روزنامه خندان

محیط زیست و دوربین مخفی!

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۳۹۶۶۳
محیط زیست و دوربین مخفی!

قدس : مش غضنفر و شخصی سازی من کارت

دیشب تو خِنَما هَم آمَدُم لیوانِ چایی رِ بُبُرُم طِرفِ دهنُمُ یَک قُرت بُخورُم، ناسَن پسر بزرگَم پِرّید جولومُ داد زد بابا بدبخت رفتُم.
مو که از ترس لیوان از دستُم وِل رفتُ خورد به زِمینُ توخ توخ رَفت، یَک پَسکَلِّگیِ قایِم زَدُم بِزِشُ گفتُم کَغ مَغز! بِرِیچی ایجوری مُکُنی؟ تو با ای سِندُسالِت الانِ بایِست داماد رِفته باشیُ چارتا بِچه دِشته بِشی، بعد اووَخت عینِ بِچّه خُردویا مِپِرّی جولوم که بِتِرسِنیم؟!

گفتِگ نه بابا، پِرّیدُم که بِزِت بُگُم بدبخت رفتُمُ دِگه نِمتِنُم داماد بُرُم. گفتُم بِرِیچی؟ گفتِگ بِرِیکه تو روزنِمه نیویشته بود ای مَن کارتا رِ مِخَن عینِ کارت ملیُ سِجِلُ تَصدیقِ ماشین، شخصی سازی کُنَنُ کارت هرکی فِقط مالِ خودِش بِشه. گفتُم خب ای به داماد رِفتنِ تو چی دَخلی دِره؟ گفتِگ بِرِیکه مو تو دانشگا از اَلَکی گفتُم بابام پولدارِ یُ هَمَّما از خودِما ماشین شخصی دِرِمُ هیچوَخت با اُتوربوسُ قِطارشهری ایوَر اووَر نِمِرِم.
حالا اگِر مَن کارتا رِ شخصی کُنَن، از فرداش خواستگاری هَرکی بُرُم مِرَن سابقه مَن کارتُمَم مِگیرَنُ مِفهمَن مویَم هیچّی نِدارُمُ اَزینایُم که هَمّه عُمرُم دِلنگونِ میله اُتوربوسُمُ دِگه هیچکی بِزِم دخترِشِ نِمِده.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم بهتر نیستِگ شهرداری بِجایِ ایکه ایقذَر خدماتِ الکتُرُنیکِش رِ زیاد کُنه که مَثَلَندِش رضایتِ شهروندا رِ جلب کُنه، یَک خُردو هزینه هَمی خدماتِ مَمولیش رِ کمتر کُنه تا رضایت شهروندا خُودبُخود جلب بِره؟!

آرمان : محیط زیست و دوربین مخفی!


حالا که برخی از جراید از بحث آلودگی هوا فقط روی کیفیت بنزین تمرکز دارند تا ثابت کنند این بنزین همان بنزین است،ما بیانیه‌ای در پاسخ به آنها صادر کردیم،همچنین به نقش دولت ها در دریاچه ارومیه پرداخته و ایضا سری هم به دوربین های بیمارستان‌ها زدیم.
بیایید محل ما هوا بخورید!
این روزها آلودگی هوا باعث شده تا برخی از روزنامه‌ها شهر را چنان چراغان ببینند که یادشان برود خودشان هم دارند همین هوا را تنفس می‌کنند،اما از آنجایی که بنده عادت دارم بدون اینکه ربطی به من داشته باشد یا کسی از من درخواست کرده باشد، در مقام پاسخگویی در آمده و بیانیه‌ای شبیه پاسخ‌های دوستان در هشت سالی که دولت مورد علاقه آنها سر کار بود، از خودم صادر کنم. آیا هوا آلوده نیست؟ آیا این دروغ است؟ از ساعت چند اینجا ایستاده‌اید؟! از ساعت ۸؟ بیخود اینجا واینستید، اینجا هوا آلوده و گرونه،بیایید محل ما هوا بخورید که انصافا ارزان هم است، اگه این کار رو بکنید هوا انقدر بهش زور میاد که اکسیژن دونش پاره شده و منواکسیدش رو لولو میبره و مشکل آلودگی هوا که اصلا وجود نداشت از بین میره.
بازگشت قریب الوقوع دوا گلی
قبل از اینکه شماره ۲ را بخوانید بنده از طرف خودم ازتمام‌پرستاران،پزشکان،پیراپزشکان،بهورزان، دامپزشکان عذرخواهی می‌کنم اما باور کنید واقعا محدودیت‌ها خیلی زیاد شده و انسان حتی نمی‌تواند با خیال راحت مریض شده و به بیمارستان رفته و بستری شود. از هر سوراخی(مثل سوراخ کلید در) یک دوربین دارد فیلم و عکس آدم را می‌گیرد،چه وضعشه؟ آدم با خیال راحت هم دیگر نمی‌تواند بمیرد! بر این اساس چند راه حل وجود دارد.
الف- به روش های سنتی مانند دوا گلی و شلغم و چای نبات برای درمان روی بیاوریم.
ب- مریض نشویم(پس چی؟! این مهم در دولت سابق رخ داده بود و بنده شخصا اصلا مریض نشدم در آن سال‌ها).
ج- یک طوری بمیریم که یک راست برویم سینه قبرستان و کارمان به بیمارستان نکشد.
د- روح مان با تماشای فیلم بعضی از اعضا و جوارح بدن مان شاد شده و در آن دنیا حالشو ببرد.
نقش دولت در احیای دریاچه ارومیه
اسحاق جهانگیری معاون دکتر روحانی بزرگترین قدم دولت در راه نجات دریاچه ارومیه را با سوار شدن به هلی کوپتر و تماشای این دریاچه از بالا،برداشت. ضمن تشکر از زحمات ایشان حالا که باخبر شدیم اوضاع دریاچه بهتر شده.
الف- هنوز متوجه نقش دولت یازدهم در این فرآیند احیا نشدیم.
ب- اما کاملا متوجه نقش دولت‌های نهم و دهم در فرآیند خشکی شدیم.
ج- دولت تدبیر و امید ثابت کرد گاهی اوقات اگر هیچ کاری نکنیم لااقل آسیبی هم نمی‌رسانیم.
د- روش نگاه کردن به آسمان همیشه جواب داده و ربطی به نوع مدیریت بعضی ها ندارد پس لطفا جایزه مدیر برتر سال را به مدیران محیط زیست ندهید،از خدا تشکر کنید.

کیهان : بدهکار(گفت و شنود)

گفت: حالا مذاکرات هسته‌ای برای چی به بن‌بست رسیده؟!
گفتم: آمریکایی‌ها تا حالا که امتیاز نقد می‌گرفتند، برای ادامه مذاکرات عجله داشتند ولی حالا که نوبت به عملی کردن «وعده‌های نسیه» رسیده است دبه درآورده‌اند!
گفت: ولی برخی از دولتمردان خودمان می‌گویند، قرار است تحریم‌ها برداشته شود!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو 20 میلیون به شخصی بدهکار بود و برای پرداخت آن، امروز و فردا می‌کرد. طلبکار در محله یارو سر و صدا راه انداخت و پول خود را مطالبه کرد. یارو از خانه بیرون آمد و گفت؛ 5 میلیون آن را ماه دیگر می‌دهم! 7میلیون را هم دو ماه دیگر! چقدر می‌ماند؟ طلبکار گفت؛ 8میلیون. یارو گفت؛ 7 میلیون و 999 هزار تومن آن را هم دو هفته دیگر می‌دهم، چقدر می‌ماند؟ طلبکار گفت؛ 1000 تومن و یارو صدایش را بلند کرد و به طوری که همسایه‌ها بشنوند گفت؛ مرد حسابی! خجالت نمی‌کشی برای هزار تا تک تومنی ناقابل اینهمه سرو‌صدا راه انداخته‌ای؟!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها