مثلا اینکه مرد خانه باید بتواند خرج خانه اش را تامین کند و به عبارت دیگر نان آور خانه مرد است. بر اساس همین دستورالعمل ها گاهی تعارضاتی بین زن و شوهر شاغل به وجود می آید که کنار آمدن با آن نیاز به دقت و موشکافی بیشتر مسئله دارد.
این روزها خیلی از زوج های جوان معماری زندگی خود را بر اساس اشتغال زن و مرد می چینند اما انگار در این میان زیرساخت های فکری بسیاری از افراد، هنوز تغییر چندانی نکرده است. به عنوان مثال برخی از مردان، هنوز قادر به پذیرش نقش اقتصادی زنان در حل مشکلات خانواده نیستند.
ممکن است مردان به طور ناخودآگاه به این فکر کنند که پذیرش نقش اقتصادی زنان، نشانه بی لیاقتی یا زیر سوال رفتن قدرت مردانگی آنهاست. به عبارت دیگر آنها فکر می کنند با این پذیرش، مهمترین نقش خود در خانواده را کم رنگ کرده اند و اقتدار خود را از دست داده اند.
نگرانی مردان
ممکن است برخی مردان به طور ناخودآگاه از اینکه همسرانشان قدرت و استقلال اقتصادی پیدا کنند، نگران شوند و بترسند که اگر همسرانشان برای تامین نیازهای اقتصادی خود به آنها وابسته نباشند، شیرازه زندگی از هم بپاشد؛ بنابراین شروع می کنند به کم ارزش جلوه دادن اهمیت نقش اقتصادی زنان در خانواده.
برخی از مراجعان ما چنین جملاتی در مورد حقوق و دستمزد همسرانشان بیان می کنند: «حقوق همسرم به اندازه خرید کیک و شکلات برای بچه ها کفایت می کند؛ همین که دستش تو جیب خودش باشه کافیه؛ اگه حقوقش به اندازه خرج رفت و آمد و کفش و کلاه خودش باشه، ما راضی هستیم یا اینکه خدا کنه ما هیچ وقت به پول زن مان محتاج نباشیم...»
این طرز تفکر و به دنبال آن چنین ادبیاتی باعث ایجاد دلخوری و کدورت بین زن و مرد شده و صداقت و صمیمیت بین آنها را خدشه دار می کند.
تعارض ذهنی زنان
از طرف دیگر زنان هم گاهی بین نقش های سنتی و مدرن خود در تعارض قرار می گیرند. آنها غالبا برای اشتغال خود اهمیت زیادی قائلند و برای کسب استقلال و توانمندی اقتصادی خود سرمایه گذاری زیادی می کنند اما گاهی اوقات این نقش جدید با نقش مصرف کنندگی سنتی شان در تعارض قرار می گیرد. آنها هم به طور ناخودآگاه به این فکر می کنند که اگر در حل مسائل اقتصادی خانواده نقش اساسی ایفا کنند در حق شان ظلم شده و شوهران شان با این کار تنبل و بی مسئولیت می شوند. در چنین شرایطی آنها به طور سنتی به این فکر می کنند که مسئولیتی که باید بر عهده مرد خانواده باشد را به دوش کشیده اند.
اما حالا یک زن و شوهر جوان با این همه احساسات در هم و بر هم و به هم ریختگی حقوق و وظایف چه باید بکنند؟! در ادامه راهکارهایی که می تواند برای رهایی از مشکلات مربوط به این مسئله کمک کننده باشد، ارائه می شود. با رعایت این موارد می توانید از سبک زندگی مدرن خود لذت ببرید و از مزایای زندگی در فضای کاملا اشتراکی بهره ببرید.
1- حرف بزنید
حرف زدن شاید یکی از کلیدی ترین راه حل هایی باشد که روانشناس ها برای حل بسیاری از مشکلات بین فردی توصیه می کنند. وقت مناسبی پیدا کنید و در شرایطی که هر دو آماده شنیدن نظرات یکدیگر (که ممکن است خیلی باب میل تان نباشد) هستید، یک فنجان چای بنوشید و در مورد مسائل اقتصادی خانواده با هم گپ بزنید.
مراقب باشید چون این موضوع، یک امر تنش زا و مهم است. بنابراین آخر برج، زمانی که اجاره خانه عقب افتاده یا از موعد پرداخت قسط ها گذشته زمان خوبی برای طرح چنین موضوعات چالش برانگیزی نیست. اگر احساس می کنید همسرتان بابت کمک مالی که می کند بر سر شما منت می گذارد یا آزرده خاطرتان می کند، بدون خجالت این مورد را با او در میان بگذارید. شاید او واقعا قصد چنین کاری را نداشته و ناخواسته کلماتی را به کار می برد که شما را ناراحت می کند.
2- از ابتدا وظایف را تقسیم کنید
تمرین کنید که وظایف خود را در امور اقتصادی و امور مربوط به خانه به روشنی تقسیم کنید. اگر از ابتدا معلوم باشد که اجاره خانه را چه کسی باید بپردازد یا پرداخت قسط ماشین یا خرید مایحتاج خانواده به عهده کیست، مشکلات و دلخوری ها تا جایی که می شود کاهش پیدا می کند. در چنین شرایطی کاملا واضح است که باید وظایف مربوط به امور خانه داری را هم به روشنی تقسیم کنید. روی یخچال خانه کاغذی بچسبانید و در آن بنویسید هر روز شستن ظرف ها یا غذا پختن و تمیز کردن خانه با کیست.
3- از حدود وظایف بگذرید و حمایتگر باشید
مشخص بودن حدود وظایف همیشه کمک کننده است اما گاهی ارتباط خوب زناشویی نیاز به فداکاری و حمایتگری دارد. مثلا فرض کنید همسرتان امروز با رییس اش یک جلسه مهم داشته و کمی دیرتر از معمول به خانه رسیده است و در عین حال نوبت اوست که ظرف ها را بشوید. احتمالا در تمام طول راه به ظرف هایی فکر می کند که توی سینک ظرفشویی انتظارش را می کشد و او باید با تمام خستگی آنها را بشوید. حالا فرض کنید وقتی به خانه می رسد، می بیند همسرش ظرف ها را شسته، چای را دم کرده و با لبخند منتظر اوست. احساس آرامش و امنیتی که همسرتان در چنین شرایطی در درون خود احساس می کند دیگر نیاز به فرض کردن ندارد.
4- از شر افکار سنتی خلاص شوید
به هر حال این زندگی امروزی شماست و شما هم باید با تمام خوبی ها و بدی هایش آن را بپذیرید. بنابراین سعی کنید از اینکه پیشبند ببندید و ظرف بشویید، آشپزی کنید یا خانه را تمیز کنید، احساس بدی نداشته باشید.
هیچ کدام از از این کارها مردانگی شما را زیر سوال نمی برد بلکه نشان از اهمیتی است که شما به خانواده و زندگی خانوادگی تان می دهید. مطمئن باشید در صورتی که شرایط را برای کار کردن همسرتان در بیرون از خانه فراهم کنید، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی خود، فرزندان تان و کل جامعه خواهید داشت.
خانم ها هم باید بدانند، همانطور که حق داشتن شغل را دارند، موظف هستند که بخشی از بار اقتصادی خانواده را به دوش بکشند. باید بدانید که درآمد شما پول شخصی شما نیست، بلکه پول زندگی مشترک تان است و هر دو نفر باید در مورد نحوه خرج کردن آن در زندگی مشترک تصمیم بگیرید.
5- از یکدیگر قدردانی کنید
قدردانی کردن هم یکی از آن کارهایی است که می توان از آن به عنوان دوای خیلی از دردهای ارتباطی یاد کرد. گاهی اوقات افراد خیال می کنند قدردانی کردن باعث پرتوقع شدن طرف مقابل می شود یا فکر می کنند نباید از کسی برای انجام وظایفش تشکر کرد. در صورتی که این باورها کاملا اشتباه است و بی تفاوتی نسبت به زحمات همسرتان باعث دلخوری و ایجاد احساس نادیده گرفته شدن در او می شود.
برترینها نوشت: اگر همسرتان به عنوان یک زن در محیط کار از درآمد خوبی برخوردار نیست، کم ارزش شمردن کارش کمکی به زندگی زناشویی شما نخواهد کرد. از طرفی اگر شوهرتان موقع آشپزی کردن، حسابی کثیف کاری می کند و همه جا را به هم می ریزد، صبر داشته باشید و راه و روش کار خانه را به او آموزش دهید. به هر حال او تازه کار است و در حال تلاش کردن برای سازگاری با نقش جدید می باشد؛ بنابراین از او به خاطر تلاشش قدردانی کنید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم:
اگر كار بیرون برای زن بود ،بهترین زن دنیا حضرت زهرا(س) در این زمینه پیش قدم بودند.