قتل در مهمانی شبانه

مونا هرچه زنگ زد کسی در را باز نکرد. عصبانی کلید را از کیفش بیرون آورد و در را باز کرد. وقتی وارد ساختمان شد یکراست به طبقه بالا رفت. در اتاق خواب نیمه‌باز بود. از لای در نگاه کرد. جسد همسرش که با طنابی خفه شده بود روی تخت افتاده بود.
کد خبر: ۷۵۷۷۷۲
قتل در مهمانی شبانه

صبح سروان میری در خانه در حال صبحانه خوردن بود که قتل مردی در شمال تهران را به او اطلاع دادند.آدرس محل جنایت را یادداشت کرد و راه افتاد. قتل در یک خانه ویلایی رخ داده بود. باغچه‌ای زیبا عمارت را محاصره کرده بود و در گوشه‌ای از حیاط، اتاق سرایداری قرار داشت.

کارآگاه وارد ساختمان شد. تعدادی زن و مرد در سالن پذیرایی حضور داشتند که گریه و زاری می‌کردند. مامور کلانتری در حال تحقیق از آنها بود. یکی از ماموران که سروان را می‌شناخت به سمت او آمد و پس از سلام و احوالپرسی گفت: جسد مقتول در اتاقش در طبقه بالا قرار دارد. بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد مرد صاحبخانه به نام مرتضی بر اثر خفگی جان باخته است.

تحقیقات نشان می‌داد شب گذشته همسر و فرزندان مقتول مهمانی بوده و صبح ساعت 7 وقتی به خانه بازگشتند با جسد مرتضی روبه‌رو شده‌اند. یکی از دوستان مقتول به نام اشکان شب حادثه مهمان مرتضی بوده است. قاتل سیم تلفن را از بیرون ساختمان بریده بود و آثار تخریب روی در حیاط دیده می‌شد اما در ساختمان براحتی باز شده بود.

سروان از مامور کلانتری خواست او را به اتاق مقتول راهنمایی کند. جسد روی تختخواب بود و طنابی به دور گردنش گره خورده بود. هیچ آثاری از درگیری در خانه دیده نمی‌شد و قاتل قربانی خود را غافلگیر کرده بود.

کارآگاه پس از بررسی محل قتل سراغ اشکان رفت تا از او تحقیق کند.

درباره دیشب بگو.

من و مرحوم مرتضی در یک شرکت شراکت داشتیم. دیروز گفت همسر وفرزندانش مهمانی هستند و خواست برای حساب و کتاب به خانه او برویم. حدود ساعت 6 عصر به اینجا آمدیم و مشغول کار شدیم. ساعت 10 شب سرایدار شام را آماده کرد و بعد از شام هر کدام به اتاقی رفته و خوابیدیم. صبح با صدای فریاد همسر مرتضی از خواب بیدار و با جسد روبه‌رو شدم.

شب صدای مشکوکی نشنیدی؟

نه. من متوجه صدایی نشدم.

با مقتول اختلافی نداشتی؟

نه. ما مثل دو برادر بودیم.

کارآگاه پس نوشتن اظهارات اشکان سراغ همسر مقتول رفت تا شاید بتواند سرنخی به‌دست بیاورد.

مونا بی تاب همسرش بود و گریه و زاری می‌کرد. سروان او را آرام کرد و خواست با دقت به پرسش‌ها پاسخ دهد.

همسرتان با فردی اختلاف نداشت؟

نه. او مرد آرامی بود و در مدتی که با او زندگی کردم متوجه کوچک‌ترین اختلافی از سمت او با فردی نشدم. حتی چند روز قبل که با رحیم سرایدار خانه درگیر شد، با افزایش حقوق سعی کرد از دل او در بیاورد.

علت درگیری چه بود؟

موضوع مهمی نبود. رحیم به درختان نرسیده بود و دو درخت در حیاط خشک شده بود.

شب‌ها در ساختمان را قفل نمی‌کردید؟

هر شب در قفل می‌شد و همسرم روی مسائل امنیتی حساس بود.

جسد را شما پیدا کردید؟

بله. صبح وقتی وارد اتاق شدم با جسد مرتضی روبه‌رو شده و با فریاد من بقیه بیدار شدند. رحیم با پلیس و اورژانس تماس گرفت.

وسیله‌ای سرقت شده؟

نه. هیچ سرقتی نشده. البته من بر اساس ظاهر وسایل می‌گویم.

معمای قتل پیچیده شده بود. سروان سراغ رحیم رفت تا شاید او متوجه ورود قاتل شده باشد.

رحیم مردی خونسرد بود که به پرسش‌ها با دقت جواب می‌داد.

دیشب چه زمانی خوابیدی؟

حدود ساعت 11. بعد از این‌که شام آقا و مهمانش را دادم درها را قفل کردم و خوابیدم.

شب متوجه صدایی نشدی؟

نه. من خوابم سنگین است و صبح با صدای خانم متوجه ماجرا شده و خودم را به سوپرمارکت سر کوچه رساندم و با پلیس تماس گرفتم.

علت درگیری‌ات با مقتول چه بود؟

درگیری ما بر سر درخت‌ها بود و این دلیلی برای قتل نیست.

دیشب مقتول و مهمانش با هم درگیر نشدند؟

من که چیزی ندیدم. اگر اختلافی هم داشتند جلوی من رفتار خوبی با هم داشتند.

سروان به بررسی دوباره خانه پرداخت و با قاضی جنایی تماس گرفت و نتیجه تحقیقات خود را اعلام کرد و دستور دستگیری قاتل را گرفت. قاتل وقتی سردی دستبند را روی دستانش احساس کرد، شوکه شد و به قتل اقرار کرد.

وحید شکری

شما خواننده گرامی با اشاره به دلیل کارآگاه برای اثبات قتل مرد صاحبخانه می‌توانید در مسابقه معمای پلیسی شرکت کنید. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 ارسال کنید.

پاسخ معمای پلیسی

1 ـ در ورودی رو به بیرون باز می‌شد و با این حساب سارقان نمی‌توانستند پشت در مخفی شده باشند.

2 ـ اگر قتل در جریان درگیری رخ می‌داد ضربات از روبه‌رو وارد می‌شد.

3 ـ طناب‌های بریده نشان از صحنه‌سازی داشت و فردی که دستانش بسته است، نمی‌تواند طناب را پاره کند.

4 ـ اگر انگیزه سرقت بود تمام پول‌ها سرقت می‌شد.

در مسابقه این هفته 596 نفر از خوانندگان شرکت کردند که 243 نفر پاسخ صحیح داده‌اند. از میان خوانندگانی که پاسخ صحیح داده‌اند، آقای میثم محمدی از لنجان به قید قرعه برنده شده است.

برندگان شماره‌های قبلی معمای پلیسی برای دریافت هدیه خود شماره کارت عابربانک به نام خودشان را به شماره پیامک تپش ارسال کنند تا هدیه آنها واریز شود.

از میان نظرات خوانندگان

من از طرفداران چندساله شما هستم. با تشکر از موضوعات دقیق و بحق شما که امیدوارم فقط تلنگری برای ما جوانان باشد. از صفحه تلنگر لذت می‌برم. یک لحظه خودم را جای آن فرد می‌گذارم و حواسم را جمع‌تر می‌کنم/ رضا صادقی از لاهیجان

در صورت امکان هر هفته دو بار تپش چاپ کنید یا چهارشنبه‌ها صفحات بیشتری با داستان‌های جنایی چاپ شود / منصوری از استان یزد

این هفته در صفحه خاطرات یکی از بهترین اتفاقاتی بود که خواندم. امیدوارم افرادی که چنین سعادتی نصیبشان‌ می‌شود و این معجزات معنوی را مشاهده می‌کنند، خاطراتشان را برای شما ارسال کنند و چاپ کنید / دارابی از قوچان

تپش: برای چاپ خاطرات خوانندگان آمادگی داریم و خوانندگان عزیز برای چاپ خاطرات خود به ما پیامک بزنند تا با آنها تماس گرفته شود.

معما را بیشتر کنید. / مهدی انجم‌شعاع از کرمان

خاطره این هفته خیلی تکاندهنده بود. به جای این‌که ماموران گزارش پرونده بدهند، بهتر است از این خاطرات چاپ کنید. / هومن کارگزار

تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
shahin
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۰
۰
۰
قاتل خانمش بوده
صعود به عشق مردم وطنم

گفت‌وگوی «جام‌جم» با امیرمحمد دانایی،جوان‌ترین ایرانی صعودکننده به اورست در آستانه سفر به کوه وحشی

صعود به عشق مردم وطنم

نیازمندی ها