آن لحظه پر از شرم و عشق دیدار رضا با لیلا در مراسم شله‌زرد پزانِ سکانس پایانیِ فیلم «لیلا» گرچه حسن ختام زیبایی بود بر یک فیلم ناب عاشقانه، اما خوشبختانه در فرامتن این تازه سرآغازی بود بر یک زندگی شخصی و هنری سراسر عاشقانه بازیگرانش؛ لیلا حاتمی و علی مصفا.
کد خبر: ۷۹۸۸۰۰
حاتمی و مصفا از «لیلا» تا «در دنیای تو ساعت چند است»

این دو هنرمند دوست داشتنی از فیلم لیلا به بعد، چند بار دیگر نیز در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف روبه‌روی هم بازی کردند و ضمن ارائه بازی‌هایی دلپذیر و گاه با مولفه‌هایی ثابت و همیشگی و البته خوشایند، جلوه‌های جدیدی از عشق و دلدادگی را به نمایش گذاشتند. مهرجویی 13 سال پس از «لیلا» بار دیگر سراغ این زوج می‌رود تا آنها را زیر «آسمان محبوب» به بازی بگیرد، اما ناکامی این اثر نشان داد که حتی محبوبیت و توانایی بازیگران و نامدار بودن کارگردان هم نمی‌تواند موانعی برای سقوط باشد. با این حال اتفاقا شاید این تنها نقطه نه‌چندان روشن آسمان سینمایی این زوج باشد، چرا که همکاری‌های دیگر آنها به دلیل برخورداری از فیلمنامه و شخصیت‌پردازی درست و هدایت صحیح کارگردان‌ها، عاقبت بخیر شده و باعث شکل گیری نقش‌هایی ماندگار و دوست داشتنی شده است.این دو در سریال موفق و تاریخی «کیف انگلیسی» هم با بازی در نقش‌های منصور ادیبان و مستانه، تابلویی زیبا از عشق در لابه لای حوادث سیاسی و اجتماعی خلق کردند و بسیاری را به تماشای تلاش‌های دلبرانه خود نشاندند. سریال «پریدخت» ساخته تاریخی سامان مقدم هم به یمن حضور حاتمی و مصفاست که به موفقیت و محبوبیت رسید. مضاف براینکه جنس رابطه آنها در این اثر با دیگر کارهایی که قبلا از آنها دیده بودیم، متفاوت بود. حاتمی اینجا نقش دختر شخصیتی به نام حاج میرزا را بازی می‌کرد که دو خاطرخواه سرسخت به نام‌های نادر (مصفا) و نصرت (کامبیز دیرباز) دارد. تفاوت همکاری این زوج این بار این بود که مصفا باید نقش آدم منفی قصه را بازی می‌کرد.

«چیزهایی هست که نمی‌دانی» ساخته فردین صاحب‌الزمانی هم یکی از همکاری‌های خوب حاتمی و مصفاست که مصفا در آن نقش راننده عجیب و کم حرفی به نام علی را بازی می‌کند که برخوردش با زنی افسونگر و عجیب‌تر از خودش، فضای جدیدی را پیش روی او قرار می‌دهد. عشقی نامتعارف که در نماهایی بشدت مهندسی شده و فرمالیستی حل و به مخاطب عرضه می‌شود. همکاری آنها در فیلم دیگری از این جنس یعنی «پله آخر» هم دوست داشتنی و مثال زدنی است.

اما «در دنیای تو ساعت چند است؟» که به تازگی اکران شده، قطعا یکی از بهترین همکاری‌های حاتمی و مصفاست؛ یک فیلم نامتعارف دیگر که پر است از لحظات ناب عاشقانه و پیشتر دیده نشده. زنی به نام گیله گل ابتهاج پس از 20 سال زندگی در پاریس، ناگهان هوس می‌کند سری به زادگاهش، شهر رشت بزند و خاطرات ترش و شیرین گذشته را تورق کند. ظاهر شدن مرد عجیبی به نام فرهاد در بدو ورود گلی به رشت که ادعا می‌کند، دوست و آشنای قدیمی زن است، مسیر غریبی را برای قصه و شخصیت ها رقم می‌زند.

نخستین ساخته سینمایی صفی یزدانیان، نویسنده و منتقد شناخته شده سینما، با بهره گیری از قصه نامتعارف عاشقانه، تصاویر چشم نواز همایون پایور، موسیقی جادویی کریستف رضاعی و خوانندگی روزبه رخشا، دلبرانه‌ای می‌سازد که قابلیت شخم زدن هر دلی را با هر میزان از سنگدلی دارد و وقتی چنین فضای درستی آماده باشد، حاتمی و مصفا نیز که یک عمر روی پرده سینما و خارج از این دنیا و در عالم واقعیت، دوستی، همراهی و عاشقی را تمرین و زندگی کرده‌اند، بهترین انتخاب برای چنین فیلمی هستند. آنها در مراسم اکران ویژه هنرمندان و خبرنگاران این فیلم که عصر شنبه در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد هم، با سادگی و آرامش و وقار همیشگی خود روی صحنه حاضر شدند و فقط به خوشامدگویی به حاضران بسنده کردند.

علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها