل می‌نشینند و اتومبیل شخصی‌ دارند.همان نوجوانی که به خود اجازه می‌دهد در کوچه و خیابان به زنان متلک بگوید، وقتی پشت فرمان می‌نشیند و با دوستان خود همراه می‌شود به خود اجازه می‌دهد که جلوی پای خانم‌ها هم ترمز کند و از آنها بخواهد سوار شوند!

او متوجه این نکته نیست که رفتار نابخردانه‌اش چگونه می‌تواند باعث آزار و اذیت روانی یک زن شود.همواره فرهنگ ما این را به بچه‌ها منتقل می‌کند که به زنان به چشم خواهر و مادر و ناموس‌ خود نگاه کنند، اما راستش را بخواهید آن فرهنگ زیبا و پر از امنیت گاهی جای خود را به نوعی هوسرانی احمقانه و آزاردهنده می‌دهد که مدیریت آن خیلی دشوار است.

یک نیشتر به خودمان

زنان بیشتر از مردان آسیب‌پذیر هستند و این هم به روحیه و هم به توانایی جسمی آنها ارتباط مستقیم دارد. پس بهتر است با پذیرش محدودیت‌های خود به جای لجبازی و تجربه مسیر‌هایی که به نقطه خوبی نمی‌رسد و سرمان حتما بدجوری به سنگ خواهد خورد، مهارت‌های خودمراقبتی را بیاموزیم. اگر بیرون ناامن است، می‌توانیم برای خودمان حریمی امن تعریف کنیم؛ اگر زیر پای بیشتر جوانان تازه بالغ ماشینی هست ما هم می‌توانیم آگاهانه سوار هر ماشینی نشویم. بگذارید چند دقیقه‌ای معطل شوید اما حتما تاکسی یا اتوبوس خواهد آمد و ما را به مقصد خواهد رساند.

مراقبت از خود را شوخی نگیریم

شاید بهتر باشد هیچ‌وقت چنان رفتار نکنیم که فرد یا افرادی این اجازه را به خود بدهند که به ما آسیب بزنند.نکته مهم این است که صرف‌نظر از همه آداب مدرنیته وآزادی و امثالهم، نکته اساسی هنوز این است که نوع پوشش و رفتار ما در کوچه، خیابان، مراکز خرید و... به دیگران نشان می‌دهد که چگونه رفتاری با ما داشته باشند. مراقب باشیم خودمان باعث مزاحمت برای خودمان نشویم و شاید بهتر باشد با رفتار و گفتارمان به دیگران بگوییم: برو؛ مزاحم نشو!

یاران باستانی - روزنامه نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها