به گزارش جامجم، این متهم 27 ساله که امیر نام دارد، ساعت 13 و 55 دقیقه شنبه درحالی که پیراهن مشکی و شلوار آبی به تن داشت و کوله پشتی سیاه به دوشش انداخته بود، وارد بانک مسکن شعبه بلوار کانال غربی شهرستان فردیس شد.
او با تهدید و گروگان گرفتن مدیر بانک و چهار کارمند با اسلحه، 30 میلیون تومان سرقت و فرارکرد. دو دقیقه از این ماجرا نگذشته بود که نخستین گشت پلیس در محل حاضر شد. جستوجو برای یافتن سارق مسلح که گفته میشد پیاده از بانک فرار کرده، آغاز شد.
ماموران کلانتری شهرک ناز و تیمهای تخصصی پلیس آگاهی شهرستان فردیس وارد عمل شده و به اجرای طرح مهار پرداختند و توانستند در کمتر از 10 دقیقه بعد از سرقت، متهم فراری را که نقاب از چهرهاش برداشته بود، در بیابانهای اطراف شناسایی کنند. او با دیدن ماموران چند تیر به سمتشان شلیک کرد تا شاید راهی برای فرار پیدا کند، اما این کار او هم بینتیجه ماند.
متهم در ادامه سلاح را به سمت خود گرفت و با تهدید از ماموران خواست به او نزدیک نشوند، در غیر این صورت خودکشی میکند. ماموران زمانی که موفق نشدند او را مجبور به تسلیم کنند، با استفاده از قانون بهکارگیری سلاح به پای راست او شلیک کردند سپس درحالی که محل محاصره شده بود، ماموران او را خلع سلاح کردند. از متهم کوله پشتیای که پولهای سرقتی در آن بود نیز کشف شد.
متهم با انتقال به پلیس آگاهی شهرستان فردیس در بازجویی به سرقت مسلحانه با انگیزه مشکلات مالی اعتراف کرد. او در ادامه با انتقال به بانک محل حادثه، صحنه سرقت را بازسازی کرد و دیروز با دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای عمومی و انقلاب فردیس روانه زندان شد.
سرقت چگونه رخ داد
ابراهیم جاویدی که پنج سال است مدیریت بانک مسکن شعبه بلوار کانال غربی شهرستان فردیس را برعهده دارد، دیروز درباره ماجرای این سرقت به جامجم گفت: روز حادثه من همراه چهار نفر از کارمندان در بانک بودیم. مسئول خدمات هم در طبقه دوم بانک بود. دو نفر از کارکنان یک داروخانه برای واریز 17میلیون تومان به بانک آمده بودند. کار آنها کمی طول کشید. کار این دو مرد رو به پایان بود که مرد سارق که کلاه کاموایی مشکی و عینک دودی زده بود، وارد بانک شد. او کوله پشتی مشکی خود را به سمتمان پرت کرد. سلاح به دست داشت و با آن، من و همکاران و مشتریان را تهدید میکرد و پول میخواست. با او حرف زدم، اما منصرف نشد.
وی افزود: او حتی با میله آهنی که آورده بود، در ورودی بانک را بست تا کسی وارد نشود. بیش از 30 میلیون تومان را ـ که بخشی از آن پولهای واریز شده دو مرد مشتری بود ـ روی پیشخوان گذاشتیم. همان موقع فرصتی دست داد که زنگ خطر را زدم.
مدیر بانک گفت: این سرقت در دو دقیقه انجام شد. او که به خیابان آمد، سلاح را به سمت رانندگان عبوری گرفت، بعد هم به فرارش ادامه داد. دو گشت موتوری و بعد گشتهای دیگر سر رسیدند و سرانجام در کوتاهترین زمان سارق را بازداشت کردند.
شلیک سارق به ماموران
سرهنگ ایوب احمدی، رئیس پلیس فردیس نیز در این باره به جامجم گفت: همزمان با وقوع این سرقت، ماموران با حضور در بانک و تحقیقات اولیه متوجه شدند مردی مسلح وارد بانک شده و بعد از تهدید رئیس، کارکنان بانک و دو مشتری، بیش از 30 میلیون تومان دزدیده و فرار کرده است. از همان دقایق اولیه ماموران در قالب چند گروه عملیاتی به اجرای طرح مهار پرداختند و در کمتر از10 دقیقه توانستند او را که به بیابانهای منتهی به اطراف بانک گریخته و پیاده در حال فراربود، شناسایی کنند.
وی افزود: ماموران با عملیات روانکاوانه سعی کردند متهم را مجبور به تسلیم کنند، اما او تسلیم نشد و به سمت ماموران شلیک کرد. در این مرحله ماموران با استفاده از قانون به کارگیری سلاح، متهم را از قسمت پای راست هدف شلیک گلوله قرار دادند که او زخمی شد. ماموران وی را خلع سلاح و دستگیر کردند و پولهای سرقتی نیز از وی کشف شد.
احمدی ادامه داد: پلیس قاطعانه با افردای که نظم و امنیت عمومی را به خطر بیندازد، مقابله میکند و اجازه هیچگونه اقدام مجرمانه را به آنها نمیدهد.
تصمیم داشتم در محاصره پلیس خودکشی کنم
پایش با شلیک پلیس زخمی شده است. میگوید، برای کمک به خانوادهاش نقشه سرقت را طراحی و اجرا کرده است، حتی وقتی خود را در محاصره پلیس دیده، قصد خودکشی داشته که ناکام مانده است. دزد مسلح در گفتوگویی با جامجم به تشریح نقشه سرقتش پرداخت.
چطور نقشه سرقت از بانک به ذهنت رسید؟
من و خانوادهام مشکل مالی داشتیم. دیگر نمیتوانستم تحمل کنم خانوادهام این همه سختی بکشند، بنابراین تصمیم گرفتم از بانک سرقت کنم. عواقب کار دیگر برایم مهم نبود. برای نجات خانوادهام از مشکلات مالی و تامین هزینه دانشگاه برادرم، دست به این سرقت زدم.
سابقه داری؟
نه. تاکنون جرمی مرتکب نشدهام و این اولین باری بود که به این کار دست زدم.
متاهل هستی؟
مجردم.
اعتیاد داری؟
نه.
قبلا چکاره بودی؟
از دو سال پیش که به فردیس آمدم، به عنوان نگهبان در یک شرکت تهیه یونولیت ساختمان فعالیت میکردم. هزینهام آنقدر نبود که زندگیام را درست تامین کنم. شبها نیز همانجا میخوابیدم. بخشی از پولم را برای خانوادهام میفرستم، اما مشکلات مالیمان پایانی نداشت.
سلاح را چطور تهیه کردی؟
چندی پیش نقشه سرقت از بانک را طراحی کرده بودم تا از این راه پولی نصیبم شود و مشکلات مالیام پایان بگیرد. همان موقع با پرداخت 460 هزار تومان به مردی، سلاح کلت را خریدم. هدفم فقط این بود که افراد حاضر در بانک را با سلاح تهدید کنم. نمیخواستم به کسی آسیبی برسانم.
پیش از سرقت به بانک رفته بودی؟
چند بار به عنوان مشتری به آن بانک رفته بودم. بعد تصمیم گرفتم از همین جا سرقت کنم. دو سه روز مانده به سرقت، چند بار به عنوان مشتری به بهانه فرم پرکردن و حتی برداشت پول از خودپرداز به بانک رفتم. رفت و آمد افراد و ساعت تعطیلی بانک را بررسی کردم. روز حادثه هم ساعاتی اطراف بانک پرسه میزدم و در واپسین دقایق فعالیت کاری بانک وارد شدم.
در مدت دو دقیقه با تهدید سلاح پولها را دزدیدم و فرار کردم. میترسیدم هر لحظه زنگ خطر به صدا درآید.
بعد چه شد؟
فرار کردم. کوله پر از پول را پشتم انداختم و درحالی که سلاح دستم بود، به سمت خیابان آمدم. با همان سلاح هر خودرویی که میآمد، تهدید میکردم که توقف کند، اما از ترس فرار میکردند. پیاده به فرار ادامه دادم که در یک لحظه متوجه شدم ماموران پشت سرم هستند. به سمت بیابانی رفتم و برای فرار به طرف ماموران شلیک کردم، اما موفق به فرار نشدم و ماموران به سمتم شلیک کردند که از پای راست زخمی و در ادامه بازداشت شدم.
قبل از دستگیری تصمیم به خودکشی داشتی؟
بله. تصمیم گرفته بودم در صورت دستگیر شدن به زندگیام پایان دهم تا خانوادهام متوجه کاری که انجام دادم، نشوند. میخواستم به آنها کمک کنم، اما با این کار باعث شدم آبروی آنها برود. اشتباه کردم.
میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
حتما مجازات سختی در انتظارم است.
حرف آخر؟
اشتباه کردم و پشیمانم. پشیمانم از اینکه آبروی خانوادهام را با این کار بردم.
معصومه ملکی - حوادث
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد
جامعه كه كار مناسب یا درآمد مناسب برای این شخص فراهم نكرده و یا لااقل برای سرپرست خانواده این مشكل به وجود می آید.
از همه مسولان می خواهم به این خبر ها توجه كنند و تمام سعی و تلاش خود را انجام دهند و با ایجاد شغل و كمك به افراد نیازمند از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری كنند تا هم یك خانواده نابود نشود و هم شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.
بنده خدا گناهش فقط نداشتن پشتوانه بوده فقط