سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
عینک اخوانی ترکیه در تحولات منطقه
قبل از وقوع بهار عربی ترکها به اعتبار احمد داوود اوغلو وزیر امورخارجه و نخستوزیر این برنامه را داشتند که ترکیه باید تنشهای خود با سایر کشورها را به صفر برساند. بنابراین سیاستهای این کشور بر مبنای توانمندیهای تجاری و اقتصادی ترکیه در آن زمان براساس چنین تئوریای پیش رفت. با پیش آمدن بهار عربی، زمامداران ترکیه به اشتباه تصور میکردند که میتوانند بعد از گذشت دورهای کوتاه به عنوان رهبر منطقه وارد عمل شوند زیرا از یک سو وضعیت اقتصادی خوبی داشتند و از سوی دیگر تصور میکردند با اتحادی که در قالب ناتو با آمریکا برقرار کردند، در تلاش بودند تا نمایشی از اسلام اعتدالی از خود ارائه کنند. بر همین مبنا آنان با مشاهده آشفتگی مناطقی از غرب آسیا، شمال آفریقا و خاورمیانه سعی کردند موقعیت برتر را بهدست آورند. اما نکته این بود که آنها شناخت عمیقی از تحولات نداشتند. بخصوص اینکه شناخت خود را به مواضع گروهها و احزاب سیاسی در این مناطق محدود کردند.
از سوی دیگر از آنجایی که دولتمردان ترکیه بخشی از جریان اخوانالمسلمین بودند، همه تحولات را از چشم اخوان میدیدند. این درحالی است که اتفاقا اخوانیها بزرگترین تحلیل اشتباه را از این مجموعه رخدادهای جاری داشتند. اخوانیها در ابتدا نهتنها نقشی موثر در تحولات نداشتند، بلکه در تلاش بودند با نوعی فرصتطلبی سوار این موج شوند و رهبری را به عهده بگیرند. این تلاش گرچه در ابتدای امر تا حدودی به نتیجه رسید و اخوانیها بویژه در مصر و تونس توانستند در کوتاه مدت رهبری را در برخی از کشورها به دست بگیرند، اما بعدها در تحقق اهداف و برنامههای خود ناکام ماندند. ترکها هم همین اشتباه را کردند و به جای اینکه جنبش بیداری مردم منطقه را از نگاه تحولات اجتماعی در میان مردم و مخالفت آنها با هژمونی غرب ببینند، توجهشان را به برخی از احزاب و گروههای همسو با خود معطوف کردند. این در حالی بود که مردم این مناطق به لحاظ اجتماعی و نسلی تغییر پیدا کرده بودند و با استفاده از فضای مجازی که تقریبا بری از خطگیری از احزاب بود، اهداف خود را پیش بردند. در ابتدای پیروزیهای بهار عربی، اردوغان به این کشورها سفر کرد، اما در مقابل برخورد سردی با او صورت گرفت. او انتظار پهن کردن فرش قرمز را داشت اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. ترکها به تصور احیای دوران تسلط عثمانی بر کشورهای منطقه مسیر خود را ادامه میدادند و بر این باور بودند که مردم مناطقی که درگیر بهار عربی بودند، به آنان توجه نشان خواهند داد اما در عمل چنین نشد. از سوی دیگر ترکها فکر میکردند غرب و آمریکا به آنها اعتماد زیادی دارند. در حالی که غربیها با هر نوع جریان اسلامی که ادعای سیاسی دارد، مخالف هستند. به همین دلیل بود که ترکها در بادی امر هر کجا رفتند، برای تحقق آرزوهای خود به بنبست رسیدند. این ماجرا تا شروع بحران سوریه ادامه پیدا کرد.
ماجرای سوریه با مجموعه حرکتهایی که به بهار عربی یا بیداری اسلامی مشهور شد، تفاوتهایی داشت. بهار عربی در مناطقی رخ داد که اولا حرکت اعتراضی، مردمی بود و از سویی دیگر در نفی و رد دیکتاتوری بود. در این روند دیکتاتورهایی مورد اعتراض واقع شدند که مورد حمایت بیقید و شرط غرب بودند. در سوریه اما گرچه حکومت این کشور در ابتدا در برخورد با مردم اشتباهات زیادی داشت، اما بعدها تا حدود زیادی سعی در جبران آن داشت و از سوی دیگر چشمبسته، پیرو غرب نبود. همین مساله هم باعث شد که غربیها برای سرنگونی اسد و حمایت از برخی از شورشیان علیه حکومت سوریه سرمایهگذاری کردند. در میان عربها، سوریه تنها حکومتی بود که ادعای مقاومت علیه توسعهطلبی اسرائیل را داشت و همچنین به گروههای مقاومت و فلسطینی میدان میداد تا آنها با اسرائیل و توسعهطلبیهای این رژیم مقابله کنند. به همین جهت غرب با عجله در پی سرنگونی حکومت سوریه بود و برای اینکه زود به نتیجه برسد، تجربه طالبان را تکرار کرد. آنها از اینرو حامی طالبان بودند تا اینکه جریان را علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تقویت کردند. تجربهای که البته به شکست انجامید اما غرب از این شکست درس عبرت نگرفت. در همین راستا، ترکیه وارد معرکه شد تا در مقابل دولت اسد قرار گیرد و در میدان سوریه برتری منطقهای خود را اعمال کند. ورود ترکیه به ماجرای سوریه باز هم نشات گرفته از اشتباهات استراتژیکی زمامداران این کشور بود. چون ترکیه فکر میکرد با توجه به تنوع اپوزیسیون سوریه و نفوذی که در اخوانیهای سوریه دارد، خیلی سریع به نتیجه برسد اما اخوانیهای سوریه ضعیفترین حلقه در میان اپوزیسیون این کشور بودند. از طرف دیگر شعار حمایت از محور مقاومت که دولت سوریه میداد موجب شد میان مردم این کشور و دیگر کشورهای موافق جریان مقاومت حمایتهایی را کسب کند.
ترکیه تصور میکرد با حمایت از گروههای افراطی مذهبی مثل داعش و جماعتهای مشابه میتواند سوریه را به صورت حیاط خلوت خود درآورد. غافل از اینکه خود ترکیه نسبت به تروریسم و افراطگرایی آسیبپذیر است. این کشور از ساختار متنوعی برخوردار است و جامعه شهری گستردهای دارد. از اینرو در برابر تروریسم و اقدامات خرابکارانه بیشتر آسیبپذیر است. از طرف دیگر، ترکیه به صورت بالقوه با کردها مشکل داشت و حتی زمانی که به دنبال تنش صفر با کشورهای منطقه بود، سعی میکرد مساله خود را با کردها حل کند. اما در شروع ماجرای سوریه، کردهای این کشور با توجه به تاثیرپذیری که از کردهای ترکیه دارند، بر بار مشکلات ترکیه افزود. ترکها در ماجرای سوریه دستاوردی نداشتند و در طول این سالها مجبور به عقب نشینی از مواضع خود شدند. در ابتدای بروز درگیری، ترکها اعلام کردند که حکومت اسد هیچ نوع رسمیتی ندارد، اما بعدها ناچار شدند در مسکو و آستانه با این کشور سر میز بنشینند. همچنین ترکیه درباره وضعیت بازیگران بینالمللی هم دچار اشتباه شد. این کشور درباره روسیه و موضع این کشور در حوزه سوریه تحلیل درستی نداشت. سوریه فرصت مناسبی برای نقشآفرینی روسیه بود. لذا نتیجه همه این محاسبات اشتباه این بود که ترکها به طور مرتب شکست خوردند و در داخل هم با وضعیت پیچیدهای روبهرو شدند و این کشور با کودتا مواجه شد. در چند ماه اخیر ترکها در مواضع متضادی نه تنها درباره ایران، بلکه درباره وضعیت داخلی و خارجی و بازیگران منطقهای دچار اشتباه شدند. به هر حال هر انسانی به صورت انفرادی یا اجتماعی سعی میکند نسبت به اشتباهات خود فرافکنی کند و به جای بازنگری در عملکرد و تحلیل در پی پیداکردن مقصر یا مقصران است.
برعکس ترکیه، ایران هر روز چند گام پیشتر رفت. ایران تحلیل درستی داشت چون شناخت درستی از مردم و دغدغههای مردمی و تاریخ منطقه داشت. جمهوری اسلامی ایران الهامبخش بود نه تنها بهعنوان یک کشور منطقه نقش ایفا کرد، بلکه انقلاب اسلامی از ابتدا با دعوی الهامبخشی شروع شد و بهار عربی هم از سوی رهبر معظم انقلاب، بیداری اسلامی خوانده شد. در حالی که ترکیه و عربستان با خرج کردن پول به قدرتنمایی نظامی پرداختند، ایران با کمترین هزینه توانست موقعیت بسیار مناسبی را در سوریه و عراق به دست آورد. مبارزان عراقی علیه صدام که در دوران جنگ تحمیلی با ایران در ارتباط بودند، بعدها بعد از سقوط صدام توانستند در عراق قدرت را به دست گیرند. اینها نسبت به ایران سمپاتی داشتند. ایران در عراق توفیقات زیادی در کمک به حکومت عراق در مقابله با داعش داشت. در مقابل رویکرد ترکها در عراق منجر به شکست شد. ترکیه مدعی بود که باید در عراق حضور داشته باشد اما نخستوزیر عراق با شدت با این قضیه برخورد کرد. از اینرو ترکها احساس زیان کردند و با وجود اینکه حتی برهههایی برای مشورت قصد نزدیکی به ایران را داشتند و مقامات این کشور هم به ایران آمدند، اما ترکها در بین کشورهای خلیج فارس و کنفرانس مونیخ با مواضع عصبی و دستپاچه علیه ایران سخن گفتند. اردوغان این تصور را دارد که برای مقابله با ایران میتواند به اعراب نزدیک شود، اما تجربه ثابت کرده است که اعراب هیچگاه نسبت به ترکیه اعتماد نداشتند.
بازیگردانی رژیم صهیونیستی
موضع عربستان در این ماجرا از جهات دیگری قابل بررسی است. این کشور از زمان شکلگیری از امپریالیسم تبعیت داشت و از سویی دیگر همواره با خرج کردن پول سعی میکرد از طریق برونسپاری وهمکاری غرب امنیت خود را تامین کند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اجرایی شدن بسیاری از برنامههای عربستان برای تاثیرگذاری در میان کشورهای منطقه با شکست مواجه شد و این مساله ناراحتی زمامداران عربستان را در پی داشت.
سالخوردگان این طایفه به اقتضای سن در برخورد با ایران کمی احتیاط میکردند و گرچه در مراحلی هم قطع روابط با ایران را تجربه کردند، اما در مجموع برخورد محتاطانهتری داشتند. این روند با روی کارآمدن شاه جدید که فردی از کارافتاده است و زمام امور به دست ولیعهدش است، تغییر پیدا کرد. آنها احساس کردند ایران در منطقه نفوذ زیادی دارد و در ملاقات با آمریکاییها این اصطلاح را به کار بردند که سر مار را باید کوبید. وزیر خارجه عربستان که فرد بیتدبیری است، اتهامات متعددی را علیه ایران مطرح کرد. این مساله همداستانی ترکیه و عربستان را نشان میدهد، البته در این میان همسویی آنان با اسرائیل هم جای بحث دارد. ترکیه و عربستان متوجه نیستند که پشت پرده قضیه اصلی کجاست. در واقع این اسرائیل است که با اعمال نفوذ و خط دادن و با استفاده از پول عربستان و نفوذ ترکیه در کل غرب آسیا و خاورمیانه بحران ایجاد میکند تا مساله اصلی عربها و مسلمانان که اشغال فلسطین است، فراموش شود. این دو کشور تصور میکنند با همسویی با عربستان میتوانند با ایران مقابل کنند، در حالی که به صورتی ابزاری در دستان اسرائیل
قرار گرفتهاند.
دکتر علیرضا شیخ عطار - سفیر پیشین ایران در آلمان
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد