سندیکای محیط‌بانان؛ ضرورت یا تجربه؟

می‌شود روز محیط‌بان را در چند جمله خلاصه کرد؛ ژست‌های دلسوزانه، حرف‌های احساسی و آه و افسوس‌های بی‌حاصل. من هم کم ننوشته‌ام متن‌هایی در مورد شهامت و شجاعت و البته مظلومیت محیط‌بانان که دل سنگ را هم می‌لرزاند. اما تردید جدی دارم که این مدیحه‌سرایی‌ها گره‌ای از کلاف مصائب محیط‌بانی باز کند.
کد خبر: ۹۳۲۹۳۹
سندیکای محیط‌بانان؛ ضرورت یا تجربه؟

جانمایه این نوشتار این است: «محیط‌بانان به یک سندیکا، بیش از اضافه‌کاری و فشنگ و پوتین نیاز دارند.» بعید است همه همکارانم که بیش از 20 سال است در این مسیر همراه بوده‌ایم با این پیشنهاد موافق باشند، ولی انتظار دارم به این دلایل توجه و آن را نقد کنند.

1ـ دولت و بویژه سازمان حفاظت محیط‌زیست مدعی است در چند سال اخیر اجازه فعالیت بیشتری به تشکل‌های مردم‌نهاد داده است. نشانه‌های این اقدام هم روشن است، حتی با علم به بروز ناملایماتی در آغاز راه، چرا نباید نیروهای خط مقدم محیط‌زیست چنین تشکلی داشته باشند؟

2ـ اعتراضات پراکنده محیط‌بانان در رسانه‌های اجتماعی اغلب به ذائقه مقامات خوش نمی‌آید. از طرفی گلایه از همکارانِ «پردیسان‌نشین» که به مشکلات این قشر صبور بی‌اعتنا هستند، به یک فراز تکراری تبدیل شده است. تشکیل یک سازوکار صنفی غیردولتی و مشارکت محیط‌بانان در تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان، مانع ایجاد برخی جریان‌های کاذب، کم‌عمق و عموما کوتاه‌مدت می‌شود که گاه مطالبات یک جامعه چندهزار نفری را تا سر حد یک جفت پوتین و تاریخ مصرف کنسرو ماهی تنزل می‌دهند.

3ـ در دهه گذشته بارها شاهد تجمع‌هایی در اعتراض به عملکرد برخی مدیران بوده‌ایم، در مواردی نه‌تنها گره‌ای باز نشد بلکه نتیجه معکوس داشت و محیط‌زیست و کارکنان را وارد چالش‌های بیهوده، غیرمنصفانه و فرساینده کرد. وجود یک تشکل صنفی می‌توانست با شناسایی مشکلات، راهکار ارائه کند تا معترضان وارد مارپیچ کم‌فایده تحصن و تجمع نشوند.

4ـ محیط‌بانان همواره می‌کوشند در رنج و شادی هم شریک شوند، اما به‌دلیل پراکندگی جغرافیایی در کشور یا هماهنگ نبودن با یکدیگر، اقدامات آنها اثربخشی کافی ندارد. وجود یک سازوکار منسجم می‌تواند به این حرکات همدلانه نظم بیشتری بدهد.

5ـ دشوار نیست که درک کنیم تشکیل یک سندیکا یا تشکل صنفی در داخل یک سازمان دولتی همواره با نگرانی سیاسی شدن همراه است. اگر بپذیریم رفتار سیاسی محصول یک جنبش اجتماعی است و با رفتار جناحی متفاوت است، دیگر از سیاسی شدن یک تشکل هم نباید نگران بود. پیش‌بینی می‌کنم حداکثر اثرگذاری سیاسی چنین اجتماعی، در نظارت بر عملکرد و مشارکت در انتخاب مدیران تاثیرگذار خواهد بود که منافع این تاثیر از هزینه‌های آن بسیار بیشتر است.

6ـ در گام نخست می‌توان این تجربه را حداقل از یک استان شروع کرد و در یک دوره یکی دو ساله به بررسی نقاط قوت و ضعف آن پرداخت و بسرعت این تجربه را در سراسر کشور تکرار کرد.

حرف آخر این‌که باور دارم اگر می‌خواهیم برای محیط‌بانان گامی برداریم باید فضایی ایجاد کنیم تا گرد هم بیایند و برای حل مشکلاتشان تدبیر کنند. سبک مدیریت دستوری و از بالا به پایین سال‌هاست از رمق افتاده است.

دکتر اصغر محمدی‌ فاضل - کارشناس محیط‌زیست

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها