حال ممکن است این وقایع را رسانهها آفریده باشند یا موضوع ما نحوه پرداخت رسانهها به این مسائل باشد. این هفته نگاهی داریم به سه مساله کلان حوزه رسانه که دو مساله، موضوعات روز است و یکی نگاهی آسیبشناسانه به یک ابزار شبکههای اجتماعی دارد. امید این صفحه این است که گامی در جهت افزایش سواد رسانهای در ایران بردارد.
باران شایعه در تبریز
بگذارید از واقعه اخیر تبریز آغاز کنیم. اگر شرح ماجرا را نمیدانید برایتان مختصری ذکر میکنیم: در هفته پایانی لیگ برتر فوتبال 2 تیم تراکتورسازی تبریز و نفت تهران در شهر تبریز با هم مسابقه داشتند. هر کدام که میبردند قهرمان لیگ بودند، اما با تساوی این دو تیم و پیروزی احتمالی سپاهان، این تیم اصفهانی جام را بالای سر میبرد. در حالی که بازی تبریز به نفع تراکتور در جریان بود، اخراج یک بازیکن کلیدی این تیم یعنی آندرانیک تیموریان، روند بازی را عوض کرد و نتیجه در پایان مسابقه 3 بر 3 مساوی شد. از آن طرف سپاهان با دو گل سایپا را شکست داد تا قهرمان لیگ برتر باشد، اما با کمال تعجب، تراکتورسازیها (بازیکنان و هواداران) در پایان مسابقه تبریز جشن قهرمانی گرفتند. بعد از چند دقیقه بود که آنها متوجه شدند قهرمان لیگ نشدند و جشن به یک سوگ توام با خشم تبدیل شد. در نوشتههای بعد از این مسابقه 3 گروه مسئولان دولتی، مسئولان و بازیکنان تیم تراکتور و تماشاگران به عنوان مسببان این مساله اعلام شدند. این که ریشه اتفاقات تبریز چه بوده موضوع گزارش ما نیست، اما چیزی که از نظر رسانهای دارای اهمیت است؛ مساله شایعه، عدم راستیآزمایی اخبار و نیز موجسواری است. این مساله در قالب دو مرحله قابل بررسی است.
مرحله نخست در ورزشگاه یادگار امام(ره) رخ داده که هم بازیکنان تیم تراکتورسازی تبریز و هم تماشاگران، بدون راستیآزمایی خبر کذب تساوی تیم سپاهان، دست به شادی زدند. این در حالی است که صرفا گوش دادن به رادیو ورزش میتوانست این پیام را به تماشاگران منتقل کند که قهرمانی به اصفهان رفته است نه به تبریز. واقعا این حجم از اعتماد مردم به شنیدههای اطرافشان با وجود حجم شایعهای که کذب آن برای ما روشن است یک پدیده عجیب اجتماعی است آن هم در حالی که حتی در ادبیات دینی ما گفته شده، فاصله حق و باطل 4 انگشت است ـ کنایه از فاصله میان گوش و چشم ـ از منظر تئوریهای رسانهای، این واقعه از دید تئوری تزریقی قابل تحلیل است. در این تئوری میگویند در صورتی که همه مخاطبان در یک سطح باشند (تماشاگران فوتبال)، تماس آنها با رسانه بیواسطه باشد (شایعه مطرح شده در ورزشگاه) و رسانه قدرت تاثیرگذاری بالایی داشته باشد (شایعه آن هم شایعهای که مطابق میل و خواستههای تماشاگران است) پیام رسانهای به طور یکسان و یکنواخت به مردم میرسد و البته دارای تاثیر زیاد و فوری است. اما عجیبتر از این ماجرا، نوع واکنش در شبکههای اجتماعی است؛ شبکههایی که ظاهرا چون برای مردم هستند لاجرم باید علیه مسئولان دولتی باشند و از این رو هر واقعه کوچکی، برای آنها نشانهای میشود از یک نقشه حساب شده مسئولان علیه منافع مردم. این مساله، آنجا با درد همراه میشود که بدانیم بیشتر افراد حاضر در این شبکهها، خود را از عوام جامعه دور میدانند و به نوعی خود را در طبقه خواص جای میدهند. موضوع دیگر، عجله کاربران برای واکنش نشان دادن به موضوعات است آن هم در حالی که هنوز ابعاد خبر بخوبی روشن نشده است. این موضوع هم میتواند از منظر روانشناسی اجتماعی قابل تحلیل باشد هرچند در نگاه نخست چیزی نیست جز یک حرکت نمایشی که معنای آن، این است: من هم پیگیر اخبارم و در این حوزه صاحبنظر!
ریشهیابی؛ ضرورت حادثه مهاباد
مساله دوم، کمی قبلتر در مهاباد رخ میدهد. حالا که ابعاد مساله روشن شده، مشخص است که دختری پس از این که رابطه مخفیانه او با یک کارشناس ارتقای وضعیت هتل، در حال برملا شدن بوده، تلاش میکند از طریق بالکن اتاق هتل خود را از این موضوع مبرا کند که متاسفانه به پایین پرت شده است. با این حال در گزارشهای نخست از ماجرا، رابطه مذکور به تجاوز، کارشناس بخش خصوصی به مامور امنیتی و پرت شدن از بالکن به خودکشی برای حفظ ناموس تغییر میکند و باعث ناآرامی در شهر میشود. البته گزارشهای تحلیلی بعدی نشان از فعالیت کاربران خارج از مرزهای ایران در این خصوص است، اما آنچه باز هم روشن است؛ مساله عدم راستیآزمایی است. با این حال در این مرحله، نکته قابل توجه از دید رسانهای این است که حتی با وجود روشن شدن ابعاد ماجرا از سوی خانواده قربانی و مدیر هتل، باز هم افرادی هستند که روایت خود از ماجرا را قبول دارند.
در این زمینه نگاهی به یک نظریه رسانه میتواند راهگشا باشد. نظریه ساخت اجتماعی واقعیت به ما میگوید که مردم، واقعیت را بر اساس آگاهی فردی خود و نیز آگاهی به دست آمده از تعاملات اجتماعی با دیگران میسازند. از این روست که آنچه در ذهن مخاطبان خبر فهم میشود، نه یک واقعیت موجود که واقعیتی بر ساخته از مجموعه شرایط محیط بیرونی است. بنا به این است که مسئولان شهر مهاباد، استان آذربایجان غربی و حتی مسئولان کشور باید این واقعه را درک کنند و ببینند چه شرایطی باعث شده، حتی با کنار رفتن پرده شایعه و روشن شدن موضوع آن هم از سوی کنشگران غیردولتی، باعث روشن شدن ذهن برخی از کاربران شبکههای اجتماعی نشده است.
ابزاری برای گمنشدن در وانفسای اینترنت
کسانی که با شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام کار میکنند با نام هشتگ آشنا هستند. هشتگ یا آنچه در کاربران موبایل به نام مربع معروف شده، نشانهای است که اگر قبل از یک کلمه قرار گیرد آن را به یک نشانه یا برچسب برای محتوای تولید شده تبدیل میکند. برای مثال اگر عکسی از نمایشگاه کتاب گرفته شده باشد هشتگهای #نمایشگاه و #کتاب ذیل آن قرار خواهد گرفت.
فایده این هشتگها این است که شما خواهید توانست با کلیک کردن روی هر هشتگ تمام محتواهای تولید با آن برچسب را ببینید (یعنی یک طبقهبندی موضوعی) و ضمنا میتوانید آماری از محتوای تولیدشده را استخراج کنید و شاخص یا trend شبکههای اجتماعی را در لحظه به دست بیاورید.
به عبارت دیگر با تحلیل آماری این هشتگها مشخص خواهد شد که کاربران مشغول تولید محتوا و بحث بر سر چه موضوعاتی هستند. با این حال، خط فارسی به دلیل رسمالخط خاص خود که دارای فاصلههای بسیار بین کاراکترها یا حروف است برای نوشتن یک هشتگ مناسب نیست. برای مثال اگر بتوان با خط لاتین هشتگی با مضمون بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران را به این صورت تولید کرد 28thtehranbookfair # این هشتگ برای خطوط فارسی و عربی بسیار مشکل است و حاصل عملا چنین چیزی خواهد شد: #بیست_و_هشتمین_نمایشگاه_بینالمللی_کتاب_تهران. این مساله باعث دو رویکرد متفاوت میان کاربران شبکههای اجتماعی شده است. گروهی عملا از قید هشتگ زدن برای محتواهای تولیدی خود میگذرند که این باعث میشود پستهای گذاشته شده توسط کاربران شبکههای اجتماعی در این فضای کلان قابل احصا نباشد، گم شود یا این که رویکرد کاربران مورد توجه قرار نگیرد و در موارد دیگری هم عملا آنقدر هشتگ طولانی شود که به تعبیر یکی از کاربران به یک انشا تبدیل شود. در این صورت هم احتمال تولید دو هشتگ مشابه پایین بیاید و هر کاربر فقط در فضای خودش اقدام به تولید محتوا کند.
مصطفی مسجدی آرانی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم